خبرگزاری شبستان: حرمت و قداست مساجد و معابد با عبودیت و بندگى انسان در برابر حق تعالى معنا و مفهوم پیدا مى کنند و با ارزش مى شوند، به همین سبب، در احادیث شریف نبوى و روایات اولیاى معصوم علیه السلام گاه مساجد، خانه هاى مؤ منان و پارسایان معرفى شده و دیگر گاه خانه هاى خداوند متعالى .
راستى بیان این همه ویژگى براى مساجد چیست ؟ آیا جز آن است که انسان مؤ من در مسجد وجهه الهى پیدا کند و با الهام و رهنمود انبیأ و فرستادگان الهى در سکوى پرش به بلنداى انسانیت قرار گیرد و در نتیجه ارزش وجودى تمام عیار یابد و به مقام قرب و حب و رضوان برسد؟
نبى مکرم و رسول خاتم صلى الله علیه و آله فرموده اند:
بأحب البلاد الى الله مساجدها و ابغض البلاد، الى الله أسواقها.
محبوب ترین سرزمین ها نزد خداوند مسجدها، ناخوشایندترین آنها بازارهاى آنهاست.
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله در یک حدیث نسبتا طولانى راز محبوبت مساجد را نزد خداوند چنین بیان فرموده است : هر کس خدا را دوست مى دارد باید مرا دوست بدارد و هر که من را دوست بدارد عترت و خاندان مرا دوست بدارد، و هر کس قرآن را دوست بدارد، باید مساجد را دوست بدارد، زیرا مساجد آستان هاى الهى و بناهاى پاکیزه اى هستند که خداوند اذن داده که بلند و مرتفع شوند و داراى خیر و برکت باشند؛
مساجد مکان هایى میمنتند و اهل آنها نیز مردمانى سعید و خوشبختند. مساجد و اهل آنها، هر دو آراسته به جمال و کمال معنوى و روحانى اند، آنها محافظت شده اند، چون در نمازند و خداوند در صدد بر آوردن نیازمندى هاى ایشان است ؛ آنان در مسجدند و خداوند به دنبال مشکل گشایى از ایشان.
در این حدیث که با زبان کنایه و تمثیل، سخن به میان آمده نکاتى در خور توجه است.
.1 علت محبوبیت و قداست و ارج مساجد، این است که مردم در آنها با معارف قرآن آشنا مى شوند و با حضور مستمر خود سخنان عترت و خاندان نبوت را که حافظان شریعت و پاسداران آیین اسلام و شارحان کتاب خدا هستند، را مى شنوند و در نتیجه راه و رسم صحیح زندگى را مى یابند و عنصرى صالح به بار مى آیند و به کلیه رمز خوشبختى دست مى یازند و دیگران را هم به سر منزل مقصود ره مى نمایند، که معناى دوستى خدا و رسول نیز همین است.
.2 خوشبختى و موفقیت اصلى را باید در آستانهاى الهى (مساجد) جستجو کرد؛ کسانى که خوشبختى را در نافرمانى خدا و آلوده شدن به گناه و انواع فساد و تباهى مى پندارند، سخت در اشتباهند و هرگز گمشده خود را نخواهند یافت.
.3 آرایش حقیقى براى انسان، تنها به جامه نو و گران نیست، بلکه به تقوا و آراستگى خلقى و رفتارى است؛ به عبارت دیگر، زینت و آراستگى حقیقى و با ارزش، تنها در پرتو بندگى خدا و عبودیت و نیایش در مساجد میسر است.
.4 انسانى که از پروردگار خویش گسسته است ، موجودى بى پشتوانه و بى پناه است ، لکن مساجد به سبب انتسابشان به خدا، پناهگاهى مطمئن و پشتوانه اى محکم براى مردم مؤ من و متدین محسوب مى شوند.
آن حضرت صلى الله علیه و آله درباره همین معناى ژرف و پر ارزش، در روایتى دیگر چنین فرموده اند:
المساجد سوق من اسواق الآخرة قراها المغفرة و تحفتها الجنة.
مساجد بازارى از بازارهاى آخرتند، ماده پذیرایى و مهمان نوازى در آنها بخشش و آمرزش الهى است و تحفه و هدیه تقدیمى در آنها بهشت است.
این حقیقت را که مسجد جاى کسب معالى اخلاق و محل تحصیل ثواب و کلاسى براى آموزش درس هاى انسانیت و میدانى براى پروراندن روح و روان آدمى است، از تقابلى که میان بازار و مسجد در برخى احادیث وجود دارد مى توان استفاده کرد، زیرا مسجد در میان آن همه مکان ها و سرزمین ها نزد خداوند دوست داشتنى ترین و محبوب ترین به شمار مى رود، همچنانکه بازارها مبغوض ترین هستند.
حال باید دید که چرا مساجد محبوب ترین هستند؟
آیا جز این است که بازارها - غالبانه کلا و همیشه - محل تحصیل مال و منالند و افراد بشر در آنجا فقط به جمع پول و ثروت بیشتر مى اندیشند و حرص مى ورزند و با یکدیگر به رقابت بر مى خیزند و احیانا و دور از رحم و مروت به جان هم مى افتند و چنین امرى ، خواه نا خواه ، آنان را از کمالات معنوى باز مى دارد و دنباله رو هوا و هوسشان مى سازد و سرانجام فرصت هاى طلایى را در تحصیل کمالات روحى از بین مى برد.
از سوى دیگر، شکى نیست که اگر انسان مؤمن در بازار و مغازه خود با توکل به خدا و در چارچوب امر و نهى الهى به دنبال روزى حلال و در پى تجارت و کسب شرعى باشد، حبیب خداست و مغازه و تجارتخانه اش نیز حکم عبادتگاه را دارد، بنابراین روایات وارد شده در مذمت بازار هرگز ناظر به چنین مواردى نیست و اصولا باید لحن احادیث و آهنگ روایات و زبان قرآن و سنت را نیک فهمید و موارد را بدرستى تشخیص داد.
و اما مساجد، به طور کلى میدان کسب فضایل و ارزش هاى والا و معنوى اند و انسانى که ساعاتى از عمر خود را در آن مى گذارند به کمالاتى دست پیدا مى کند و یا باید دست پیدا کند که هستى را بر وى معنى دار تر، و وجود او را با ارزش تر و پایدارتر مى گرداند، زیرا مال و منال دنیوى زوال ناپذیر و فانى اند و اگر هم موقتا بمانند، از آن دیگران است ، در حالى که فضایل و کمالات جزو جدایى ناپذیر وجود انسان است و باقى به بقاى اویند.
البته منافاتى ندارد که گاهى همین مسجد به صورت مسجد ضرار و وسیله اى براى رسیدن به مطامع مادى دنیوى در آید که در حقیقت چنین مکانى براى مسجد نیست، بلکه دامى شیطانى و کمینگاهى ابلیسى است و انسان را به مراتب بیش از بازار گرفتار و نگون بخت مى کند. بنابراین، جمله هاى المساجد انوار الله و نظایر آن بیانگر جنبه روحانى و معنوى مساجد واقعى اند.
برگرفته از: کتاب جایگاه مساجد در فرهنگ اسلامى
پایان پیام/
نظر شما