به گزارش خبرگزاری شبستان، به نقل از پایگاخ خبری ستاد مبارزه با مواد مخدر ،دكتر پورشريفي،اولين روانشناس سلامت در ايران با اشاره به اينكه تغيير جديد در رويكرد مبارزه، بسيار مناسب و بجاست، گفت: طبيعتا اولين چالشي كه ستاد با آن مواجه شد كاهش عرضه و تقاضا بود و در آخر به نظر ميرسد، مسئولين به اين نتيجه رسيدند كه اگر چه بايد كاهش در عرضه داشته باشيم ولي كاهش عرضه به تنهايي موثر نيست. زيرا نميتوان همه مرزها را كنترل كرد ضمن آنكه موادمخدر صنعتي ممكن است به راحتي توليد شود. بنابراين مسئولان امر به فكر كاهش تقاضا افتادند. خوشبختانه اين نگاه جديد (رويكرد اجتماعي كردن) هم در ستاد مبارزه با موادمخدر به آن اضافه شده است.
به گفته وی، در هر دو مقوله كاهش تقاضا و عرضه (بيشتر كاهش تقاضا) كه دو ركن مهم امر مبارزه با موادمخدر است، دولت و نيروهاي دولتي به تنهايي قادر به موفقيت در امرز مبارزه نيستند. اعتياد، معضل بزرگي است، بنابراين نيروي بسيار بالايي هم براي مقابله ميطلبد. درست است كه سياستهاي پيشگيرانه، نقش جدي را در مبارزه با موادمخدر ايفا ميكند اما جامعه (همه اقشار) هم بايد به صورت جدي وارد مسئله شود.
وي در مورد چگونگي ورود جامعه به مبارزه با موادمخدر تاكيد ميكند: نهادهاي اجتماعي به ويژه NGOها و تشكلهاي غيردولتي از جمله مسيرهاي بسيار خوبي هستند كه مردم ميتوانند در مسئله مبارزه با موادمخدر ورود پيدا كنند. كليه پتانسيلها و ظرفيتهاي جامعهمحور مانند جمعيتهايي در سطح محلات شهرداري، فرهنگسراها و هر گونه جمعهايي از اين قبيل توانايي اين را دارند كه به مسئله پيشگيري و مبارزه با موادمخدر وارد شوند.
پورشريفي تصريح كرد: البته ضروري است كه اين تشكلها از طرف مسئولان دولتي و به طور خاص ستاد مبارزه با موادمخدر تغذيه شوند. البته گاهي NGOها افكار دقيق و كاملي دارند كه مجموعههاي دولتي نيازمند هدايت آنها ميشوند. ضمن شان بخشيدن به تشكلهاي مردمي، لازم است بسترها و شرايط مورد نياز براي تحقق شكوفايي آنها فراهم شود. شايد بخشي از نيازهاي اين سمنها مالي باشد اما بيشتر نياز آنها تغذيه اطلاعاتي است. ستاد در اين راستا با ارائه خدمات نرمافزاري، آموزش و ارائه پكيجهاي لازم، نقشي جدي را به صورت غيرمستقيم در اين تشكلها ايفا ميكند.
اين مشاور برجسته، به ناخالصيهايي كه به موادمخدر اضافه ميشود اشاره كرده و ميگويد: اين افزودنيها باعث ميشود مواد ارزانتر در دسترس جوانان قرار گيرد كه خطرات بسياري را هم در پي دارد. در واقع امروزه با وجود موادمخدر ناخالص، با يك خطر مضاعف روبرو ميشويم. در حالت معمولي مصرف مواد آسيبهاي مستقيم اجتماعي، رواني و جسمي (آسيبهاي جدي به سيستم عصبي و مغزي) ايجاد ميكند. خطر مضاعف وقتي به وجود ميآيد كه اين مواد توسط افراد و سيستمهايي توليد ميشود كه فقط به تجارت و سود خود فكر ميكنند. قانون يا نظارتي، توليد موادمخدر را كنترل نميكند، بنابراين بستر براي توليدهاي ناخالص فراهم ميشود و اين مواد علاوه بر آثار جسمي و رواني، خطراتي (حتي مرگ) را براي مصرفكننده به همراه دارد.
دكتر پورشريفي با بيان اينكه اطلاعرساني درست و به موقع نقش مهمي را در مبارزه با موادمخدر ايفا ميكند، تاكيد دارد: در اطلاعرسانيهاي وسيع ميزان ترسانندگي و پيامها بالاست و در واقع ممكن است پيامهايي داده شود كه برخي مصرفكنندگان بگويند به اين حد كه ميگويند هم خطرناك نيست. پس اطلاعرساني بايد با توجه به نوع مخاطب طوري تنظيم شود كه قابل هضم و نتيجه بخش باشد. مثلا اگر ريتالين را كلا نفي كنيم ممكن است براي افرادي كه تحصيلات بالايي ندارند، قابل قبول باشد اما افراد تحصيلكرده احتمال دارد كه در مورد جنبههاي مثبت ريتالين (كه مربوط به درمان بيمار است) مقالاتي را خوانده باشند. پس بهتر است كه اطلاعرساني دوجانبه باشد. يعني گفته شود اگر ريتالين چنين جنبههاي مفيدي را دارد كه براي بيماران خاصي است ولي اگر توسط افراد معمولي مصرف شود چنين آثار و تبعاتي منفي را در پي خواهد داشت.
اولين روانشناس سلامت در ايران با اشاره به اين كه بايد ظرافتهاي روانشناسي – اجتماعي را در اطلاعرساني لحاظ كنيم، ميگويد: اما در رابطه با تعاملهاي فردي، وقتي توصيه و نصيحتي ميكنيم اين چندان جالب نخواهد شد. همه انسانها به ويژه نسل جوان نصيحت را قبول نميكنند. اولين و مهمترين اصل اين است كه ارتباط صميمي با نسل جوان ايجاد كنيم. در حال حاضر والدين گرفتار هستند و ميخواهند 5 دقيقه وقت صرف بچههايشان كنند و آنها را در همين 5 دقيقه ارشاد، تربيت و راهنمايي كنند. طبيعتا جوان و نوجوان ما با چنين وقتي ارشاد نخواهد شد. ولي اگر ما زمان بودن با فرزندانمان را افزايش دهيم و به جاي آن كه هميشه نصيحتكننده باشيم گاهي پرسشهاي خوبي را مطرح كنيم، تعامل و آگاهي بيشتري به وجود خواهد آمد. والديني كه بيشتر پرسش ميكنند و بالغ درون جوان را به جاي كودك درونش هدف قرار ميدهند، در امر پيشگيري موفقتر هستند.
پایان پیام/
نظر شما