خبرگزاری شبستان: پرداخت به مباحث تخصصی مرتبط با قرآن در کنار انعکاس رویدادها و اخبار جاری ضرورتی است که شبستان (خبرگزاری دین، فرهنگ، اندیشه) آن را از رسالت های اصلی خود می داند. همسو با این مهم و با توجه به احساس نیاز به تبیین معنا و مفهوم تاویل آیات الهی علاوه بر واکاوی ابعاد مختلف این واژه در یادداشت ذیل تفاوت های آن با تفسیر نیز به بحث گذاشته شده است.
تأویل به معنای بازگرداندان چیزی است و در اصطلاح، به هدف رساندن نهایی هر چیز یا هر سخن تاویل نامیده میشود. مثلا اگر کسی هدف اصلیاش از کاری روشن نباشد و در پایان آن را مشخص کند، به این کارش تأویل میگویند.
داستان حضرات خضر و موسی نمونه ای دقیق از تاویلات قرآن است
در قرآن کریم از مواردی به عنوان تأویل یاد شده است. به عنوان نمونه در ماجرای دیدار حضرت موسی (ع) با حضرت خضر (ع) قرار بر این شد که حضرت موسی علیه السلام از او پیروی کند و شاگرد او باشد و هیچ اعتراضی به کارهای او نکند حضرت خضر هم شرط کرد که خود او بعدا برای حضرت موسی توضیح بدهد، اما حضرت موسی (ع) نتوانست صبر کند و پرسشهای اعتراض آمیز خود را مطرح کرد، حضرت خضر در پاسخ فرمود:"این پرسش های تو آغاز جدایی میان من و تو است، زیرا قرار بر سوال نبود. اما من تو را از "تأویل" کارهایم آگاه میسازم."
و سپس حکمت هریک از کارهایش را بازگو کرد.
و در پایان فرمود:"ذلک تأویل ما لم تسطمع علیه صبرا" (سوره کهف، آیه 82) (آنچه بیان کردم تاویل کارهایی بود که تو نتوانستی دربارهاش صبر کنی و اعتراض و سئوال کردی."
همچنین به تعبیر شدن خواب نیز تأویل میگویند؛ چنان که یوسف (ع)، سالها پس از خوابی که دیده بود، تعبیر آن را در واقعیت مشاهده کرد و به پدرش گفت:"یا ابت هذا تأویل رویای من قبل" (سوره یوسف، آیه 100)( ای پدر، این منظره، تأویل خوابی است که من در گذشته دیدم.)
علامه طباطبایی (ره) می فرماید:
"حق در تأویل این است که بگوییم: تأویل، واقعیتى است که مستند بیانات قرآن، اعم از حکم، حکمت یا موعظه قرار مى گیرد. تأویل براى همه آیات قرآن، چه محکمات و چه متشابهات وجود دارد و از قبیل مفاهیم و معانى نیست که الفاظ بر آن دلالت داشته باشد; بلکه تأویل از امور عینى است و فراتر از آن است که قالب هاى الفاظ، آن را فرا گیرد. خداوند، آن امور و حقایق عینى را فقط براى تقریب به اذهان ما به قید الفاظ و کلمات و عبارات مقیّد نموده است. این الفاظ، همانند مثل هایى هستند که با آوردن آنها انسان به معناى مورد نظر نزدیک مى شود. قرآن در تمام موارد استعمال لفظ تأویل، همان واقعیت عینى خارجى را در نظر گرفته است."
فرق تفسیر و تأویل، با دقت در تعریف آنها به خوبى روشن مى شود، در تعریف تفسیر گفته اند: "تفسیر، برگرفتن نقاب از چهره الفاظ مشکل است". با توجه به این تعریف و دقت در صیغه تفسیر تعریفى دقیق تر قابل ارائه است: تفسیر آن گاه است که هاله اى از ابهام، لفظ را فرابگیرد و پوششى بر معنا افکنده باشد، و مفسِّر با ابزار و وسایلى که در اختیار دارد در زدودن آن ابهام بکوشد.
• جایگاه تأویل در مباحث قرآنی و ضرورت بحث از آن
آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که اگر این آیات تأویل نشوند و بر واقعیتی فراتر از الفاظ و عبارتها حمل نشوند، تجسیم و تشبیه لازم آمده و نسبتهای ناروا به خدای متعال داده خواهد شد. عبارت هایی از قبیل «وجه» (صورت)، «ید»، «روح»، «سمع (گوش)»، «بصر، (چشم)»، «غضب»، «سخط » (خشم)، «مکر»، «خدعه » (نیرنگ)، و.... در قرآن و روایات به کار رفته و معمولاً این کلمات با لوازم مادی به کار میروند و نسبت دادن آنها به خدای متعال معنایی غیر از معنای معهود ذهنی را میطلبد.
عدم تاویل آیات الهی؛ دادن نسبت های ناروا به خداوند
اینجا است که جایگاه تأویل و ارزش آن در مجموعه بحث های قرآن و تفسیر برای همه معلوم میشود زیرا اگر این آیات تأویل نشوند شاهد نسبتهای ناروا به خداوند مانند تجسیم و تشبیه خواهیم بود. (صحیفه مبین، شماره 21، ص2 ).
• معانی تأویل در قرآن:
1- تعبیر خواب؛
"یا اَبَتِ هذا تأویلُ رُؤیایَ مِنْ قبل (یوسف، آیه 100).
"ای پدر این تعبیر خوابی است که قبلاً دیدم "
2-عافیت و نتیجه کار؛
"وَزِنُوا بِالقِسطَاسِ المُستَقیم وَ ذَلِکَ خیر وَ اَحسَن تَأویلاّ "(اسراء، آیات 17 و 35).
"با ترازوی درست وزن کنید! این برای شما بهتر و عاقبتش نیکوتر است"
3- کشف معانی باطنی و مرموز؛
"سَأنَبََّئُکَ بِتَأویل مَالَم تَستَطِعُ عَلیه صَبراً " (کهف، آیات 18 و 78).
"اما بزودی راز آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی به تو خبر میدهم "
4- حقیقت معاد و قیامت؛
"هَل یَنظُرُونَ إلّا تَأویلَهُ یَومَ یَأتی تَاویلَه " (اعراف، آیات 7 و 53).
"آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آنها فرا رسد"
5- تعیین مراد و مقصود خداوند از آیات مجمل و متشابه قرآن؛
"وَمَا یَعْلَمُ تَاوِیلَهُ إلََََََّا الله " (آل عمران، آیات 3 و 7).
"در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند".
- تأویل در روایات:
از کاربرد تأویل در روایات رسیده از طریق اهل بیت (ع) میتوان پی برد که واژه تأویل در بیشتر روایات در برابر "تنزیل" و در مواردی در برابر "تفسیر" قرار گرفته است و منظور از بطن همان تأویل میباشد مثلاً در روایات آمده که؛ "ظهره تنزیله وبطنه تأویله"
• فرق بین تفسیر و تأویل
در وجوه افتراق و اتفاق تفسیر و تأویل نظرات متعددی وجود دارد که براساس تعاریف مختلف از تفسیر و تأویل شکل گرفته است:
1ـ تفسیر و تأویل یک معنای واحد دارند که گروهی از علما مثل ابوعبیده چنین گفتهاند. ابوالعباس مبرد نیز چنین قولی را انتخاب کرده است. (مجمعالبیان، ج 1، ص13).
2ـ تفسیر، اعم از تأویل است به این نحو که استعمال تفسیر نوعاً در مسائل لفظی است و تأویل اکثراً در معانی استعمال میشود.( البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 149).
3ـ روشن کردن حکم لفظ تفسیر و تحمیل کردن معنایی که لفظ تاب تحمل آن را دارد تأویل است.( مقدمتان فی علوم القرآن، ص173).
4ـ تفسیر در مورد الفاظی به کار میرود که نامأنوس(غریب) باشد مثل بحیره، سائبه، و وصیله و تأویل اکثراً در جملات بکار میرود(البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 149).
5ـ تفسیر کشف مراد از لفظ مشکل است و تأویل برگرداندن یکی از احتمالات به آنچه موافق ظاهر است میباشد(مجمع البیان،ج 1، ص13).
6ـ تفسیر همان اطمینان به مراد است و تأویل معنای احتمالی است که ماتریدی چنین اعتقادی داشته است (الاتقان فی علوم القرآن، ج 4، ص 167).
تفسیر به ظاهر است و تاویل به سماع حال
7ـ مراد از تأویل نقل ظاهر لفظ از معنای اصلی به معنایی است که نیازمند دلیل است که اگر این دلیل نباشد معنای ظاهر حفظ میشود(لسان العرب،ج13، ص34).
8ـ تفسیر به معنای کشف امر پوشیده است و تأویل پایان شیء و آن چیزی است که مطلبی به آن ختم میشود (مجمع البیان،ج 1، ص13).
9ـ تفسیر بیان وضع لفظ چه در معنای حقیقی و چه مجازی است، ولی تأویل تفسیر باطن لفظ است که این قول به ابوطالب تغلبی نسبت داده شده است (الاتقان،ج4، ص150).
10ـ تفسیر اختصاص به روایت دارد و تأویل اختصاص به درایه (البرهان، ج 2، ص 150).
11ـ یکی از آنها اختصاص به ظاهر دارد و دیگری به سماع حال یا تفسیر ظاهر معنای آیه و تأویل در مورد مراد خداوند است (که در صورت وجود دلیل سمعی فرض دارد) و یا بالعکس (مقدمتانفی علوم القرآن، ص173).
12ـ تفسیر به معنای تبیین و تعیین سنت است و تأویل آن است که به واسطه علمای معانی خطاب استنباط میشود (الاتقان،ج4، ص 168).
13ـ تفسیر آن است که با تعلیل ظواهر و کشف الفاظی به دست میآید که از ناحیه معصوم رسیده باشد و موجب تحقق دلالت لفظ قرآن به معنای مراد میشود، اما اگر از ناحیه معصوم مطلبی نرسیده باشد بایستی به آنچه لغت دلالت میکند و موافق شرع شریف است مراجعه کرد. اما تأویل آن است که مورد قطع و یقین نباشد و بین معانی محتمل مردد باشد، سپس آنچه دلیل محکمتری دارد اخذ میشود.( المبادی العامه لتفسیر القرآن، ص23).
خلاصه گفتار آن است که به جز قرآنی که ما تلاوت می کنیم، حقیقت دیگری وجود دارد که رابطه اش با این قرآن ظاهری رابطه روح با جسم است که قرآن از آن با عنوان کتاب حکیم یاد می کند و همین حقیقت تأویل است. تمام معارف و محتوای قرآن بر این حقیقت مبتنی است و انسان های عادی با فهم معمولی و دل ناخالص راهی برای دستیابی به این حقیقت ندارند.
پایان پیام/
نظر شما