سینمای اجتماعی نباید با صفحه حوادث روزنامه اشتباه گرفته شود

خبرگزاری شبستان: چهارمین جلسه از سلسله نشست‌های نسبت سینمای ایران و منافع ملی با موضوع «سینمای اجتماعی و مسئله‌ی تهران‌زدگی» با حضور احسان عبدی پور، همایون اسعدیان و سیدمحمد حسینی و با اجرای ابراهیم نوروزی در سالن اوستای حوزه هنری برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از  حوزه هنری عبدی‌پور در این نشست كه روز دوشنبه 24 آذرماه برگزار شد درباره علت تهران‌زدگی در سینمای اجتماعی امروز ایران گفت: مخاطب امروز سینمای ایران به زندگی مدرن روی خوش نشان داده است و مدرن در تلقی ما یعنی تهران. مخاطب می‌خواهد كه مسائل و مشكلات امروزش را ببیند و ناخودآگاه تهران به عنوان فرهنگ مدرن به میان می‌آید، بنابراین به نظرم این مسئله درخواست جامعه است و نمی‌توان به آن خرده گرفت.


فیلم‌های امروز در خور شان مردم ایران نیستند
در ادامه نشست سیدمحمد حسینی نیز گفت: در بحث‌هایی كه اخیرا درباره‌ی سینمای اجتماعی و مسئله‌ی سیاه‌نمایی به راه افتاده است به نظر من هركسی از ظن خودش یار سینما و سوژه‌های اجتماعی شده است. برخی می‌گویند معضلات جامعه را بدون ملاحظه باید مطرح كرد، برخی دیگر می‌گویند مشكل از مدیران است و برخی هم می‌گویند سینما باید مشكلات را حل كند و نباید به صرف بیان مشكلات اكتفا كند. همه اینها شاید باشد ولی این‌ها همه‌ی مساله نیست. باید در این باره بحث و گفتگو كرد. به نظرم نكته‌ای كه اكثرا بر روی آن اجماع دارند این است كه فیلم‌های امروز از منظرهای مختلف در خور شان مردم ایران نیست. در یك فضای معقول و منطقی می توان علل این مساله را دریافت كه چطور فیلم‌ها از مردم جدا شده‌اند.
نیمی از جمعیت ایران در چند شهر بزرگ است و تمركز سینما بر سبك زندگی مدرن طبیعی است
اسعدیان در ادامه در تحلیل علل تهران‌زدگی سینمای اجتماعی با اشاره به این كه تهران و كرج یك پنجم جمعیت ایران را در خود جای داده‌اند گفت: اگر چند شهر بزرگ و مدرن دیگر مانند تبریز و شیراز و اصفهان و ... را نیز به جمعیت تهران و كرج اضافه كنید نیمی از جمعیت بالنده ایران است و طبیعی است كه این تعداد جمعیت چه در سینما و چه در حوزه‌های دیگر فرهنگی و هنری تعیین كننده خواهند بود.
وی افزود: اگرچه من هم اینكه ایران فقط تهران نیست را قبول دارم، ولی فرهنگ غالب و بالنده‌ی كشور در این چند شهر متبلور شده  است و اگرچه شما در برخی شهرها فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌های دیگری را می‌بینید كه حتی ممكن است با این فرهنگ تضاد داشته باشد، اما مشاهده می‌كنید كه حتی آن‌ها هم نگاهشان به شهرهای بزرگ است و همه به این سمت حركت می‌كنند. باید این را پذیرفت كه تهران یعنی یك پنجم مهم ایران و همه چیز ایران در تهران است.
این كارگردان سینما ادامه داد: می‌دانید كه سابقا برخی مدیران خواستند در شهرستان‌ها فیلم بسازند و با تصویب برخی قوانین به نوعی تمركززدایی كنند اما  نشد. طبیعی است وقتی آمدید در تهران دغدغه‌هایتان همین دغدغه‌های طبقه متوسط تهران خواهد بود و از این گریزی نیست.
اسعدیان در ادامه نشست گفت: ما در سال 70 یا 80 فیلم می‌سازیم كه طبعا نمی‌تواند همه اش ارزشمند باشد. نه سازندگان می‌توانند و نه مخاطب چنین انتظاری دارد. ما باید در سال 30 یا 40 فیلم داشته باشیم برای سرگرمی و اگر 10 فیلم ارزشمند فرهنگی هم داشته باشیم  باید كلاهمان را بالا بندازیم. ضمن اینكه در آمریكا هم كه سالانه 1000 فیلم تولید می‌شود تعداد فیلم‌های خوبی كه در ایران هم راجع به آن‌ها بحث می‌شود حود 15-20 فیلم است و این درصد بالایی نیست.
وی با بیان این كه در ایران از سینمای اجتماعی می ترسیم گفت: در شورای پروانه ساخت برای درباره دادن پروانه به یك فیلم اجتماعی كلی بحث می‌شود كه بسازیم یا نه، ولی فیلم تجاری زود مجوز می‌گیرد و می‌رود، گویا ما از سینمای اجتماعی واهمه داریم.


بازنمایی صرف مشكلات كار هنری نیست، كار ژورنالیستی است 
حسینی در ادامه نشست به این نكته تاكید كرد: در سینما یا هنر را برای هنر می دانند، یا صرفا برای سرگرمی، كه هیچ یك از این‌ها سرنوشت خوبی ندارند و درواقع دو روی یك سكه‌اند. به عقیده‌ی من هم كاری كه آقای شمقدری انجام داد غلط بود. اینكه  تمركز گرایی و امكانات در  تهران جمع شده بد نیست، اما اینكه حرف این سینما صرفا حرف تهران باشد غلط است. سینما می‌تواند در تهران باشد و قصه‌ی آدم‌ها و زندگی‌های مدرن را روایت كند اما به گونه‌ای روایت شود كه به پشتوانه فرهنگی غنی ما متصل باشد و مسئله‌ی عمیق‌تری را مطرح كند و بر همین اساس جاری در جامعه باشد و اتفاقات دیگری را رقم بزند.
اگر نگاهی به خودمان بیاندازیم به این حرف كامل پی می بریم، چند نفر از ما در حال حاضر غزلیات حافظ را می توانیم به درستی بخوانیم؟ زبان محاوره‌ای ما زبان چت شده است و واژگانی كه استفاده می‌كنیم این‌گونه است. نقطه ضعف ما این است كه با جامعه و فرهنگ سنتی خود انقطاع پیدا كردیم. اصلا كسی نمی‌گوید مشكلات اجتماعی دیده نشود، اما اینكه سینما تنها به سراغ بازنمایی مشكلات اجتماع برود درست نیست و صرف نمایش آن كار هنری نیست بلكه كاری ژورنالیستی خواهد بود. 
وی تاكید كرد: در بازنمایی معضلات اجتماعی مسئله‌ی مهم نحوه مطرح كردن، نوع نگاه كردن و سوم راه حلی است كه ارایه می‌دهیم و انكشاف و انفطار مخاطب مهم است. بازنمایی عریان مشكلات اجتماعی به گونه‌ای كه مثلا مخاطب خود از دیدن مشكلی مانند خیانت قلقلك شود چه سودی دارد؟ در برخی فیلم‌ها مشكلات به گونه‌ای مطرح می‌شود كه وصف العیش نصف العیش است.  فیلمنامه‌هایی كه عشق‌های مثلثی و مربعی را مطرح می‌كنند كمتر از یك هفته وقت فیملنامه‌نویس را می‌گیرد. شوتینگ هم شاید دو یا سه هفته زمان برده باشد. این فاجعه است و به شعور مخاطب توهین می‌شود.
وی در ادامه تاكید كرد: هالیوود در سال 10 فیلم خوب می‌سازد و ادعایی هم ندارد، اما ما ایرانی هستیم، عناصر درام را به خوبی در ادبیات خود می‌توانیم دنبال كنیم. جای تاسف است كه اینگونه فیلم می‌سازیم و به مخاطب ارایه می‌دهیم. كسی نمی‌گوید مطنطن حرف بزنیم، اما همانگونه كه شعرای ما هنرمندانه از درد و رنج‌ها سخن می‌گویند فیلمساز ما نیز باید هنرمندانه سخن بگوید. هنرمند با یك فرد معمولی متفاوت است.
این كارشناس و منتقد سینما تاكید كرد: سینمای ما از بیان خوبی‌ها فاصله گرفته است، نظام انگیزشی درونی هنرمند در عالم ذوق كه در وادی هنر خلق می‌شود به لحاظ وجودی قابل مدیریت نیست كه برایش بخشنامه صادر شود، این سیستم به گونه‌ای در هالیوود مدیریت می‌شود كه سیستم نظام انگیزشی خود هنرمند زنده نگه داشته می‌شود و در راستای اهداف خودشان فیلم می‌سازند. هنرمند جدای از جامعه و منفك نیست و حرفی میزند كه مطلوب همه است. اما حرف‌های مسخره، زندگی‌های پنهانی و سیاه‌نمایی و مشكلات عجیب و غریب در سینمای اجتماعی ما دیده می‌شود كه اصلا هم هنرمندانه گفته نمی‌شود.


فیلمساز باید از میان سیاهی‌هایش اطرافش، زیبایی را پیدا كند و نمایش دهد
اسعدیان در ادامه نشست با اشاره به نكاتی درباره غم سنت خوردن، گفت: با اینكه ما غم سنت را بخوریم و در تلویزیون بخش‌نامه صادر شود كه آشپزخانه اپن نمایش ندهید كار درست نمی‌شود. نباید خودمان را گول بزنیم. ما كه نمی توانیم با بخشنامه معماری ایران را تغییر دهیم یا برای حراست از سیستم سنتی غذا خوردن بخشنامه كنیم باید در فیلم شخصیت‌ها سر سفره غذا بخورند. هنوز به شیوه جلال‌ آل‌احمد «یادش به خیر پشتی‌ای كه به آن تكیه می‌دادیم» نمی‌توان سنت‌ها را پاسداشت. امروز باید برای مناسبات و روابط انسانی غصه بخوریم.
وی درباره تعداد فیلم‌های اجتماعی كه در سینما ساخته می‌شود، گفت: به عقیده من فیلم‌های اجتماعی سینمای ایران زیاد نیست. در فیلم‌های اكران شده از نوروز به این‌سو چند فیلم اجتماعی داشتیم؟شما قیصر را مثال زدید. قیصر در زمانی كه ساخته شد گروه مخالف و موافق داشت. دكتر كاووسی از مخالفین بود كه به این نوع نمایش ناهنجاری و اقدام فرد ایراد داشت. اما عده‌ای هم معتقد بودند كه وقتی قانون حق را نمی گیرد باید فرد خود حق خود را بازستاند. با همه‌ی این‌ها مطمئن باشید اگر امروز قیصر بخواهد ساخته شود فیلمنامه‌ی آن رد می‌شود.
اسعدیان تاكید كرد: سینمای ایران با جمله‌ی امام درباره فیلم «گاو» باقی ماند. اگر  تاییدیه ایشان در مقطع انقلاب وجود نداشت، سینما تعطیل می شد. امروز اگر فیلمنامه گاو ارایه شود به بهانه وهن اسلام  و سنت و ... رد می‌شود. طاقت ما كم شده است. اشكالِ من فیلمساز این است كه  سینمای اجتماعی را با صفحه حوادث روزنامه‌ها اشتباه گرفتم. قرار نیست هر اتفاقی كه می‌افتد را صرفا نمایش دهیم. پس نقش هنر چه می‌شود؟ باید من فیلمساز در میان سیاهی‌ها و یا منجلابی كه اطرافم وجود دارد زیبایی را پیدا كنم و بیرون بكشم. باید امید را پیدا كنم و به نمایش بگذارم تا تماشاگر حالش خوب شود. 
وی با بیان این كه باید بدانیم سینمای انتقادی اجتماعی می‌خواهیم یا خیر، اظهار كرد: بزرگان نظام با سینمای اجتماعی مشكلی ندارند، مدیران میانی با آن مسئله دارند. به طور مثال در دیدار چند سال قبل سینماگران با رهبر انقلاب كیانوش عیاری گفت چرا اینقدر می‌گوییم جشنواره ها به دنبال سیاه‌نمایی هستند آن‌ها آبادانی‌ها را به دلیل تصویر نامطلوب از ایران نپذیرفتند. حضرت آقا هم با لحنی نرم و  با لبخند گفتند ببینید كار آقای عیاری چه بوده است كه آنها هم صدایشان درآمده است. در آن جلسه حرف‌هایی زده شد كه اگر بیرون زده می‌شد شاید پوست ما را میكندند، اما ایشان با خنده رفع كردند. نقد اجتماعی نگاه نقادانه است به مناسبات اجتماعی كه امروزه در جامعه با آن درگیرهستیم. ما در جامعه با فضای ریاكاری و فساد درگیر هستیم. با دروغ درگیر هستیم. این ربطی به یك طیف خاص ندارد. ربطی به تهران یا شهرستان هم ندارد. اما در سینمای اجتماعی یا همه را سوق می‌دهیم به سمت شبه نقد اجتماعی (صفحه حوادث روزنامه‌ای) یا فیلمساز را هل می‌دهیم سمت كار زیرزمینی كه غم‌انگیز است. ما با برخوردهایمان باعث شدیم كه سهمیه‌ی سینمای ایران را در جشنواره‌های مهم  به فیلم های زیرزمینی و فیلمسازان خارج از كشور كه درباره ایران فیلم می‌سازند تعلق بگیرد. 


اگر نگاه هنرمند درست نباشد محصولش بیماری‌زا خواهد بود
سید محمد حسینی نیز در ادامه گفت: در هر جامعه‌ی انسانی خیانت دیده می‌شود و در زمان حضرت رسول هم بوده است. دروغ و رشوه‌خواری هم در هر جامعه‌ای وجود دارد اما اگر این‌ها را لخت و عریان نمایش بدهیم هنرمندانه نیست. سینمای ما سینمای غلطی است، درباره نئورئالیزم ایتالیایی صحبت می‌كنیم اما به این توجه نمی‌كنیم كه ما آن درماندگی‌های جنگ ایتالیا و فرانسه و.... را نداریم. 
عبدی‌پور در ادامه نشست تاكید كرد: هرقدر جلوی فیلم‌ها را بگیریم همین برایشان تبلیغات است. در حاكمیت ارگان‌های فرهنگی مختلفی وجود دارد كه زوشان قدر هم است و این موازی‌كاری‌های فرهنگی سردرگمی‌های زیادی به وجود می آورد.
حسینی در بخش پایانی نشست تاكید دارد: روشنفكران نسل اول مانند بیضایی و كیارستمی اهل مطالعه هستند و این تفكر در آثارشان دیده می‌شود اما نسل جوان جریان شبه‌روشنفكری سواد كافی ندارد، اساسا درام داستان‌هایشان غلط است و به شعور بصری مخاطب احترام گذاشته نمی‌شود. هنرمند باید مانند حضرت مسیح باشد كه دندان‌های سفید الاغ متعفن را می‌بیند. اگر نگاه هنرمند درست نباشد محصولش بیماری‌زا خواهد بود.

 

پایان پیام/

 

 

کد خبر 424642

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha