خبرگزاری شبستان: مهجوریت قرآن که خداوند در نص صریح آیات الهی آن را بیان کرده مسئله ای است به گستردگی تاریخ اسلام چراکه نه تنها در نظر بلکه در عمل نیز جز پیامبر (ص) و ائمه معصوم (ع) آنچنان که باید معنای حقیقی این دریای ژرف که هرچه در عمق آن پیش روی بجای هلاکت وجود را از معرفتی بی مانند سیراب می کند، درنیافته اند شاید همین مهجوریت آیات الهی است که به ویژه در سده های اخیر ضعف و عدم اعتماد بنفس مسلمانان را در برابر عقاید اندیشمندان به اصطلاح روشنفکر غربی موجب شده است.
البته نمی توان تنها مسلمانان را در بروز این مهجوریت مقصر دانست چراکه تلاش های استعمار برای از میان برداشتن این به ظاهر کتاب که در باطن تمامی اندیشه ها، مکاتب و علوم جهانی را تاب ایستادگی در برابر معارف ناب آن نیست بی اثر نبوده است، البته باز هم در اینجا غفلت مسلمانان به تلاش های استعمارگران رنگ واقعیت بخشیده.
البته در طول تاریخ اسلام چه بسیار اندیشمندانی که با جان و مال خود کوشیده اند چه بسا اندک در رفع این مهجوریت گام بردارند که سرشناس ترین آنها به ویژه در سده اخیر امام خمینی (ره) بوده اند که با رهبری انقلاب اسلامی و ایستادگی در برابر رژیم ستمشاهی در این مسیر به توفیقات بی مانندی دست یافتند.
امام در این مبارزه و تلاش برای رفع مهجوریت حتی در وصیتنامه سیاسی الهی خود نیز غافل نبوده اند به گونه ای که طلیعه آن را با توجه به دو میراث نبوی آغاز کرده اند:
"و اخیرا قدرت های شیطانی بزرگ به وسیله حکومت های منحرف خارج از تعلیمات اسلامی که خود را به دروغ به اسلام بسته اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرت ها قرآن را با خط زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند.
و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می کنند. ما همه دیدیم قرآنی راکه محمدرضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بی خبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند و می بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروت های بی پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی می کند و وهابیت، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی راترویج می کند؛ و مردم و ملت های غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می دهد و ازاسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می کند." (قسمتی از وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی (ره))
تا قرآن در میان مسلمین است استعمارگران در مقاصد خود پیشرفت نمی کنند
• هدف اصلى استعمار، محو قرآن
از نخست وزیر اسبق خبیث دولت استعمارگر انگلستان نقل شده است که: "تا قرآن بین مسلمین است ما نمى توانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم". هدف اصلى دولت هاى استعمارگر محو قرآن، اسلام و علماى اسلام است؛ و براى وصول به اهداف استعمارى خود هر چند، نغمهاى را به وسیله عمال خبیث خود آغاز مىکنند و چهره ضد اسلامى و ضد ملى آنها را ظاهرتر مىسازند."(صحیفه امام، ج2، ص: 396)
(21 آبان 1357- پیام به ملت ایران در واکنش به تصمیم رژیم به تشکیل سپاه دین)
• اهانت به قرآن را تحمل نمىکنیم
...هر دست خیانتکارى که براى لطمه زدن به اسلام دراز شود با قدرت اسلام قطع مىشود. مراجع اسلام ایران و نجف در مقابل تجاوز به احکام اسلام و خیانت به مسلمین ساکت نمىنشینند و در این امر تنها نیستند، کلیه مردم ایران، عشایر ایران، بلکه ملتهاى سایر کشورها پشتیبان مراجع دین هستند و اهانت به قرآن را تحمل نمىکنند(صحیفه امام، ج1، ص: 87).
(14آبان 1341-سخنرانی در لزوم لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی)
• نقشهای براى انحراف ملت!
اهانت به بعض احکام اسلام … مِن باب اتفاق نیست، نقشه است، توطئه است. نقشه براى اینکه شما را از راه مستقیمى که دارید، از این نهضتى که دارید، منحرف کنند، و به امور دیگر غیر از این امر مهم منصرف کنند. ملت ایران باید با هوشیارى این توطئهها را خنثى کنند(صحیفه امام، ج9، ص: 67).
• این اول ماجراست!
"همه ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه عینى و عملى پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. راستى به چه علت است که در پى اعلام حکم شرعى و اسلامى مورد اتفاق همه علما در مورد یک مزدور بیگانه این قدر جهانخواران برافروخته شدند و سران کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تلاش مذبوحانه افتادهاند؟ غیر از این نیست که سران استکبار از قدرت برخورد عملى مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههاى شوم آنان به هراس افتادهاند و اسلام امروز مسلمانان را یک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه مىدانند و از اینکه فضاى شرارت آنان محدود شده است و مزدبگیران آنان چون گذشته با اطمینان نمىتوانند علیه مقدسات قلمفرسایى کنند مضطرب شدهاند. من قبلًا نیز گفتهام همه توطئههاى جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلى گرفته تا حصر اقتصادى و غیره براى این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوى جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم. ما نباید غفلت بکنیم، واقعاً باید به سمتى حرکت نماییم که ان شاء اللَّه تمام رگههاى وابستگى کشورمان از چنین دنیاى متوحشى قطع شود. استکبار غرب شاید تصور کرده است از اینکه اسم بازار مشترک و حصر اقتصادى را به میان بیاورد ما درجا مىزنیم و از اجراى حکم خداوند بزرگ صرف نظر مىنماییم.
خیلى جالب و شگفتانگیز است که این به ظاهر متمدنین و متفکرین وقتى یک نویسنده مزدور با نیش قلم زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان و مسلمان را جریحهدار مىکند عدهاى در رابطه با آن شهید مىشوند برایشان مهم نیست و این فاجعه عین دموکراسى و تمدن است اما وقتى بحث اجراى حکم و عدالت به میان مىآید، نوحه رأفت و انسان دوستى سر مىدهند. ما کینه دنیاى غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همین نکتهها به دست مىآوریم. قضیه آنان قضیه دفاع از یک فرد نیست، قضیه حمایت از جریان ضد اسلامى و ضد ارزشى است که بنگاههاى صهیونیستى و انگلیس و آمریکا به راه انداختهاند و با حماقت و عجله خود را رو به روى همه جهان اسلام قرار دادهاند. البته باید ببینیم که بعض دولت ها و حکومت هاى اسلامى چگونه با این فاجعه بزرگ برخورد مىکنند. اینکه دیگر مسئله عرب و عجم و فارس و ایران نیست بلکه اهانت به مقدسات مسلمانان از صدر اسلام تا کنون و از امروز تا همیشه تاریخ است و نتیجه نفوذ بیگانگان در فرهنگ مکتب اسلام است که اگر غفلت کنیم این اول ماجرا است و استعمار از این مارهاى خطرناک و قلم به دستان اجیر شده در آستین فراوان دارد".(3 اسفند 1367- منشور روحانیت22 تیر 1358- سخنرانی در مدرسه فیضیه در ضرورت اجتناب از تشنج) (صحیفه امام، ج21، ص: 291).
• علل مهجوریت قرآن
با مطالعه و دقت در آثار مکتوب و اظهارات شفاهی حضرت امام چنین بدست میآید که دو عامل سبب مهجوریت قرآن در میان مسلمانان شده است: یکی بیتوجهی خود مسلمانان به قرآن و مشغولیت به غیر قرآن و دیگری تلاش های تبلیغی دشمنان.
مشکل بزرگ مسلمانان کنار گذاشتن قرآن است
الف- بی توجهی مسلمانان به قرآن
امام خمینی (ره) ریشهای ترین مشکل و بزرگ ترین درد جوامع اسلامی را دوری مردم از قرآن و در نتیجه مهجور ماندن این آخرین صحیفه آسمانی می دانست و براین واقعیت تلخ همواره تاکید میکرد که مشکلات مسلمین زیاد است، لکن مشکلبزرگ مسلمین این است که قرآن کریم را کنار گذاشتهاند و تحت لوای دیگران درآمدهاند(خمینى (امام); صحیفه نور، ج13، ص123).
به اعتقاد ایشان دوری جوامع اسلامی از قرآن کریم، ملت اسلام را به این وضع سیاه و نکبتبار مواجه ساخته و سرنوشت ملت های مسلمان و کشورهای اسلامی را دستخوش سیاست سازشکارانه استعمار چپ و راست قرار داده است(همان، ج1، ص186).
مساله مهجوریت قرآن و دور شدن جوامع اسلامی از قرآن، از جمله نگرانی های بسیار جدی حضرت امام و دغدغه مستمر ایشان بود که از همان آغازین روزهای نهضت در سال 42 تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی تا واپسین روزهای حیات هم، بارها و بارها بدان اهتمام ورزیده و لزوم توجه به قرآن را تاکید کردند.به عنوان مثال در یک سخنرانی در سال 43 در مورد نقشههای استعمار بیان کردند: " که سلطه مستکبرین بر دولت های اسلامی در اثر دست برداشتن از قرآن کریم و اتکاء نداشتن بر قواعد اسلام بوده است و درمقدمه مفصل وصیت نامه سیاسی الهیخود که در واقع آخرین دیدگاههای ایشان درباره مسائل مختلف است، نوشتند: "شاید جمله "لن یفترقا حتی یردا علی الحوض "اشارهباشد، بر این که بعد از وجودمقدس رسول الله (ص) هر چه بر یکی از این دو گذشته است بردیگری گذشته است و مهجوریت هر یک، مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در حوض وارد شوند... اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این و دیعه الهی و ما ترک پیامبر اسلام (ص).
" قرآن مهجور و احکام قرآن مهجور است. بهاین که در ماذنهها اذان بگویند و نماز بجا آورند، قرآن از مهجوریت بیرون نمیرود.البته قرائت قرآن و حاضر بودن قرآن در تمام شؤون زندگی انسان از امور لازم است، لکن کافی نیست. قرآن باید در تمام شؤون زندگی ما حاضر باشد...( همان; صحیفه نور، ج16، ص39 با تصرف و تلخیص).
نکته مهمی که به عنوان یکی از محوریترین ارکان بازگشت به قرآن در بیانات امام به چشم میخورد، این است از نظر حضرت امام، بازگشت به قرآن، یعنیبازگشت به اسلام راستین و حقیقی که پیامبر (ص) منادی آن بود. این چنین دیدگاهی درباره قرآن، نه تنها به هیچ روی نمیتواند از سنت جدا باشد؛ بلکه در واقع، عین پیروی از سنت نیز هست. این حقیقتی است که با نگاهی گذرا به مقدمه وصیت نامهایشان به خوبی قابل درک و دریافت است; علاوه بر این در موارد متعدد دیگری هم بدان تصریح کردند. مثلا در کتاب ولایت فقیه در این باره مینویسند: "قرآن مجید و سنت، شامل همه دستورات و احکامی است که بشر برای سعادت و کمالخود احتیاج دارد. در کافی فصلی است به عنوان "تمام احتیاجات مردم در کتاب وسنتبیان شده است" و کتاب یعنی قرآن، "تبیان کل شی" است. روشنگر همه چیز وهمه امور است. امام سوگند یاد میکند (طبق روایات) که تمام آنچه ملت احتیاج دارد، در کتاب و سنت است و در این شکی نیست و در جایی دیگر میفرمایند: "انبیاء هم، همه چیزهایی که مربوط به روح و مربوط به مقامات عقلیه و مربوط به مراکز فیضیه است، برای ما بیان کردهاند و قرآن هم بیان کرده است و اهلش میدانند".
با قرآن در حقیقت قرآن را. . . از صحنه خارج کردند!
حضرت امام حاصل و نتیجه نهایی فعالیت های سران استکبار و عوامل خودفروخته آنان در کشورهای اسلامی را با این بیان تلخ و ناگوار که "با قرآن در حقیقت قرآن را. . . از صحنه خارج کردند", (صحیفه نور، ج 21 ، ص 169) حذف تعالیم کتاب خدا از زندگی دنیا معرفی می کنند و جوامع اسلامی را به بیداری و حرکت خودجوش برای محو آثار استعمار تلاش خالصانه در مسیر احیای تعالیم زندگی ساز قرآن دعوت می کنند همچنین حضرت امام خمینی (ره) جوامع اسلامی را به کسب آگاهی در برابر یکی از ترفندهای سردمداران اسلام آمریکایی ترغیب می نمایند و توجه به عمق و باطن و پرهیز از سطح و ظاهرگرایی در شناخت دوستان و حامیان و طرفداران راستین قرآن را از وظایف مهم آحاد جوامع اسلامی معرفی می کنند و در وصیت نامه خویش صریحا به یکی از توطئه های دشمنان به ظاهر طرفدار اسلام و قرآن این گونه اشاره می نمایند: اخیرا قدرت های شیطانی بزرگ به وسیله حکومت های منحرف خارج از تعلیمات اسلامی که خود را به دروغ به اسلام بسته اند برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرت ها, قرآن را با خط زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می کنند». (همان) بدین سان حضرت امام خمینی (ره) قدس سره در عرصه اندیشه و عمل و با حرکت تاریخ ساز و الهی خویش گستردگی و جامعیت قوانین و احکام قرآن را در اذهان خفته مردم مطرح نمود و دیگر بار کتاب خدا را به صحنه های زندگی انسان آورد و احکام و قوانین مترقی و حیات آفرین آن را از غربت و مهجوریت نجات داد و راه های سعادت و پیشرفت را برای انسان هایی که یا تنها به زندگی مادی می اندیشیدند و دنیا را بر آخرت رجعان می دادند, و یا فقط به زندگی معنوی انس می گرفتند و از فعالیت های دنیایی کناره می گرفتند, باز و هموار نمود و این حقیقت بزرگ را به اثبات رساند که قرآن کتاب دنیا و آخرت است و هم به زندگی مادی نظر می گسترد و راه می نماید و هم به زندگی معنوی گرایش دارد و رهایی و رستگاری می آفریند و این دو اصل و قانون عام و مکمل به تشکیل جامعه ای رشد یافته و بالنده و برخوردار از همه مواهب مادی و معنوی می انجامد که حیات خاکی و سمائی انسان را به اوج کمال رهنمون می شود.
پایان پیام/
نظر شما