خبرگزاری شبستان: اگر به ما گفتند شما برگردید به هزار و چهارصد و اندی سال پیش و خانه های خودتان را دقیقا مثل خانه های آن زمان و خانه پیامبر بسازی و به اقلیم، زمان، فناوری و جغرافیایی که در آن زندگی می کنید و مصالحی که در اطراف تان وجود دارد پشت کنید این حرف اشکال دارد. اگر به ما گفتند بر همان مرکبی سوار شوید که پیامبر سوار می شدند، این حرف ایراد دارد چون این ها ظاهر زندگی هستند و ارزش های متغیر محسوب می شوند. موضع و سخن قرآن درباره تبعیت از سیره حضرت رسول (ص) این نیست. قرآن از ما می خواهد اخلاق و شخصیت پیامبر را مبنا قرار دهیم نه زمانی که در آن می زیستند. تعبیری که خداوند درباره پیامبر دارد، تعبیر شگفتی است: وَ اِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ / قرآن از تعبیر "خلق عظیم" استفاده می کند. خُلق عظیم یعنی چه؟ یعنی پیامبر به خُلقی بیکرانه از خوبی ها از یگانگی و یکتایی با معبود، حیا و صداقت، پاکی و امانت داری و اخلاص دست یافته است و شما اگر طالب این خصلت ها هستید پیامبر را جلوی چشم داشته باشید.
بخش اول گفتگوی سرویس قرآن و معارف با خبرنگار خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام والمسلمین احمد زادهوش، معاون پژوهشی پژوهشکده حج و زیارت و رئیس جامعه المرتضی علیه السلام به چرایی تبعیت از سیره رسول الله و ماهیت و محتوای آن می پردازد.
شاید یکی از اساسی ترین نقاط درباره سیره پیامبر (ص)، پرسش درباره چرایی نیاز ما به درون مایه و محتوای این سیره است. چرا ما به روش زندگی نبی اکرم (ص) نیاز داریم؟
از آن جایی که قرآن کریم، کتاب تربیتی است و یکی از اصول تربیت، الگوسازی و این که تحقق ارزش ها و مجسم کردن باید ها و نبایدها، نیازمند ارائه نمونه های عملی است، قرآن از این روش به خوبی استفاده کرده است. هم نمونه های مثبت و ارزشی را معرفی کرده است -کسانی که مجسمه خوبی ها، ارزش ها و اخلاقیات برجسته قرآنی هستند - هم نمونه های منفی و ضد ارزشی را.
قرآن کریم می فرماید: "و اذکر فی الکتاب مریم" یا "و اذکر فی الکتاب ادریس". غیر از این که قرآن، بایدها و نبایدها را مطرح می کند و به تبیین نظری مفاهیم اخلاقی و ارزشی می پردازد، نمونه های مجسم و عینی را هم معرفی می کند. یعنی صرفا به تبیین نظری شاخص ها اکتفا نمی کند. می بینیم که افراد شاخصی همچون حضرت ابراهیم (ع)، حضرت ادریس (ع) و حضرت مریم (ع) به عنوان الگوهای ارزشی معرفی می شوند. اما در میان همه این چهره های برتر و برجسته، مهم ترین و شاخص ترین چهره و الگو، وجود مقدس نبی اکرم (ص) هستند. اعتقاد و باور ما این است که در بین همه فرستادگان و رسولان الهی، از اولین تا آخرین، شریف ترین، کامل ترین و برجسته ترین شخصیت، شخصیت حضرت رسول (ص) است، بنابراین کسانی که دغدغه تربیت و تهذیب دارند، طبیعی است این چهره را برجسته کنند چون برجسته کردن شخصیت نبی اکرم (ص) در واقع برجسته سازی عالی ترین وجوه انسانی است و کسانی هم که می خواهند به عالی ترین رتبه های انسانی دست یابند به این افق و نقطه چشم می دوزند.
به قول حافظ، "نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن / ورنه چون بنگری از دایره بیرون باشی"
ببینید، روح انسانی یک روح کمال طلب است و میل به عروج دارد. مخصوصا اگر آن پیرایه ها و زنگارها بر روح و جان آدمی سیطره نداشته باشد این میل به تعالی و عروج در انسان ظهور بیشتری می یابد، انسان ها به دنبال بهترین ها هستند و طبیعتا می خواهند ببینند چه کسانی آن راهی که آن ها می خواهند در آن راه گام بردارند پیشتر طی کرده اند. حال قرآن این نیاز مهم بشری را بی پاسخ نمی گذارد و به آن جواب می دهد.
مثلا وقتی به مقوله هنرآموزی نگاه می کنید می بینید استاد، بهترین خط را می نویسد و هنرجو - نه این که بخواهد به خط استاد نزدیک شود - می خواهد و به دنبال آن است عین خط استاد را تقلید کند و طابق النعل بالنعل، جا پای استاد بگذارد. این تبعیت و الگوگیری در ساحت های مختلفی که آدمی در آن حضور دارد ظهور و بروز دارد. در معماری، شاخه های مختلف هنر، ورزش و دیگر گرایش ها و شاخه ها. نوجوانی که تازه پا به میدان ورزش گذاشته، وقتی از او می پرسند چرا به این رشته پا گذاشته، نام ستاره و قهرمان آن رشته را می برد و می گوید می خواهم مثل او باشم، شاید حتی آن نوجوان اشراف خودآگاهی نسبت به این موضوع نداشته باشد اما این کمال طلبی و الگوگیری در وجود او ظهور دارد. غرض این اس که خداوند با اشراف به این خصیصه بشری، بهترین ها را برای انسان معرفی می کند: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه / پیامبر بهترین پیشوا برای شماست.
ما وقتی درباره سیره النبی حرف می زنیم به ظاهر درباره یک موضوع واحد و فصلی مشترک سخن می گوییم اما انگار موضع گروه های مختلف مسلمانان درباره محتوای این سیره با هم یکی نیست.
البته درباره اقتدا به سنت و سیره پیامبر (ص)، مطالب زیادی مطرح شده اما نکته مهم در این باره اینجاست که منظور از سیره و اقتدا به سیره النبی، توجه به ارزش های ثابت است نه ارزش های متغیر. ممکن است به ذهن کسی برسد و اشکال و شبهه ایجاد کند که ما برای کمال طلبی و پیشرفت و رشد، نباید به اعماق تاریک تاریخ برویم، بایستی نگاه مان رو به جلو باشد. زمانی که فناوری های برتر و نوظهور، حرف اول را در دنیا می زنند و شکاف عمیقی میان زندگی بشر امروز با گذشته اش ایجاد شده، آیا سزاوار است ما به گذشته برگردیم و الگو و اسوه مان را در صدها و هزاران سال پیش جستجو کنیم؟
این شبهه از توقف در ظاهر زندگی نمی آید؟
بله، اگر به ما گفتند شما برگردید به هزار و چهارصد و اندی سال پیش و خانه های خودتان را دقیقا مثل خانه های آن زمان و خانه پیامبر بسازی و به اقلیم، زمان، فناوری و جغرافیایی که در آن زندگی می کنید و مصالحی که در اطراف تان وجود دارد پشت کنید این حرف اشکال دارد. اگر به ما گفتند بر همان مرکبی سوار شوید که پیامبر سوار می شدند، این حرف ایراد دارد چون این ها ظاهر زندگی هستند و ارزش های متغیر محسوب می شوند.
موضع و سخن قرآن درباره تبعیت از سیره حضرت رسول (ص) این نیست. قرآن از ما می خواهد اخلاق و شخصیت پیامبر را مبنا قرار دهیم نه زمانی که در آن می زیستند. تعبیری که خداوند درباره پیامبر دارد، تعبیر شگفتی است: وَ اِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظيمٍ / قرآن از تعبیر "خلق عظیم" استفاده می کند. خُلق عظیم یعنی چه؟ یعنی پیامبر به خُلقی بیکرانه از خوبی ها از یگانگی و یکتایی با معبود، حیا و صداقت، پاکی و امانت داری و اخلاص دست یافته است و شما اگر طالب این خصلت ها هستید پیامبر را جلوی چشم داشته باشید. از طرف دیگر توجه کنید این ارزش ها با گذر زمان کهنه نمی شود. چه کسی می تواند بگوید وفاداری به عهد در هزار و اندی سال پیش ارزش بود، مطلوب آدمیان بود اما امروز ارزش نیست؟ چه کسی می تواند بگوید امروز راستی و امانت داری یک ارزش منسوخ شده است؟
این ارزش ها در دیگ زمان نجوشیده که با گذر زمان هم خشک شود.
بله، این ها ارزش های ثابت است. اگر دروغ و خیانت و نفاق بد است، تا ابد الدهر بد است و اگر راستی و وفا و ایمان خوب است تا ابد خوب است بنابراین تجلی این صفات عالیه در شخصیت پیامبر در عالی ترین وجه آن، پیامبر را به شخصیتی برای همه زمان ها تبدیل کرده است. اوج همه این ارزش ها و نمود بارز آن در وجود نبی اکرم (ص) است و در قیاس با سایر انبیا در جایگاه بالاتری قرار می گیرند.
پایان پیام /
نظر شما