خبرگزاری شبستان: در فرهنگ و همزیستی و هم رویدادی جلوه های ماندگار معماری گذشته، ما حق نداریم در قالب های شناخت و معرفت امروزی خود آنها را صرفا متعلق به گذشته بدانیم، چراکه این جلوه ها همه به امروز نیز تعلق دارند چنانکه مجموعه آثار گذشته و حال، خود نیز جملگی به آینده تعلق خواهند داشت.
تاثیرات آنچه که در حیات واقعی ساختمان های مسجد اتفاق افتاده بسیار شگفت آور است و گاه به عنوان تجربه هایی بسیار غنی و عبرت آمیز در زندگی انسان های نسل های بعد نیز جریان پیدا می کند. نسل هایی که در دوران کوتاه عمرشان، در هر برهه از زمان و بر هر کشور و شهر و نقطه ای از کره زمین که باشد بر یگانگی و هم رویدادی جلوه های گذشته و حال و آینده معماری مسجد صحه می گذارند و انسان خردورز هر دوره ضمن آنکه مدعی است در حال زندگی می کند اغلب با کنجکاوی و حیرت در هنگامه این آمیختگی و همواره در کانون شگفتی های آن ایستاده است.
با تعبیر پیش گفته به سهولت می توان به این نتیجه رسید که نبض عنصر ماندگار و زنده فرهنگ و معماری گذشته، در عصر ما نیز تحرک و تپش دارد و چشم اندازهای حال و آینده زندگی ما را جذاب تر و با شکوه تر و پر شوکت تر می کند. با توجه به مباحث مذکور در پاسخ به این پرسش که از نظر فرهنگی معماری گذشته و حال کدامیک ارجحیت دارد، می توان به این نکته دست یافت که این ابعاد و ویژگی، ملاک و معیار سنجش ندارند و به عبارت بهتر سنجش ناپذیرند چراکه یگانه اند.
شاید از همین روست که گفته شده است: لازمه برخورداری حضور توامان در جلوه های گذشته و حال آن است و بازاز همین روست که معماری به طور اعم و معماری مسجد به طور اخص باید با یاد و خاطره رفتگان فرهیخته و رویکردی صمیمی و آشنا با آیندگانی که در راهند شکل گیرد. بدین معنا معمار بنای مسجد در عرصه این کار در آنچه که شده و آنچه که خواهد شد یک جا دخالت خواهد داشت. معمار امروز می تواند در ساخت و ساز نسل های آینده حضور داشته باشد و برای درک، تعمق آثار گذشته نیز قادر نیست آنگونه که باید خود را در شرایط آن زمان قرار دهد.
بنابراین در تلاش ذهنی پرشور خود تنها با نوعی هم رویداد کردن گذشته و آینده، با زمان حال است که می تواند به پاسخ های آرمانی خود نزدیک شود. پایه گذاران اصول معماری ساختمان مذهبی در واقع چونان پیامبران هستند و نوابغ هنری تنها با اتصال و اتکا و مبانی عبادی و ادیانی پیامبران، موفق به آفرینش آثار بدیع و افتخار آمیز در این زمینه شده اند، چنین آثاری به واقع در طریق رهایی از تاریکی ها و میل به شفافیت ها و تابش انوار ایمانی به طور موثر ایفای نقش کرده اند از این رو در معماری مسجد استاد سازنده شخصیتی است که بیش از همه دل در گرو او (لا اله الا هو ) داشته باشد.
جهت قبله
از اولین نکات برای اقامه نماز، تشخیص جهت قبله است برای ایستادن به سمت آن، از این رو فضای شبستان لازم است در نشان دادن سمت قبله خوانا باشد. این امر مهم از طریق عنصر شاخص محراب در دیواره سمت قبله تامیین می گردد. معمولا انحرافی که در اثر زاویه قبله از شمال و جنوب ایجاد می شود، می بایست به نحو مطلوبی در طرح مستهلک گردد که صفوف نمازگزاران با دیوارهای طرفین جهت عمود داشته باشند.
اتصال به صفوف
از شرایط صحت اقامه نماز جماعت، اتصال نمازگزار از جلو یا از یک پهلو به صف نمازگزاران است به این ترتیب که فاصله هر نمازگزار با پهلویی یا روبه رویی به حدی باشد که نمازگزار دیگری بین آنان نتواند جای بگیرد. اگر نماز جماعتی قرار باشد در چند تراز مختلف برگزار شود شرط اتصال صفوف این است که امام جماعت پایین تر از مومنان باشد.
معمولا محدوده نمازگزار در بهترین وجه مستطیل کشیده در جهت صفوف است. سرانه نمازگزار در شرایط عادی حدود6/0 متر مربع است. برای نمازگزاران باید از طریق تشکیل صفوف جماعت با امام، احساس حضور در جماعت وجود داشته باشد. لذا شکل شبستان نباید به گونه ای باشد که بعضی از نمازگزاران از مجموعه پرت و جدا افتدند ویا در سایه ستون های قطور یا پشت دیواره های حایل و موانعی از آن دست قرار گیرند. این امر در مواقعی که ناچار از طرح نیم طبقه ویا طبقات هستیم حساسیت بیشتری می یابد.
پایان پیام/
نظر شما