خبرگزاری شبستان: شبستان (خبرگزاری تخصصی دین، فرهنگ، اندیشه) برای ارائه مباحث تخصصی مرتبط با قرآن و در ادامه مباحث مطرح شده پیرامون تاویل آیات الهی، از این پس نظر بزرگان در این راستا برای مخاطبان ارائه می شود و در گام نخست اندیشه پاک احیاگر قرآن در عصر حاضر و کسی که با دست خالی و به اتکاء به ایمان در مسیر مبارزه با طاغوت زمان گام برداشت یعنی امام خمینی (ره) درباره تاویل و ابعاد مختلف آن به بحث گذاشته می شود:
بررسی آثار امام خمینی(ره) نشان میدهد که ایشان بنابر دیدگاه عرفانی خود، تأویل را بیشتر به معنای ثانوی کلام، یعنی برداشت باطنی از ظواهر الفاظ قرآن دانستهاند؛ چنانکه در یکجا به مناسبت بحث از قلوب معوجه مختلط با هواهای نفسانیه، می گویند:
"تأویل کتاب الهی که عبارت از برگرداندن صورت به معنی و قشر به لبّ است، به طور کمال میسّر نشود، مگر برای آنان که خود آنها منحرف و معوج نباشند و جز نور حق – تعالی شأنه – در قلب آنها چیزی نباشد و به مقام مشیّت مطلقه و فنای مطلق که مقام تأویل است، رسیده باشند." (امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل،/311- 312)
اگر چه در این تعریف، مطلق برگرداندن صورت الفاظ آیات به معانی باطنی، تأویل محسوب گردیده، اما از ادامه سخن امام معلوم می شود که تأویل صحیح، آن است که از قلوب منحرف و معوج برنخاسته باشد و به دیگر سخن میتوان گفت که از دیدگاه ایشان تأویل و به طور کلی تفکر و تأمل در آیات قرآن باید در راستای تأمین هدف قرآن باشد که همان هدایت انسان به راه های سلامت و عروج از حضیض نقص به اوج کمال است؛
جایگاه تأویل در آیات محکم و متشابه
چنانکه می فرمایند:
"مقصود از تفکر [در قرآن] آن است که از آیات شریفه جستجوی مقصد و مقصود کند و چون مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه فرماید، هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است، باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است – به تفسیری که از اهل بیت (ع) وارد شده که ملاقات کند حق را در صورتی که غیر حق در آن نباشد (کلینی،3/ 26) - به دست آورد." (امام خمینی، آداب الصلوه، /203)
همان طور که در معنای اصطلاحی تأویل از قول صاحب کتاب «التمهید» گذشت، تأویل یا به مفهوم توجیه متشابه است و یا به مفهوم معنای ثانوی کلام و برداشت معنای باطنی است.
امام خمینی (ره) در کتاب «کشف الاسرار»، که در پاسخ به شبهات نویسنده جزوه «اسرار هزار ساله» به رشته تحریر در آورده، پس از ذکر آیة 7 سوره آل عمران، چنین نگاشته است: "در این آیه تصریح شده است به اینکه آیات بر دو گونه است: یک آیات محکمات که تأویلی ندارد و همه آن را می فهمند و یک آیات متشابهات که تأویل دارد و از قبیل رمز است و تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم کسی نمی داند." (امام خمینی، کشف الاسرار، 322- 323)
با این وجود، امام (ره)، تأویل را منحصر به آیات متشابه نمی دانند و حوزه تأویل را مربوط به باطن آیات می دانند که شامل کل آیات قرآن اعم از محکمات و متشابهات است؛ چنانکه می فرمایند:
"از برای کتاب تدوین الهی به اعتباری هفت بطن هست و به توجیه دیگر هفتاد بطن که جز خدا و راسخان در علم کسی را از آن بطون آگاهی نیست و آن معانی را مس نمی کند، مگر کسانی که از حدث های معنوی و اخلاق پست و بد، پاک و پاکیزه بوده و با فضایل علمی و عملی آراسته باشند و هر کس به هر مقدار که منزه تر و مقدس تر است، تجلی قرآن بر او بیشتر و حظ و نصیبش از حقایق قرآن فراوان تر خواهد بود." (امام خمینی، شرح دعای سحر، /94-95)
بنابراین، بر طبق باور عرفانی امام خمینی (ره) همه آیات الهی اعم از محکم و متشابه، دارای تأویل هستند که عبارت از دستیابی به لایه های معنایی باطن آیات می باشد.
اکتفا به ظاهر موجب هلاکت
ضرورت توجه به باطن قرآن و لزوم تأویل آیات آن در دیدگاه امام خمینی؛ این است که توقف در ظاهر آیات و نرفتن به مغز و باطن، موجب جهل و انکار نسبت به نبوت و ولایت و سبب مرگ و هلاکت است:
ایستادن در صورت مرگ و هلاکت است
"گمان مکن که کتاب آسمانی و قرآن فرو فرستاده ربانی، همین پوسته و صورت است و بدان که ایستادن در حد صورت و ماندن در حد ظاهر و نرفتن به مغز و باطن، مرگ و هلاکت است و ریشه تمامی جهالت ها و پایه تمامی انکار نبوتها و ولایت ها می باشد.» (امام خمینی، شرح دعای سحر، /59-60)
امکان حصول علم تأویل برای غیر معصومین (ع)
امکان دستیابی به علم تأویل قرآن برای غیر معصومین (ع) از دیگر مبانی تأویلی امام خمینی (ره) است. این مبنا بر خلاف عقیده ای است که تأویل قرآن را در انحصار رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) به عنوان راسخان در علم می داند و دیگران را از نزدیک شدن به حریم این علم بر حذر می دارد.
به رای خود نمی توان قرآن را تاویل کرد
امام خمینی(ره)اگر چه در یک جا فرموده اند:
"ما به رأی خودمان نمی توانیم قرآن را تأویل کنیم. ما باید: "انما یعرف القرآن من خوطب به" (حر عاملی، 27/185) ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ کنیم و بحمد الله از آن راه هم غنی هستیم." (صحیفه امام، 18/423)
اما این علم را منحصر به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نمی دانند و علاوه بر اینکه تأویلات عرفانی زیادی در آثار خود دارند، حصول این علم را برای پیروان معصومین (ع) که با قدم طهارت و تهذیب نفس از زمره عالمان ربانی راسخ در علم در آمده و به تبع اهل بیت (ع) مصداق آیه "وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ" (آل عمران/7) گشته اند، ممکن می داند و می فرماید:
"بر متعلمان علوم آن بزرگواران و مستفیدان از افادات قرآن شریف و احادیث اهل عصمت (ع) لازم است که برای شکر این نعمت و جزای این عطیت، معامله به مثل نموده، صورت را به باطن ارجاع، و قشر را به لبّ، و دنیا را به آخرت برگردانند که وقوف در حدود، اقتحام در هلکات و قناعت به صُوَر، بازماندن از قافله سالکان است و این حقیقت و لطیفه الهیه که علم به تأویل است، به مجاهدات علمیه و ریاضات عقلیه مشفوع به ریاضات عملیه و تطهیر نفوس و تنزیه قلوب و تقدیس ارواح حاصل شود، ... گر چه راسخ در علم و مُطهَر به قول مطلق، انبیاء و اولیاء معصومین هستند و از این جهت، علم تأویل به تمام مراتب آن مختص به آنها است، لکن علمای امت را نیز از آن، به مقدار قدم آنها در علم و طهارت، حظ وافری است." (امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل،/61)
صورت بدون معنی مانند پیکری است بدون روح
البته از دیدگاه امام خمینی (ره) پرداختن به تأویل عرفانی و توجه به معانی باطنی به معنای نادیده گرفتن ظاهر آیات و تفسیر آنها نیست؛ چنان که ایشان میفرمایند:
"پس عارف کامل کسی است که همه مراتب را حفظ کند و حق هر صاحب حقی را ادا کند و دارای هر دو چشم و هر دو مقام و هر دو نشأه باشد، ظاهر و باطن کتاب را قرائت کند و در صورت و معنایش و تفسیر و تأویلش تدبر نماید؛ که ظاهر بدون باطن و صورت بدون معنی مانند پیکری است بدون روح، و دنیایی است بدون آخرت؛ همان گونه که باطن را به جز از رهگذر ظاهر نمی توان به دست آورد؛ زیرا دنیا کشتزار آخرت است. پس کسی که فقط ظاهر را بگیرد و در همان جا بایستد، تقصیر کرده و خود را معطل نموده است و آیات و روایات بسیاری نیز بر رد آن است که دلالت دارد بر اینکه تدبر در آیات الله و تفکر در کتاب های الهی و کلماتش را نیکو شمرده، و بر آن کس که از تدبر و تفکر روی بگرداند و در قشر و ظاهر آیات و روایات متوقف گردد، اعتراض دارند و کسی که فقط راه باطن را پیش گیرد بدون آنکه به ظاهر نگاه کند، خودش از صراط مستقیم گمراه و دیگران را نیز گمراه خواهد نمود. و اما کسی که ظاهر را برای وصول به حقایق بگیرد و نگاهش [همچون نگاه] به آینه برای دیدن جمال محبوب باشد، اوست که راه مستقیم را پیموده و قرآن را همچنان که شاید، تلاوت نموده و از آنان که از ذکر رب اعراض کرده اند، نخواهد بود. و خداست که به حقیقت کتابش داناست و علم کتاب نزد اوست".(امام خمینی، شرح دعای سحر، 98).
منبع: پژوهش های مرکز فرهنگ و معارف قرآن
پایان پیام/
نظر شما