خبرگزاری شبستان: آیا اشک ریختن برای امام حسین (ع) جلوی توجه به محرومان را از ما می گیرد که مثلا نتوانیم اشکی را پاک کنیم یا نه، اتفاق برعکس، قلب ها را متوجه محرومیت ها می کند. اگر منصفانه قضاوت کنیم و به تعبیر عامه ریگی در کفش مان نباشد، همین مجالس بزرگداشت امام حسین (ع)، بستر شایسته ای برای ساختن روح اطاعت و بندگی است و مگر جز این است که اگر روح بندگی در کسی دمیده شود او بیش از دیگران متوجه عواطف انسانی و رسیدگی به محرومان خواهد بود. کسی که به امام حسین (ع) محبت می ورزد و در مقام یک مُحبّ در فضای شور و اشک و ماتم قرار می گیرد به اطاعت و بندگی می تواند نزدیک باشد یا کسانی که از این مقام دور هستند؟ اصلا وقتی کسی می گوید من برای برپایی معروف یعنی هر آنچه که بوی خیر و راستی بدهد به پا خاسته ام آیا گرویدگان و پیروان او می توانند نسبت به بسط معروف ها و جلوگیری از منکرات و زشتی ها که یکی از آن ها همین چالشهای معیشتی و اقتصادی است بی تفاوت و بی اعتنا باشند؟
بخش دوم و پایانی گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین مصطفی جان نثاری، استاد حوزه و دانشگاه به بررسی شبهاتی که اخیرا در فضای مجازی در ارتباط با عزاداری ها و مجالس امام حسین (ع) مطرح می شود اختصاص دارد.
امروز در جامعه و در فضای ارتباطی مجازی که به ویژه در نرم افزارها و اپلیکیشن های مربوط به تلفن های همراه به وفور می بینیم تحریفات و مقابله هایی با مکتب امام حسین (ع) است که بسیار با ظرافت و پشت نقاب های نوع دوستی و انسان دوستی و توجه به محروم ها و نظایر آن صورت می گیرد. فرض بفرمایید گفته می شود به جای این که بنشینید و برای امام حسین (ع) اشک بریزید بلند شوید و اشک بچه ای را پاک کنید. به جای آن که به شور و هیجان بچسبید به شعور گرایش داشته باشید. به جای عزاداری و سینه زنی که دردی از کسی دوا نمی کند بروید مدرسه ای بسازید. کاری عملی و عام المنفعه انجام دهید. دیدگاه جنابعالی درباره این تحریف ها و شبهه ها چیست؟
ببینید، این که خیلی وقت ها ممکن است باطل، لباس حق را به تن کند شکی نیست. باطل که همیشه عریان در برابر ما ظاهر نمی شود. لباس نفاق را می پوشد و خودش را در لعابی از حق پنهان می کند اما بصیرت آدم هاست که می تواند آن پرده و نقاب را کنار بزند. ضعفی که در این استدلال وجود دارد این است که فی المثل رسیدگی به محرومان در برابر امام حسین علم می شود در صورتی که اصلا سلوک عملی امام یعنی توجه به محرومان، امام حسین (ع) در آن نامه معروفی که دارند به خواص تشر می زنند که چرا محرومان جامعه به حال خود رها شده اند. از طرف دیگر آیا اشک ریختن برای امام حسین (ع) جلوی توجه به محرومان را از ما می گیرد یا نه، اتفاق برعکس، قلب ها را متوجه محرومیت ها می کند. اگر منصفانه قضاوت کنیم و به تعبیر عامه ریگی در کفش مان نباشد، همین مجالس بزرگداشت امام حسین (ع)، بستر شایسته ای برای ساختن روح اطاعت و بندگی است و مگر جز این است که اگر روح بندگی در کسی دمیده شود او بیش از دیگران متوجه عواطف انسانی و رسیدگی به محرومان خواهد بود. کسی که به امام حسین (ع) محبت می ورزد و در مقام یک مُحبّ در فضای شور و اشک و ماتم قرار می گیرد به اطاعت و بندگی می تواند نزدیک باشد یا کسانی که از این مقام دور هستند؟ اصلا وقتی کسی می گوید من برای برپایی معروف یعنی هر آنچه که بوی خیر و راستی بدهد به پا خاسته ام آیا گرویدگان و پیروان او می توانند نسبت به بسط معروف ها و جلوگیری از منکرات و زشتی ها که یکی از آن ها همین چالشهای معیشتی و اقتصادی است بی تفاوت و بی اعتنا باشند؟
تحلیل تان درباره مرام و مسلک و شخصیت چنین کسانی که زیرکانه با عزاداری ها بر امام حسین (ع) از ریشه و بن مخالفت می ورزند چیست؟
به اعتقاد من از دو حال خارج نیست. این قبیل افراد این حرف ها را یا از سر ناآگاهی و جهل می زنند به عبارت دیگر به لوازم سخن خود آگاه نیستند و نمی دانند تبعات سخن شان چیست. شاید حتی فکر می کنند این نوع سخن گفتن به نوعی خدمت به امام حسین (ع) و اصلاح گری است، یا از سر عناد و غرض. در واقع کسانی که می خواهند جامعه را از محبت به حسین دور نگه دارند و یا حسین و اشک و شور را تخطئه می کنند یا جاهل اند یا مغرض. در واقع بعضی ها ممکن است از سر غرض ورزی با هدف فریفتن برخی از اقشار که معرفت دینی لغزانی دارند و از بصیریت پایینی برخوردارند این حرف ها را می زنند. آن ها در واقع قدرت این مجالس را در فرهنگ ما می دانند. می دانند که اگر مردم ما از عزای امام حسین (ع) دور باشند روح اطاعت از آن ها سلب می شود. ما معتقدیم بهترین پیروان اباعبدالله (ع) کسانی هستند که بشترین محبت را دارند و مگر ممکن است یک انسان محب و عاطفی، نسبت به رنج های دیگران بی تفاوت بماند. این که ما بگوییم امام حسین (ع) پیرو می خواهد نه عزادار، این یک مغلطه است چون پیروان امام حسین (ع) در مکتب عزاداری آن حضرت ساخته می شوند. این استدلال ها اغوا و تحریف است.
اگر ما آن احتمال غرض ورزی را در این نوع پیام ها حمل بر صحت کنیم در آن صورت هیچ بعید نخواهد بود این پیام ها متعلق و وابسته به شبکه های ضد دینی و ضد شیعی که آشکار و پنهان دست به تبلیغ های اغواگرایانه می زنند باشند.
شما نگاه کنید. آیا شخصیت هایی نظیر امام خمینی یا شهدایی چون همت و باکری و بروجردی و باقری و هزاران شهید دیگر که در جهاد و ظلم ستیزی سرآمد روزگار ما شدند جز این است که این بزرگواران، تربیت شدگان همین عزاخانه های حسینی بودند؟ اتفاقا با کسانی می شود ارتباط عاطفی برقرار کرد و بر برخورد عاطفی کسانی می شود حساب باز کرد که آن ها در مقام اطاعت باشند وگرنه اگر کسی آن قدر خودخواه باشد که به مقام اطاعت تن ندهد آیا می توان بر برخورد عاطفی او حساب باز کرد؟
به یک معنا می شود گفت امام حسین (ع) به عزادار نیاز ندارد اما شور عزا برای این است که ما زنده بمانیم. امام حسین (ع) به اشک های ما نیاز ندارد. آن اشک ها به خاطر این است که قلب های ما احیا شود. ممکن است کسی بگوید شما به جای این که این پول ها را صرف هزینه مراسم های امام حسین (ع) کنید بروید با این پول مدرسه بسازید اما اگر او منصف باشد می پذیرد که اتفاقا مدرسه سازهای ما کسانی که دلشان برای ساختن مدرسه در نقاط محروم می تپد و دوست ندارند هیچ فرزند این کشور از رفتن به مدرسه محروم بماند تربیت شده های این مکتب هستند. از بغل همین عزاداری ها و تلطیف قلب هاست که صدها بیمارستان و مدرسه و درمانگاه ساخته شده است. این خیرین در مکتب امام حسین (ع) آموخته اند که مسلمان حقیقی نمی تواند نسبت به حال ضعفا بی تفاوت باشد. حالا اگر فرض بگیریم که این مجالس عزا به این بهانه های سطحی تعطیل شود که هرگز تعطیل نخواهد شد آن وقت باب خیر به روی مردم بسته می شود. همچنان که اشاره کردم امام حسین (ع) هیچ نیازی به نذر و عزا و اشک ما ندارد. امام حسین (ع) و مکتب او اگر از ما می خواهد که یاری اش کنیم در واقع این یاری برای خود ماست، از نهایت علاقه امام برای رهایی و نجات ماست.
البته یک نکته هم بگویم و آن این است که چه بهتر است ما وقتی نذری می کنیم و گره مان باز می شود به نام اباعبدالله (ع) نذر کنیم. به نام اباعبدالله (ع) نذر کنیم و بیمارستان بسازیم. به نام سیدالشهدا (ع) نذر کنیم و مدرسه بسازیم. نذر، صد البته فقط قیمه نیست. به نام اباعبدالله (ع) می توانیم کتاب نذر کنیم. خدمات اجتماعی نذر کنیم، یا مؤسسه خیره ای دایر کنیم.
پایان پیام /
نظر شما