به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان نسشت علمی "عناصر هویت غربی" عصر امروز دوشنبه 19 آبان ماه با حضور شهریار زرشناس منتقد روشنفکری، اباصالح تقی زاده کارشناس اندیشه اسلامی و مدرس دانشگاه، حمید رعیات جهرمی دبیر علمی این نشست و جمعی از اندیشمندان و ناقدان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
بر پایه این گزارش، در این نشست زرشناس، عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه باید بر ماهیت غرب از منظر حکمت معنوی تاریخی تامل داشته باشیم، گفت: این ماهیت یک ظهور دارد که به صورت وجود غرب بروز پیدا کرده؛ باید دید آنچه ما تاریخ غرب می نامیم با چه چیزی مشخص شده و مرز آن با تاریخ شرق چگونه متمایز می شود و در وجود و تحقق چه سیر و تطوری داشته است.
وی با تاکید بر اینکه غرب ماهیت واحدی دارد اما هویت های آن متکثر است و از عوالم غرب اعم از غرب باستان یا غرب وسطی، ماجرای مفصلی دارد با عناصر مختلف، ادامه داد: می توان سه ماهیت تاریخی با سه وقت و زمان تاریخی را برای غرب تعیین و آنها را از یکدیگر متمایز کنیم.
زرشناس با توضیح اینکه وقت ظرف زمانی که حال در آن جاری شده و به انسان داده می شود، اظهار کرد: در تاریخ بشر سه وقت اصلی را می توان قائل شد و از هم تفکیک کرد که در هر وقت، تاریخی عینیت پیدا کرده است؛ نخست وقت دینی که مبتنی بر ولایت الهی است که قرار است بشر این گونه سامان یابد که ذیل ولایت الهی باشد. در ذیل این وقت، تاریخ دینی بشر رقم می خورد.
این محقق با اشاره به اینکه زمان دوم را می توان وقت تاریخ شرق نامید، افزود: در این زمان ولایت الهی مسخ شده و دوران بسیار طولانی هم بود و آنچه از آثار مکتوب و معماری از آن به جا مانده معمولا به دوره های هزاره سوم و چهارم و اواخر آنها باز می گردد؛ در این دوران ولایت خدا تبدیل به ولایت خدایان شده و با شرک درآمیخته می شود.
وی ابراز کرد: اما وقت سوم، وقت نیست انگارانه غربی است که تاریخ غرب نشان می دهد در این دوران ولایت الهی نیست تلقی شده و تاریخ غرب ذیل این زمان پدید می آید. در ذیل این وقت یک وجود عینی محقق می شود که ما از آن به عنوان "غرب" یاد کرده و می شناسیم.
عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: آنچه به عنوان غرب از یونان شروع می شود و اکوار (مراحل فرعی یک دوره) و ادوار دارد، که از قرن هفت و هشت پیش از میلاد آغاز و تا امروز هم وجود دارد، در واقع وجود عینی غرب است.
وی تاکید کرد: وجود تاریخی غرب سه ظهور اصلی و دوره بزرگ غرب باستان یا غرب یونانی و رومی، قرون و سطی و قرون مدرن دارد که دروه دوم غرب یا قرون مسیحی (وسطی) از اواخر قرن پنجم پیش از میلاد آغاز و تا قرن 15 میلادی ادامه داشت اما دوره سوم که الان در آن هستیم، از اواخر قرن 15 میلادی شروع و تا امروز ادامه داشته است که البته هر یک از این ادوار، تقسیم بندی های فرعی نیز دارد.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که چرا معتقدیم غرب بر مبانی نیست انگاری ولایت الهی بنا شده است، اذعان کرد: تعبیر نیست انگارانه به معنای معادل فرنگی آن یعنی نهلیزیم که به اشتباه ترجمه شده، نیست بلکه نزدیک به آن است؛ اصطلاح نهلیزیم با نیچه متفکر آلمانی باب شد که به ویژه در نوشته های واپسین او قابل مشاهده است اما به طور کلی این واژه دو مفهوم دارد.
وی با اشاره به مفاهیم واژه نهلیزیم از نظر نیچه گفت: یک مفهوم نهلیزیم آن است که تمام تاریخ غرب، تاریخ سقراطی مسیحی نامیده می شود؛ سپس نیچه مدعی می شود این تاریخ سقراطی مسیحی به پایان رسیده و این آغازِ پایان را شروع غرب و نیست انگاری و نهلیزیم می داند و اینجاست که این واژه را باب می کند اما چون وی تعلق خاطر به تاریخ غرب دارد، مدعی است تاریخ غرب دوباره می تواند برخیزد.
زرشناس با اشاره به مفهوم دیگر نیست انگاری بیان کرد: تلقی دیگر از نیست انگاری که به آن نیست انگاری هایدگری گفته می شود آن است که بر این اساس هایدگر معتقد است تمام تاریخ غرب بر مبنای یک غفلت و اشتباه بیان شده و موجود انگاری به جای وجودی انگرای حاکم، و موجود حجاب وجود شده است.
این منتقد روشنفکری اذعان کرد: این اشتباه است که در زبان فارسی نهلیزیم را معادل پوچ انگاری و صرف نیست انگاری معانی و اخلاقی ترجمه کنیم، البته این ترجمه اشتباه به خطای مترجمان دهه سی و چهل شمسی باز می گردد.
وی تاکید کرد: بنابراین، توصیف غلط ما از واژه نیست انگاری به معنای پوچ گرایی و معانی که نیچه و هایدگر از آن تعبیر کرده اند به یک سو، آنچه در سپیده دم تاریخ غرب مشهود است، نبود ولایت الهی در این دوره است و حتی ولایت الهی مسخ شده شرقی هم در آن نمی توان مشاهده کرد.
زرشناس در پایان سخنان خود یادآور شد: برخی متفکران غربی قصد دارند همه امور دنیا را با خود جهان توضیح دهند و جایگاهی برای غیب و خدا قائل نیستند این سرآغاز تفکر و تجسم عهدی است که انکار عالم الهی است؛ این تاریخ که از غرب باستان شروع شد به قرون وسطی امتداد یافت و در عهد حاضر شاهد ظهور غربی هستیم که به پایان خود و به بحران پسامدرن رسیده و در مسیر انحطاط قرار دارد.
شایان ذکر است، این نشست با سخنرانی اباصالح تقی زاده مدرس دانشگاه ادامه، و با نقد و بررسی منتقدان پایان یافت.
پایان پیام/
نظر شما