به گزارش خبرگزاری شبستان، اصغر فرهادی در این مراسم ضمن تشکر از حضار در سخنانی گفت: انتظار من یک مراسم جمع و جور بود و باورم نمیشد این تعداد تماشاگر، علاقمند، دوستان و همکاران بیایند و حضور شما باعث خوشحالی و دلگرمی است. مقدمه کوتاهی بر این کتاب نوشتهام که آن را میخوانم که کسانی که کتاب را تهیه نکردهاند، به زودی آن را بگیرند و با شنیدن این مقدمه به خواندن کتاب علاقمند شود.
وی بخشهایی از مقدمه کتابش را خواند و گفت: فیلمنامههای پیشِ رو را که مرور میکنم، آنچه بین همه آنها مشترک است و از «رقص در غبار» تا «گذشته» پُررنگ و آگاهانهتر شده چیزی نیست جز علامت سؤال، علامت سؤالی که فیلمنامه به فیلمنامه بزرگتر و چندوجهیتر شده است. اگر با این نوشتهها توانسته باشم جسارتِ پرسشگری را در تماشاگرانِ فیلمهایم تقویت کرده و ترسشان را از کاشتنِ علامتِ سؤال در ذهنها بکاهم، از عمری که برای نوشتن صرف کردهام راضی و خشنودم. فیلمنامه به فیلمنامه که جلو میرفتم سعی میکردم این موضوع پرسشگری را مثل یک آیه بالای هر صفحه در نظر داشته باشم. برای همین حرفهایی که حالا میزنم، مصاحبههایی که میکنم، نقدهایی که از آثار من میخوانید یا آنچه در کلاسهایم میگویم گاهی نگرانم میکنند چون خطری در کنار خود دارند و ممکن است چیزی جز آنچه را که من هستم نشان بدهد.
فرهادی با بیان اینکه فیلمنامه نویس باید تلاش کند آگاه باشد و بعد بنویسد، خاطرنشان کرد: بخشی از تعریف و تمجیدهایی که درباره خودم میشنوم این است که فرهادی مهندس ساختارسازی است که حساب و کتاب همه چیز را کرده و متنی را نوشته است. گرچه من باید از شنیدن این حرفها خوشحال باشم اما این حرفها واقعیت بیرونی ندارد. صادقانهترین پاسخی که میتوانم بدهم این است که خودم هم نمیدانم چطور این اتفاق میافتد. اتفاقا جذابتر است که بدانید اینها از ناخودآگاه من میآیند و خود من زمان نگارش آگاه نیستم که چطور از یک نقطه به نقطه دیگر میرسم.
وی با اشاره به اینکه ابزاری مانند فیلمنامهنویسی و فیلمسازی برای دستیابی به ناخودآگاه ما انسانها است، گفت: هرچقدر بیشتر آگاه شویم خطر تکلف و تصنع بیشتر میشود. بگذارید یک مثال بزنم. من تا چند وقت پیش سیگار میکشیدم و در فیلمنامههایم هم آدمها زیاد سیگار میکشند، در آثارم دیدهاید که زن و مرد سیگار میکشند اما من کشیدن سیگار را چندی پیش ترک کردم و بعد از آن متوجه شدم هیچ کدام از شخصیتهای آثارم دیگر سیگار نمیکشند!
این فیلمساز در ادامه تصریح کرد: فیلمساز نباید تعریف و تمجیدها را به خودش بگیرد و فکر کند مثل خدای بزرگ همه چیز را از قبل میداند. بلکه فیلمنامهنویسی به سماجت، پشتکار و بانک عاطفی قوی نیاز دارد که فرد در کودکی و نوجوانی با شنیدن زندگی دیگران آن را پر کرده باشد.
وی از مخاطبان کتاب جدید خود خواست با خواندن هر فیلمنامه مقابل آن علامت سوال بگذارند و به آن نقد وارد کنند و گفت: سابقه طولانی در سینما ندارم؛ سال 1381 اولین فیلمم را ساختم و 12 سال است که در این کارم. البته قبل از آن در عرصه تلویزیون، رادیو، تئاتر و فیلم کوتاه کار کرده بودم. چیزی که اکنون میخواهم بگویم این است که فاکتور مهمی در سینما وجود دارد به نام زمان. نسبت مهمی بین کیفیت یک اثر با زمانی که صرف آن میکنید برقرار است.
فرهادی بیان کرد: چیزی که در سینمای احساس میکنم این است که همه دچار یک بیماری شدهایم و به هرآنچه داریم به چشم تحقیر نگاه میکنیم و فکر میکنیم بیرون از مملکت ما همه چیز خیلی خوب است اما در تمام دنیا تعجیل در فیلمنامه نویسی وجود دارد. همواره آموختم که فریب تشویق کسانی را که زودهنگام با اثر روبرو میشوند نخورم. چون نمیدانم آنها جوگیر شدهاند و از سر احساسات ابراز علاقه کردهاند یا کار من واقعا خوب است. من برای هر فیلمنامه حداقل7، 8 ماه زمان میگذارم و این کمترین مدت زمانی است که میتوان برای فیلمنامه صرف کرد.
وی ادامه داد: هیچ چیزی نیست که من ننوشته باشم و پریسا بخت آور همسرم آن را نخوانده باشد و تایید نکرده باشد. او همواره بیتعارف کنار من است و آثارم را میخواند. همواره نقاط ضعفم را به من میگوید و حتی گاهی کار به دعوا و قهر چند روزه کشیده تا فیلمنامهای به سرانجام برسد. گرچه در تیتراژ هیچ کدام از فیلمهایی که میبینید اسم او به عنوان همیار فیلمنامهنویس وجود ندارد اما او همیشه بوده است. از او تشکر میکنم.
فرهادی در پایان گفت: امیدوارم کسانی که نمیتوانند به سرعت این کتاب را بگیرند آن را به عنوان تجربهای که من انجام دادم، از دوستانشان امانت ببرند و بخوانند.
در بخش دیگری از این مراسم امیرشهاب رضویان فیلمساز و از مدیران پردیس سینمایی کوروش در سخنانی گفت: اینجا سالنی است که فیلم «ماهی و گربه» در آن اکران میشود. بنده فیلمسازم و با حضور در این فضا سعی کردم فضایی را که یادآور این باشد که جدا از تفریح و تجارت سینما، فرهنگ هم مهم هست ایجاد کنم. رنجی که ما سالها برای اکران فیلمهایمان میکشیدیم دیگر برای فیلمسازان وجود نخواهد داشت. درباره اصغر فرهادی نیز او را از دهه 60 زمانی که پسر نوجوانی بود و هنوز موهایش کم پشت نشده بود و موهای من هم هنوز سفید نشده بود میشناسم.
وی تاکید کرد: اگر در دهه 60 دفاتر سینمای جوان افتتاح نمیشد سرنوشت ما تغییر میکرد. فرهادی را هم در سینمای جوان اصفهان شناختم و این مرکز چنین فیلمسازی تحویل داده است. یکی از فیلمهای کوتاه او را قاچاقی به دست آوردم که درباره یک پسر معلول بود و گرچه خام دستانه ساخته شده بود اما نشان میداد فرهادی از کجا شروع کرده است.
رضویان گفت: زمانی که زنده یاد سیف الله داد معاون سینمایی بود به سختی به فیلمسازان اول اعتماد میشد اما او به ما اعتماد کرد و افرادی چون اصغر فرهادی، بهمن قبادی، فرزاد موتمن و محسن امیریوسفی محصول نگاه درست مدیریت فرهنگی آن زمان بودند. امیدوارم اکنون نیز فضا هرچه بهتر و اکران فیلمها راحتتر شود. به دوستی با فرهادی افتخار میکنم.
به گزارش شبستان، در بخشی از این مراسم فیلم کوتاهی از آثار اصغر فرهادی که صحنه های بیاد ماندنی تمام آثار او را دربرداشت ساخته میثم مولایی پخش شد. در این مراسم افرادی چون حمید فرخ نژاد، احمد امینی، بهنام بهزادی، سروش صحت، محمود کلاری، حسین جعفریان، حسین مهری و جمعی دیگر از هنرمندان حضور داشتند.
پایان پیام/
نظر شما