خبرگزاری شبستان: امروزه با مدرن شدن جوامع و راه یافتن ابزار الکترونیکی به خانواده متاسفانه شاهد ایجاد شکاف هایی عمیق بین افراد خانواده هستیم که نسبت به قبل علقه و محبتی آنچنانی به هم ندارند اما در سبک زندگی حسینی از دوران کودکی تا زمان شهادت می بینیم که این روابط خانوادگی صمیمی براساس ایمان تا چه حدکارگشا بوده است. از این رو، در گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین صمصام الدین قوامی، رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی درباره برخی مولفه های این سبک به بحث پرداخته ایم که در ذیل می آید:
سبک زندگی حسینی از نظر ترسیم روابط صحیح خانوادگی و همراهی در فراز و فرودهای زندگی چه وجوه ممیزه ای دارد؟
امام حسین(ع) 57 سال زندکی کردند که در آخر به شهادت منجر شد که همه سال های زندگی پربرکتشان، می تواند سبک بدیع و متفاوتی از زندگی اسلامی را در مقاطع مختلف به مردم آزاده جهان ارائه کند. با بررسی در سیره زندگانی امام حسین (ع) می بینیم که ایشان در برهه های مختلف زندگی مانند کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی و نیز در نقش های پسری، پدری، همسری، برادری، فرماندگی، امامت و شهروندی یک پرونده آموزشی بسیار توسعه یافته داشته اند و می توان از هر کدام از این فصل ها یک کتاب قطور زندگی تالیف کرد.
بطور نمونه وقتی کوچک بوده و در بین خانواده اش می بینیم با مادر، جدشان و نیز خواهران و برادرانشان روابط گرمی داشته و خانواده ای صمیمی و مهربان دارند و حسین (ع) مهربان ترین آدم است. در حدیث کساء می بینیم چگونه ادبیاتی برقرار می شود: وقتی وارد خانه می شوند، عنوان می کنند: "بوی بهشت و بوی جدم می آید" گفتن همین کلمه به پدربزرگ و مادرشان نشان می دهد که اینها یکدیگر را استشمام می کردند و هر کدام نوعی زندگی بهشتی داشته اند و پدربزرگ در زیر ابا، القاب زیبایی به امام حسین(ع) می دهند "تو شافع امت و پرچمدار منی" مادر به پسرشان می گویند: "نور چشمم و میوه دلم هستی" این ادبیات اگر در زندگی ها حاکم شود فرزندان وقتی بزرگ می شوند، سرخورده و عقده ای نمی شوند و دیگر دچار خشونت و پرخاش و فرار از خانه نمی شوند.
یا در روابط با خواهر می بینیم، حضرت زینب (س) چنان برادر را دوست دارند که سه برادر، خواهر را در سفر به کربلا همراهی می کنند تا او عفافش حفظ شود. حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) به حدی با هم مهربان و صمیمی هستند که خواهر در زمان ازدواجشان شرط می کند که من هر روز باید برادرم را ببینم. متاسفانه دیده می شود که برخی برادران، خواهرانشان را اذیت کرده و به آنها تحکم می کنند و گاهی حق آنها را می خورند تا جایی که بینشان کینه های بزرگی به وجود می آید، اما در سیره زندگی آن بزرگوارمی بینیم حسین(ع) طوری با خواهرشان برخورد کرده اند که سه روز از عقد حضرت زینب(س) گذشته بود و ایشان ناراحت بودند وقتی علت را از این بزرگوار جویا می شوند؟ پاسخ می دهند: من سه روز است که حسین(ع) را ندیده ام.
این روابط عاطفی به گونه ای ادامه دارد که زینب تا دم مرگ هم با برادرش ایستادگی می کند و در گودال قتلگاه هم بالای سر او می ایستد و زیر نیزه شکسته ها برادر را جستجو می کند و حضرت زینب(س) وقتی حضرت علی اکبر(ع) شهید می شوند طوری بی قراری می کند که گویی پسران خودشان شهید شده اند و برای فرزندان خود آن سوگواری ها را نمی کند.
یا در برخورد ایشان با امام حسن(ع) که حرمت برادر بزر گشان را به خوبی حفظ می کنند در صورتی که ما هم اکنون در زندگی هایمان کمتر احترام بزرگتری و کوچکتری را نگه می داریم اما می بینیم که تا امام حسن(ع) بودند، سیدالشهدا(ع) روی حرف ایشان حرفی نمی زدند و به او اقتدا می کردند و مردم ایشان را تحریک می کردند که تو خلیفه و رئیس باش اما ایشان قبول نمی کردند و برادرشان امام حسن(ع) را به آنها نشان می دادند .
سبک زندگی حسینی در احسان به فقرا، بخشش و سخاوتمندی چه وجوه ممیزه ای دارد؟
باید بررسی بیشتر کنیم تا بدانیم سبک زندگی حسین (ع) چگونه بوده که همه از ایشان راضی بوده اند، حتما حقوق اطرافیان را ادا کرده، زیاده خواهی و حسادت نداشته اند. زندگی حسین(ع) به گونه ای بود که در بین او با دیگران رقابت، عداوت و کدورت نبوده است. به عنوان نمونه برادر دیگرشان حضرت عباس(ع) فدایی ایشان بودند و امام حسین(ع) را جز تا زمان شهادت برادر خطاب نکردند.
در همین سوره انسان که در شان امام حسین(ع) نازل شده است: زمانی که امام حسین (ع) مریض می شوند، مادر برای سلامتی ایشان روزه نذر می کند که وقتی اسیر، فقیر و یتیم در منزل آنها می آید غذایشان را به آنها می دهند اما با اینحال سیدالشهدا(ع) ناراحت نمی شود؛ اینها سبک زندگی دیگر خواهی و سودرسانی را می رساند.
زمانی که حضرت عباس(ع) لب رود می روند تا برای کودکان خیمه آب بیاوردند جرعه ای آب هم نمی نوشند، این نشان می دهد که تربیت از درون خانواده شروع می شود و آنها در یک خانواده منسجم، معنوی، گرم و مودب و امن پرورش یافته اند.
اما متاسفانه هم اکنون کانون گرم خانواده با ماهواره ها، موبایل ها و شبکه های اجتماعی اینترنتی از هم پاشیده و اعضا تا حد زیادی از هم دور شده اند، در قدیم افراد در خانه های کوچک دور کرسی ها کنار هم می نشستند اما هم اکنون هرکسی در اتاق خود است و فقط در زمان صرف غذا کنار هم می نشینند. در زندگی های کنونی فرزند که با پدر صحبت می کند، پدر مدام چشمش در موبایل و تلویزیون است و یا همیشه سرکار است اما در زندگی حسینی می بینیم همه با هم و در کنار هم هستند.
در این نوع سبک زندگی می بینیم مادری با 18 سال سن تنها 5 فرزند دارد که این درس را به نسل جوان می دهدکه بایستی جوانان زندگی را سخت نگیرند و زودتر ازدواج کنند ودر این صورت مادران جوان بیشتر می توانند به بچه ها برسند و حوصله، عشق و مهربانی بیشتری به خانواده و فرزندان خواهند داشت، اما در سبک زندگی جدید مادران کارمند هستند و حوصله کمتری دارند.
در دعای زیارت عاشورا می خوانیم:" اللهم محیای محیا محمد و آل محمد"، (محیا) یعنی چگونه زیستن و زندگی ما باید با الگوگیری از این عزیزان در زندگی فردی با عبادت و معنویت باشد و نگذاریم جاهلیت و خباثت درون زندگی هایمان تاثیری بگذارد.
متاسفانه بعضا می بینیم متدینین ما نیز با هم خوب نیستند و رقابت هایی را با هم در ادارات دارند و می خواهند همدیگر را از سر راهشان بردارند و با اینکه نمازخوان هستند، رانت می گیرند و ما متاسفانه نتوانستیم سبک زندگی فداکارانه ای که هیچ کس نخواهد جای دیگری را بگیرد و برای کسی پرونده نسازد در جامعه مان نهادینه کنیم.
آیا سبک زندگی حسینی از نظر فداکاری و وفای به عهد نیز دارای ابعاد احصاری است؟ لطفا در این باره توضیح دهید.
در ضمیر امام حسین(ع) خودخواهی به هیچ وجه دیده نمی شود. همیشه امام حسن(ع) که 9 ماه از خود او بزرگتر است را به خودش ترجیح می دهند این در کجای دنیا دیده می شود ؟چنانچه در سوره انسان می بینیم خداوند خطاب به این خانواده عنوان می دارد :"دائما طعام می دهند و دائما به عهدهایشان وفادارند".
در زمان حادثه عاشورا نیز عاطفی ترین صحنه ها اتفاق می افتد و افراد این خانواده یکدیگر را ترک نمی کنند و جوانان بنی هاشم که پر از آرزوها بودند ترجیح دادند قطعه قطعه شوند، رگهایشان بریده شود چاک چاک شوند، لب تشنه باشند.
این همان خانواده زهرا و علی علیهماالسلام است که دور هم جمع شده اند و در اینجا سکینه، رقیه و امام سجاد و باقر علیهم السلام هم به آنها اضافه شده اند و همه با هم شهید شده و دفاع می کنند و در اینجا حرف از عصبیت و قبیلگی نیست اما صحبت از عشق به خدا و ایمان است و ارتباطات این افراد به صورت ایمانی به هم متصل است.
امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا 40 سخنرانی کرده اندکه این مطالب ثبت شده اند و ایشان نمی خواستند کسی بدون اتمام حجت نزد ایشان بماند و بجنگد و در سخنرانی هایشان افراد را توجیه می کردند تا آنها کور و کر نمانند.
در سبک زندگی اسلامی سخاوت مسئله عجیبی بوده است؛ امام حسین (ع) سرش را در راه حق دارد و پسرانش را داد اما در دوران حیات هم زیاد اهل بخشش بوده اند و فقرا را اطعام می کرده اند و هر کسی گرفتار می شده نزد ایشان می آمده و درخواست می کرده است.
روایت شده که فقیری نزد امام حسین(ع) می آیند و طلب کمک می کنند و ایشان به آن سائل می گوید چرا نزد حسن(ع) نرفتی؟ سائل پاسخ می دهد: ایشان در حال نماز بودند. سیدالشهدا(ع) می گوید اگر خواسته ات را به ایشان می گفتی نمازش را می شکست زیرا خدمت به خلق از نماز مهمتر است.
در دعای عرفه امام حسین (ع) خود را کوچک و مومنین را بزرگ می کند و سفارش می کند به آنها برسید .
سبک زندگی جهادی نیز از مولفه هایی است که می توانیم در زندگی این حضرت (ع) ببینیم ایشان در جنگ های صفین و نهروان با پدرشان همراه بودند و این ارتباط با پدر قابل توجه و نظر است. روایت داریم امیرالمومنین(ع) به حسنین(ع) فرمودند: از عثمان محافظت کنید در حالیکه او ضد امام علی(ع) بود اما چون این دو بزرگوار اهل اطاعت از پدر بودند این کار را کردند .
ایشان از لحاظ علمی از ارباب رجوع هیچگاه خسته نمی شدند و به سوالات علمی پاسخ می داند و شاید زمانی می شد که برای حل مشکل فردی راه های بسیار طولانی می رفتند و برای مردم خیلی دعا می کردند و علم آموزی می کردند و زکات عالمشان را می پرداختند .
آیا این سبک برای امروز نیز کاربرد دارد یا سبکی آرمانی است که بشر حتی توان نزدیک شدن به آن را نیز ندارد؟
ما باید مقاطع مختلف زندگی امام حسین(ع) را باید برای سبک زندگی اسلامی مورد بررسی قرار دهیم و آن را به عنوان خمیر مایه ای در اختیار افراد جامعه و حتی جهانیان بگذاریم تا دیگران بفهمند در دنیایی که همه فکر می کنند باید به فکر خود باشند می توان به دیگران و مشکلات آنها نیز اندیشید.
پایان پیام/
نظر شما