خبرگزاری شبستان: نکته بسیار مهمی که به یک معنا نقطه اوج سخنرانی حضرت سیدالشهدا (ع) است آنجاست که خطاب به گروه های مرجع می فرماید: انتم اعظم الناس مصیبه لما غلبتم علیه من منازل العلما لو کنتم تشعرون / این عبارت حضرت بسیار تکان دهنده و عبرت آموز است. امام می فرماید درست است که شما به این امور مهم بی توجهی می کنید و با بی اعتنایی از کنار این اصل ها می گذرید اما از همه این امور، امر مهم تر و از میان همه این مصایب، مصیبت بزرگ تر که دامنگیر شما شده این است که شما جایگاه مرجع بودن را در جامعه از دست داده اید و رفتار و گفتار شما دیگر برای مردم آن حالت مرجعیت را ندارد. پس به یک معنا مصیبت شما از دیگران بزرگ تر است زیرا جایگاه هایی که گروه های مرجع باید داشته باشند از دست داده اید. اگر اهل فهم و شعور باشید خواهید فهمید که این بزرگ ترین مصیبت است چون وقتی گروه های مرجع جایگاه خود را از دست می دهند افراد دیگری گه سزاوار آن مرجعیت نیستند بر مسند و جایگاه آن ها می نشینند آن وقت دیگر نمی توان در برابر شیوع آن فساد ایستادگی کرد.
بخش اول گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدجواد ارسطا، مدیر گروه حقوق عمومي دانشكده حقوق دانشگاه تهران - پرديس فارابی- به تبیین و تحلیل سخنرانی مهم سیدالشهدا (ع) درباره وظایف و مسئولیت های گروه های مرجع و تأثیر آن ها بر فلاح وفساد جامعه اختصاص دارد.
حادثه کربلا و نهضت امام حسین (ع)، فراگیری و جامعیتی دارد که به فراخور آن جامعیت می تواند با وجدان های آگاه بشری در هر عصر و زمانه ای ارتباط برقرار کند بی آن که گرد و غبار کهنگی بر این حادثه بنشیند. از طرف دیگر هر ذهنی می تواند دریچه ای را به سمت خوانش و قرائت این حادثه عظیم باز کند و به تعبیر مولانا "آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید." برای شروع بحث بفرمایید چه زاویه یا نقطه درخشانی از این فرهنگ و نهضت، توجه شما را بیشتر به خود جلب می کند؟
یکی از نکات مهم درباره امام حسین (ع) و واقعه کربلا آن است که آن قدر جنبه تأثیرگذاری حادثه قوی است و آن قدر مظلومیت امام حسین (ع) برجسته و چشمگیر است که این مظلومیت بر جهات دیگر شخصیت آن بزرگوار سایه انداخته و باعث شده بسیاری از ما در حیطه مناسک بمانیم و از وجوه و لایه های دیگری گه در شخصیت این بزرگوار قابل تأمل است و مانند هر امام معصوم دیگری قابلیت الگوبرداری دارد غافل بمانیم. برای این که منظور و مرادم را بیشتر باز کنم می توانم به وظایف و مسئولیت هایی که امام حسین (ع) برای گروه و قشر خاصی از جامعه قائلند اشاره کنم. ما در اصطلاح امروز این افراد را به عنوان "گروه های مرجع" می شناسیم. کسانی که رفتار و گفتارشان برای مردم حالت الگو را دارد. این افراد می توانند در مسندها و جایگاه های گوناگون باشند؛ از علما و طلاب و مدرسین حوزه های علمیه بگیرید تا نخبگان دانشگاهی، اساتید دانشگاه ها، کارشناسان و صاحب منصبان حکومتی، دامنه افرادی را تشکیل می دهند که در اصطلاح عمومی آن ها را گروه های مرجع می نامیم.
از جمله موضع گیری های امام حسین (ع) که نشان دهنده عوامل زمینه ساز قیام آن حضرت است خطاب به همین گروه های مرجع است. این خطاب را صاحب "تحف العقول" در کتاب خود نقل کرده که سخنرانی قابل تأملی است. در این سخنرانی حضرت خطاب می کنند به گروه های مرجع: انتم بالله فی عباده تکرمون ... / شما اگر مقام و موقعیتی در جامعه دارید به واسطه آن است که انتساب به خدا دارید. بدانید کرامتی که از آن برخوردارید به واسطه شخص خودتان نیست به واسطه انتساب به دستگاه الهی است. توجه داشتن به این مقام اقتضا می کند کرامتی که از این ناحیه کسب کرده اید متعلق به خدا بدانید و امانت دار خوبی باشید.
حضرت در ادامه گروه مرجع را خطاب قرار می دهد و می فرماید: و قد ترون عهودالله منقوضه فلا تفزعون و انتم لبعض ذمم آبائکم تفزعون ذمه رسول الله صلی الله علیه و اله محفوره و العمی والبکم والزمنی فی المدائن مهمله لا ترحمون و لا فی منزلتکم و لا من عمل فیها تعینون و بالادهان و المصانعه عندالظلمه تامنون , کل ذلک مما امرکم الله به من النهی و التناهی و انتم عنه غافلون / میبینید پیمانهای خدا در این جامعه نقض میشود اما آرام نشستهاید و فریاد نمیزنید اما اگر به یکی از عهدهای پدرانتان بیحرمتی شود شروع می کنید به فریاد کشیدن و داد و بیداد کردن. پیمان های الهی در جامعه تحقیر شده، عهدهایی که خدا و پیامبر از مردم گرفته اند مورد بی اعتنایی قرار گرفته است. حضرت بسیار صریح با این گروه های مرجع سخن می گوید که آنچه خدا و رسول خدا به عنوان وظایف و حقوق متقابل بیان کرده اند امروز در جامعه زیر پا گذاشته می شود و شما اصلا عکس العملی نشان نمی دهید در حالی که اگر پدران شما با مردم پیمان بسته بودند و آن پیمان نقض می شد شما در برابر نقض کنندگان آن پیمان جزع و فزع می کردید و بی تاب می شدید. چگونه است که امروز در برابر نقض پیمان های الهی و وحیانی سکوت کرده اید و چیزی نمی گویید.
مطلب مهم دیگری که حضرت در این سخنرانی بیان می کنند این است که از میان امور مهم جامعه آن روزگار که به حال خود رها شده و مورد بی اعتنایی قرار گرفته وضعیت درماندگان و گروه های نیازمند جامعه است: و العمی والبکم والزمنی فی المدائن مهمله لا ترحمون و لا فی منزلتکم و لا من عمل فیها تعینون و بالادهان و المصانعه عندالظلمه تامنون , کل ذلک مما امرکم الله به من النهی و التناهی و انتم عنه غافلون / امروز کسانی که نابینا هستند کسانی که نمی توانند سخن بگویند - کر و لال اند - کسانی که زمینگیر شده اند این افراد در جامعه به حال خود رها شده اند. کسی به آن ها کمک نمی کند. پیمان خدا این است که بیچارگان نباید به حال خود رها شوند اما شما نسبت به این پیمان الهی بی تفاوت اید. حضرت صریحا خطاب شان به سمت گروه های مرجع است که در برابر نابرابری ها، تعدی ها و تبعیض های اقتصادی و ظلم معیشتی عکس العمل مناسب نشان نمی دهند.
به نظرم می رسد این سخنرانی امام حسین (ع) چقدر با زمانه ما و هر عصری که به هر حال در معرض این آفت ها می تواند قرار گیرد ، تناسب دارد. انگار با ما و نخبگان معاصر ما سخن می گوید.
بله، جهت گیری امام برای امروز ما درس آموز است. یک وقتی جناب حکیمی، نویسنده بزرگوار تعبیری داشتند که به نظرم تعبیر زیبا و به جایی است. ایشان فرموده بودند ما در انقلاب شکوهمند اسلامی توانستیم طاغوت سیاسی و رژیم شاهنشاهی را سرنگون کنیم اما طاغوت اقتصادی سر جایش ماند، یعنی همچنان که طاغوت سیاسی سم است و نباید شکل بگیرد طاغوت فرهنگی و اقتصادی هم سمی و مهلک است و باید از میان برود چون اهمیت حوزه فرهنگ و اقتصاد کم تر از سیاست نیست. مسایلی که حضرت آن روز بیان می کند به نوعی مسأله امروزی ماست. موضوع این است که چرا حضرت از میان مشکلات متعدد بر نابرابری و ظلم اقتصادی دست می گذارد؟ پس مسأله مهم است و نمی توان آن را به عنوان یک موضوع فرعی و حاشیه ای در نظر گرفت.
نکته بسیار مهم دیگر که به یک معنا نقطه اوج سخنرانی حضرت سیدالشهدا (ع) است آنجاست که خطاب به گروه های مرجع می فرماید: انتم اعظم الناس مصیبه لما غلبتم علیه من منازل العلما لو کنتم تشعرون / این عبارت حضرت بسیار تکان دهنده و عبرت آموز است. امام می فرماید درست است که شما به این امور مهم بی توجهی می کنید و با بی اعتنایی از کنار این اصل ها می گذرید اما از همه این امور، امر مهم تر و از میان همه این مصایب، مصیبت بزرگ تر که دامنگیر شما شده این است که شما جایگاه مرجع بودن را در جامعه از دست داده اید و رفتار و گفتار شما دیگر برای مردم آن حالت مرجعیت را ندارد. پس به یک معنا مصیبت شما از دیگران بزرگ تر است زیرا جایگاه هایی که گروه های مرجع باید داشته باشند از دست داده اید. اگر اهل فهم و شعور باشید خواهید فهمید که این بزرگ ترین مصیبت است چون وقتی گروه های مرجع جایگاه خود را از دست می دهند افراد دیگری گه سزاوار آن مرجعیت نیستند بر مسند و جایگاه آن ها می نشینند آن وقت دیگر نمی توان در برابر شیوع آن فساد ایستادگی کرد.
عامل محرکه ای که می تواند جامعه را در مسیر صحیح و سلامت پیش ببرد وجود افراد سالم است. افرادی که سلامت اعتقادی و صلابت فکری آن ها آزموده شده باشد. حال اگر گروه های مرجع به فساد کشید شوند مردم برای رهبر و الگو بودن سراغ کسانی می روند که صلاحیت آن رهبری و الگو بودن را ندارند و همین عامل، فساد را فراگیرتر و دامنه آن را وسیع تر می کند.
آیا می شود گفت محتوا و شاکله سخنرانی حضرت سیدالشهدا (ع) در واقع می خواهد به فلسفه و چرایی قیام حضرت هم پاسخ دهد؟ یعنی پاسخ آن چرایی در سخنرانی حضرت مستتر است؟
بله، ملاحظه کنید چالش هایی که حضرت در سخنرانی شان به آن اشاره می کنند در واقع اموری است که زمینه و بسترساز نهضت کربلا شده اند. این فسادهایی که حضرت در همین بیانات بر روی آن ها انگشت می گذارد چنان در تار و پود جامعه رخنه کرده و ریشه دوانده که حضرت می بیند جان خود را باید فدا کند، نه تنها جان خود، حتی جان اهل بیت (ع) و یاران و صحابه را و آن همه محنت و رنج اسارت و آوارگی را برای اهل بیت به جان بخورد. این خیلی مسأله بزرگی است. امیدوارم متوجه باشیم آنچه اتفاق افتاد چه بود. توجه کنید ما کسی را با امام معصوم (ع) قابل مقایسه نمی دانیم. کلام امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه است و همان تعبیر در فرمایش امام صادق (ع) هم آمده است که: لا يقاس بآل محمد صلى الله عليه و آله و سلم من هذه الامة احد / احدی از این امت با آل پیامبر قابل مقایسه نیست. امام معصوم (ع) چنین جایگاهی دارد. چنین وجودی است اما ببینید فساد در جامعه به کجا رسیده که امام چاره ای نمی بیند جز این که خود و اهل بیت شان را به صحرایی بکشاند در حالی که می داند این قافله به سمت شهادت می رود. این اتفاق آیا اثبات کننده وضعیت بغرنجی نیست که در جامعه پدید آمده است؟
این هشدار در کنار عزاداری های امام حسین (ع) مد نظر و مورد توجه ما باشد که مبادا در همان مسیری قرار بگیریم که امام حسین ناچار شد برای ریشه کن کردن آن مسیر بجنگد مبادا که دین جد بزرگوارشان در فضای انحرافی قرار گیرد. ممکن است گروهی منشأ اعمال به ظاهر خوب هم باشند اما مهم ترین وظایف خود را زمین بگذارند. از معصوم (ع) نقل شده است و بسیاری از مردم در منابر و رسانه ها یا کتاب ها این حدیث را شنیده اند. معصوم می فرماید اگر می خواهید میزان تدین یک شخصیت را بشناسید به نماز و روزه و حج او نگاه نکنید. خب خیلی ها از روی عادت این رفتارها را انجام می دهند. اگر می خواهید حقیقتا به عیار و خلوص دینداری کسی پی ببرید به صدق حدیث وگفتار او نگاه کنید. ببینید چقدر راستگو است؟ چقدر متوجه ادای امانت است. امانت هم فقط مال نیست. بعضی ها تصور می کنید امانت یعنی یک کالایی که کسی پیش کسی بگذارد و بعد هم رجوع کند و دوباره آن کالا را بگیرد. آیا مسئولیت یک امانت نیست؟ مسئولیتی که مردم بر دوش کسی گذاشته اند یک امانت نیست؟ آیا دایره وسیع نعمت هایی که در اختیار ماست مشمول عنوان کلی امانت نمی شود؟ توجه کنید به این که اگر کسی امانت را بازنگرداند و ادا نکند خیانت کرده است این یعنی چه؟ یعنی اگر کسی قدر نعمت ها را نداند اگر کسی مسئولیتی که به دوش او گذاشته شده درست ادا نکند در امانت خیانت کرده است.
پایان پیام /
نظر شما