به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، انسان دارای دو بعد مادی و معنوی است و تحولاتی که در دنیای امروزی اتفاق افتاده است هم بعد مادی و هم بعد معنوی انسان ها را تحت تأثیر قرار داده است. دین مبین اسلام ناظر به ابعاد مختلف انسان ها از جمله بعد معنوی است و در همه شرایط و در همه موقعیت ها برای انسان ها مفید است.
از جمله وقایعی که در تاریخ اسلام به وقوع پیوسته است حادثه عاشوراست. عاشورا تبلور یک الگوی راهبردی برای احیای ارزش های معنوی انسان ها در هر زمان و مکان است. همچنین حماسه عاشورا الگویی برای تشكيل حكومت مبارزه با ظلم است به طوری که می توان جلوه های رهبری و مدیریت امام حسین (علیه السلام) را در روز عاشورا مشاهده کرد. در خصوص ماندگاری و همچنین الگوهایی که میتوان از این حماسه تاریخی در دنیای مدرن امروزی گرفت خبرگزاری شبستان در قم گفتگویی با آیتالله اسماعیل گندمکار نویسنده، استاد حوزه و دانشگاه و همچنین عضو گروه مطالعات تطبیقی دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان داشته است که در پی میآید.
همان طور که می دانید در تاریخ بشریت، انقلابها و نهضت های مختلفی اتفاق افتاده است ولی تنها نهضت و حماسهای که از مرز زمان و مکان فراتر رفته است حماسه عاشوراست، علت ماندگاری و فلسفه این حماسه بزرگ در دنیای مدرن و پست مدرن امروزی چیست؟
برخی مکتب را با دین یکسان تلقی میکنند در صورتی که دین منبع وحیانی دارد و مکتب که معادل ایسم است منبع انسانی دارد؛ با این توضیح دین مبین اسلام یک پارادایم و هژمونی در برابر هژمونی غرب است که در این دوران مدرن و پستمدرن وجود دارد و اندیشمندان جدید که در غرب امروز وجود دارند دو پارادایم متقابل را تشکیل دادند.
در غرب، بحث انسانشناسی، بحث انسانمحوری و نوعی سانترالیسم اومانیستی مطرح است در حالی که در اندیشه حضرت سید الشهدا (علیه السلام) خدامحوری مطرح است. عاشورا دقیقا نقطه مقابل فلسفه یونانی و غربی است. محور فلسفه غربی، اومانیسم است ولی در فلسفه سیاسی عاشورا و در فلسفه معنوی و در فلسفه نظری عاشورا که برای خود فلسفه نظری دارد محور، خداست و نوعی سانترالیسم الهی در آن مطرح است.
عاشورا و حماسه مانای کربلا نقطه عطف در جوهر بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. از طرفی حماسه عاشورا یک رخداد تاریخی ثابت است و از طرف دیگر در همه زمانها و مکانها کاربرد دارد. با استناد به حدیث امام صادق (علیه السلام) که فرمودند "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و کل شهر محرم"، آن حضرت گستردگی این منبع تاریخی، معرفتی، معنوی، سیاسی و اعتقادی را مطرح کردند. نهضت عاشورا و کربلا میتواند جوابگوی بحرانهای گوناگونی که انسان مدرن و جهان مدرن با آن روبروست باشد. به تعبیر دیگر منبع اعتقادی عاشورا و همچنین منبع فلسفی، عرفانی، کلامی و تفسیری عاشورا، قرآن کریم، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و سیره اهل بیت (علیهم السلام) است.
پیامها و ارزشهایی که در واقعه عاشورا وجود داشت و در جامعه امروزی کاربرد دارد چیست؟
عاشورا برای انسان مدرن و جهان مدرن پیامهای بسیار جدید و کاملا به روز دارد به این معنا که عاشورا جهان را به اخلاق و معنویت دعوت میکند، جهان را به آزادی، آزادگی و حریت دعوت میکند. پیام امام حسین (علیه السلام) این است که اگر دین ندارید لااقل آزادمرد باشید، یعنی نگاه حداقلی عاشورا به انسانها این است که ارزشهای اولیه که یکی از این ارزشها، آزادی و آزادگی است داشته باشند. آزادگی بار معنوی دارد و غیر از بحث آزادی و بالاتر از آزادی است، یک نوع حریت است همه انسانها باید این ویژگی را داشته باشند. یعنی یکی از پیامهای عاشورا این است که حقوق اولیه انسانها را محترم میشمرد.
امروزه بحث حقوق بشر از جمله بحث حقوق زنان و کودکان، حق حیات و مالکیت و همچنین حق اقتصاد در جهان مطرح است و همه اینها در عاشورا نیز مطرح شده است. امام حسین (علیه السلام) زمین کربلا را قبل از شهادت خریداری کردند و فرمودند که من نمیخواهم خونم در زمینی ریخته شود که غصبی باشد و مال من نباشد یعنی مالکیت را محترم میشمرد. عاشورا مالکیت اقتصادی را محترم میشمرد. حق، عدالت و آزادی و معنویت و نورانیت عناصر بسیار مهمی است که هژمونی فلسفه سیاسی و اعتقادی عاشورا را تشکیل میدهد و عاشورا جهان را دعوت به حق و عدالت میکند. عاشورا فراتاریخی، فرازمانی و فرامکانی است؛ مخاطبین عاشورا و حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) فقط مسلمانان نیستند بلکه همه انسانهای آزاده ای هستند که در هر دین، عرفان، اعتقاد، ایسمها و اندیشههای خاصی هستند.
امام حسین (علیه السلام) شخصیت محوری و سانترال عاشوراست که در شب عاشورا فرمودند که هر کس میخواهد برود آزاد است ولی من میمانم، اینان با من کار دارند؛ معنی سخن امام حسین (علیه السلام) این است که حسین (علیه السلام) محور حقیقت است و حقمحوری از ابعاد شخصیتی امام حسین (علیه السلام) است.
امام حسین (علیه السلام) به دلیل نامشروع بودن حکومت یزید با وجود این که اکثریت مردم او را پذیرفته بودند حاضر به بیعت با وی نشد و قیام علیه یزید، به خوبى دلالت بر لزوم مشروعیت الهى حاکم دارد، وجه تقابل کثرت مادی و معنوی در روز عاشورا به چه صورت بوده است؟
عاشورا در بحث مشروعیت و مقبولیت نشان داد که اگر اقلیتی با حق باشند و به حق باشند عقیلاند ولو آن که در مقابل اکثریت باطل قرار گرفته باشند. عاشورا بحث بحران مشروعیت سیاسی حکومتها را جوابگوست و بهترین منبع رفع مشکل بحران مشروعیت در بحث حکومتها در تاریخ است. حکومتها وقتی مشروعیت دارند که آبشخور آنها از منبع حقیقت و از خدای متعال باشد، چه کسی حق دارد حکومت کند؟ در عاشورا جواب این سوال مشخص شده است، کسی که از سوی خدا انتخاب شده است و یا دارای معیارهای الهی باشد.
اگر ما طبق نظر " کارل ریموند پوپر" نویسنده کتاب "جامعه باز و دشمنان آن" بر مبنای دموکراسی با مدل غربی عمل کردیم یعنی گفتیم که هر کسی نصف به علاوه یک آرا را به دست آورد حقیقت است، این سخن زیبایی است ولی کامل نیست؛ بلکه کامل آن این است که اگر کسی اکثریت را به دست آورد و در مسیر معنویت و حقیقت بود مشروعیت دارد و الّا مبتلا به بحران مشروعیت خواهد شد. مشروعیت از آن حقیقت است، این حقیقت و این افراد حق اگر اقلیت بودند حق هستند و مشروعیت دارند. اگر اکثریتی در مسیر ضد معنویت حرکت کرد، به عنوان مثال اگر در کره زمین تعداد زیادی جمع شوند و بگویند ما قرآن را میسوزانیم چون ما حقیقت هستیم از حقیقت قرآن چیزی کم نمیشود ولی آن افراد هستند که در اکثریت باطل خود غرق شدهاند و آن چیزی که اصیل است حقیقت است. عاشورا بحران مشروعیت سیاسی حکومتها و دولتهای جهان را طرد میکند. یزید سمبل یک حاکمیت غیرمشروع است که به زور و از طریق دیکتاتوری حکومت و قدرت را به دست آورد است، امام حسین (علیه السلام) که قدرت برتر را که قدرت حقیقت است مطرح میکند.
امام حسین (علیه السلام) با مدیریت شایسته خود در شرایط بحرانی توانسته است نهضت عاشورا را به سمت هدف پیش ببرد. مدیریت حماسه عاشورا میتواند الگوی کارآمدی را برای هدایت جامعه انسانی به ویژه در دوره های بحرانی و استبداد خارجی داشته باشد، نظر شما در این رابطه چیست؟
میتوان از رفرنس عاشورا و مرجعیت فکری و اعتقادی عاشورا در بحث مدیریت اقتصادی و مدیریت حکومت جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد. شدیدترین تحریمها، از جمله تحریم آب و آزادی برای امام حسین (علیه السلام) و یاران و زنان و کودکان وجود داشت که نشانگر آن است که دشمنان حقیقت به زنان و کودکان نیز رحم نمیکنند. در اینجا حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) نشان داد که اگر گروهی در موضع حق باشند ولو این که کشته شوند و یا در تحریم قرار گیرند، با مظلومیت خود میتوانند حقیقت خود را معرفی کنند و آن قدرت ظاهری و پوشالی دشمن باطل و جبهه باطل را هم افشا کنند و هم شکست دهند.
منطق عاشورا منطق پیروزی بر ظلم، تروریسم و کشتار است. منطق عاشورا این است که خون بر شمشیر پیروز است. منطق عاشورا این است که حقیقت بر محاصره اقتصادی پیروز است و آن چیزی که شکست میخورد محاصره اقتصادی است.
محاصره اقتصادی ضعف دشمنان دین و دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی ایران را نشان میدهد. دشمن در مقابل منطق برتر انقلاب اسلامی ایران که منطق عاشورایی است قرار گرفته است. امام خمینی (ره) منبع معرفتی انقلاب اسلامی ایران را از عاشورا و کربلا گرفتند و در این منطق پیروزی با حق است. معیار شکست و پیروزی عاشورا و معیار شکست و پیروزی انقلاب اسلامی ایران همان منطق است که مبتنی بر عاشوراست.
منطق انقلاب اسلامی ایران از همان منطق است که به گفته امام راحل (ره) "ما مکلف به وظیفه هستیم نه مکلف به نتیجه"، ممکن است در ظاهر گروهی شکست بخورند ولی در باطن پیروزند، امام حسین (علیه السلام) و یارانش نیز در ظاهر شکست خوردند ولی در باطن پیروز میدان بودند. در تاریخ هیچ کس یزید را به عنوان پیروز میدان ذکر نمیکند، این نشان میدهد که ما باید چهره مظلوم حقیقت را در جهان تبلیغ و اعلام کنیم.
آنتوان بارا متفکر و نویسنده مسیحی میگوید که اگر ما مسیحیان جهان شخصیتی همچون حسین (علیه السلام) داشتیم و حادثهای همچون عاشورا؛ در هر کوی و برزن پرچمی به نام حسین (علیه السلام) در سراسر جهان نصب میکردیم و تمام انسانها را به وسیله حسین (علیه السلام) به مسیحیت دعوت میکردیم. ماهاتما گاندی میگوید که من آنچه دارم از عاشورای حسین بن علی (علیه السلام) است و فلسفه آزادی را از عاشورا و کربلای حسینی اخذ کردم.
امام حسین (علیه السلام) توانسته است عالی ترین نمودهای رهبری را در طول تاریخ به منصه ظهور بگذارد. رهبران ما تا چه حد توانسته اند از رهبری حضرت سید الشهدا (علیه السلام) سرمشق بگیرند.
جریان عاشورا که یک جریان سابقه دار تاریخی است که ریشه در مبارزه بین حق و باطل دارد، همچنین عاشورا نقطه عطف و معراج تمام اندیشههای دینی و عرفانی تاریخ بشر است. عاشورا الگوی امامت و مدیریت معرفی کرده که رهبر باید همچون حسین بن علی (علیه السلام) باشد، یعنی باید در مقابل دشمن زورگو و مستبد مقاوم باشد.
امروزه مقاومت اسلامی در لبنان و ایران وجود دارد و همچنین در عراق، بحرین، فلسطین وعربستان بحث مقاومت و ایستادگی در مقابل جبهه استکبار جهانی، صهیونیست بینالملل و استعمار انگلستان و الگویی از عاشورا گرفتیم و آن این که، پرچمدار این جریان حسینی در زمان ما امام خمینی (ره) بودند و در حال حاضر مقام معظم رهبری (مد ظله) ادامهدهنده این راه است و این، استمرار عاشورای حسینی در مقابل زورگویان استکبار جهانی است.
البته ولایت فقیه و نظام ولایی ما در جمهوری اسلامی ایران مقدمه حکومت جهانی حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه شریف) است و عاشورا نقطه عطف تاریخی تمام اندیشههای قرآنی و تمام ادیان و عرفان جهانی است، استمرار این اندیشهها، ولی فقیه و خاتم این اندیشه عاشورایی در مهدویت منجی عالم بشریت امام زمان (عج الله تعالی فرجه شریف) است.
پایان پیام/
نظر شما