خبرگزاری شبستان: امام علی علیه السلام می فرماید:" لَعَنَ اللّهُ الآمِرینَ بِالمُعْرُوفِ التّارِکینَ لَهُ وَ النّاهینَ عَن المُنْکَرِ العامِلینَ بِه / خداوند بر آمرین معروفی که آن معروف را ترک کرده اند و ناهیان منکری که به آن منکر عمل می کنند لعنت کرده است."عبارت امام علی (ع) کاملا روشن است. این همان گره و مشکلی است که اگر در جامعه ای بیفتد، فضای بی اعتمادی و سوء ظن را در جامعه بسط می دهد. اگر کسی از معروفی بگوید که در او نیست در هر جایگاه و مقامی باشد در واقع دچار دوگانگی درونی شده و نه تنها خود را از درون دچار التهاب و تشتت کرده بلکه به واسطه همین دوگانگی و ادعایی که می کند جامعه را نیز دچار سرگیجه می کند. جامعه در این حالت دچار سرگیجه می شود چون در یک دوگانگی قرار گرفته است.
قول نبی اکرم (ص) درباره همپوشانی اعمال و رفتارهای ناپسند و خطاها و گناهانی که به ظاهر ریز و بی اهمیت تلقی می شود و در درون فرد یا در جامعه ممکن است با تساهل و مدارا با آن ها رفتار شود و به چیزی گرفته نشود بسیار درس آموز است، آنجا که فرمودند: "گناهان كوچك مثل هيزم های كوچك است، به نظر نمیآيد، ولی هر چيزی جوينده و تعقيب كنندهای دارد، گناهان شما هم جمع و شمارش میشود، و يك روز میبينيد از همان گناهان خرد كه به چشم نمیآمد، انبوه عظيمی جمع شده است" در واقع خطاهای بزرگ تر با کبریت و شعله خطاهای کوچک تر جان می گیرند و رشد می کنند. بزه های بزرگتر در فضای مساعد می توانند رشد کنند یعنی در فضایی که برای بسط منکرات مهیا است همچنان که اگر یک گلوله کوچک برف را در جایی بغلطانیم که در آنجا برف نباشد بر حجم آن افزوده نخواهد شد و به بهمنی ویرانگر بدل نخواهد شد، پس آن ذرات کوچک با حرکت گلوله ای که خود او هم در ابتدا کوچک و خرد به نظر می رسد به جنبش و تکاپو در می آید و طولی نمی کشد که وسعت می گیرد و جانی تازه پیدا می کند.
در واقع پیشنهاد ظریف و زیبای اسلام در توجه به امر به معروف و نهی از منکر آن است که اگر فرهنگ نهی از منکر در جامعه ای بسط یابد در آن صورت گلوله های بدی هرچقدر هم بغلطند نخواهند توانست بر حجم خود بیفزایند از آن سو اما نیکی ها می توانند در حرکت خود قلب ها و ذهن های بسیاری را جذب کنند و بر حجم و بزرگی و دامنه خود بیفزایند.
مذمت معنا دار امام علی (ع) درباره رفتار برخی از آمران به معروف
اما مهم ترین شرط امر به معروف ونهی از منکر چه می تواند باشد؟ فضای منطقی و عقلانی حکم می کند ما وقتی کسانی را به جایی دعوت کنیم که خود پیش از آن ها آن جا را دیده باشیم، بدانیم آن جا می تواند محل خوبی برای یک مسافرت یا زندگی باشد. ما وقتی کسانی را به جایی دعوت می کنیم که لذت هایش را چشیده باشیم و بعد دیگران را به آن خوشی ها دعوت می کنیم. درست مثل رسولان و انبیاء الهی که اول از همه جان خود را از معارف الهی سیراب کردند و آینه جان خود را صیقلی کردند و بعد از آن که انوار قدسیه را در آینه و لوح ضمیرشان منعکس دیدند دیگران را به مشاهده آن انوار فراخواندند بنابراین اگر کسی بخواهد بی آن که آن خوشی های معنوی و آن درک و دریافت ها را فهم کرده باشد دیگران را به آن فضائل دعوت کند نه تنها این دعوت سودی نخوهد داشت بلکه آثار سوء جبران ناپذیری خواهد داشت و جامعه را از تظاهر و ریا پر خواهد کرد. اما آن آثار سوء چیست؟
امام علی علیه السلام به زیبایی به این حقیقت اشاره می کنند و می فرماید:" لَعَنَ اللّهُ الآمِرینَ بِالمُعْرُوفِ التّارِکینَ لَهُ وَ النّاهینَ عَن المُنْکَرِ العامِلینَ بِه / خداوند بر آمرین معروفی که آن معروف را ترک کرده اند و ناهیان منکری که به آن منکر عمل می کنند لعنت کرده است."
عبارت امام علی (ع) کاملا روشن است. به تعبیر حافظ: " مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس / توبه فرمایان چرا خود توبه کم تر می کنند." این همان گره و مشکلی است که اگر در جامعه ای بیفتد، فضای بی اعتمادی و سوء ظن را در جامعه بسط می دهد. اگر کسی از معروفی بگوید که در او نیست در هر جایگاه و مقامی باشد در واقع دچار دوگانگی درونی شده و نه تنها خود را از درون دچار التهاب و تشتت کرده بلکه به واسطه همین دوگانگی و ادعایی که می کند جامعه را نیز دچار سرگیجه می کند. جامعه در این حالت دچار سرگیجه می شود چون در یک دوگانگی قرار گرفته است. اگر کسی یا کسانی از توحید و یکرنگی و انصاف و اخلاق و پاکدستی سخن بگویند اما وقتی پای عمل می رسند به گونه دیگری رفتار کنند، در آن صورت جامعه با تشتت مواجه خواهد شد. درست مثل این که کسی در رانندگی، راهنمای سمت چپ را بزند و به سمت راست بپیچد همچنان که رفتار این راننده ممکن است تصادف یا تصادف هایی را رقم بزند – چون عملا فضای آن جاده یا خیابان را دچار دوگانگی گرده است – در جامعه هم کسانی که عمل و حرف شان در نقطه مقابل هم قرار می گیرد، فضای فرهنگ عمومی را با محتوای مسموم بی اعتمادی و دوگانگی روبرو می سازند.
چرا امام علی (ع) می گوید هیچ عملی به پای امر به معروف نمی رسد؟
امام علی (ع) در حکمت 374 نهج البلاغه با قیاسی قابل تأمل، عظمت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را به پیروان شان گوشزد می کنند: " مَا أعَمالُ البرِّ کُلُّها، وَالجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ عِندَ الأَمِر بِالمَعرُوفِ وَ النَّهیَ عَن المُنکَرِ الّا کَنَفثَةٍ فی بَحرٍ لُجِّیٍّ / همه اعمال و رفتارهای نیک و جهاد در راه خداوند نزد امر به معروف و نهی از منکر همانند قطره ای در برابر دریایی وسیع است."
چرا امام چنین شأنیت عظیمی برای امر به معروف و نهی از منکر قائل می شود. مسلما بیان امام مانند بیان مردم عادی نیست که برای مهم جلوه دادن یک امر، از چاشنی و اهرم اغراق و غلو استفاده می کنند و به آن شاخ و بال می دهند برای آن که موضوع را در چشم ها برجسته کنند. پس می شود به این موضوع اشاره کرد که امام اتفاقا با معرفت به موضوع و علم به ماهیت آن دست به چین قیاسی زده اند و ارزش و اعتبار امر به معروف و نهی از منکر را در نزد خداوند از همه اعمال محبوب تر دانسته اند.
اما چرا این گونه است؟ اگر منشأ خیر ها و نیکی ها را سفارش دایمی آن در درون و بیرون انسان بدانیم در آن صورت عامل محرک و به وجود آورنده خیرها و نیکی ها در درون انسان و در جامعه همان توصیه به نیکی ها و پرهیز از بدی ها خواهد بود که در اصل امر به معروف و نهی از منکر متجلی شده است. به دیگر سخن اگرچه نماز و روزه و زکات و جهاد در نزد خداوند ارزش و اعتبار بالایی دارند اما باید به این موضوع اشاره کرد که فراگیری و نهادینه شدن این ارزش های دینی در درون انسان ها و در لایه های اجتماعی اول از همه مرهون و مدیون دعوت درونی و بین فردی به معروف – نیکی ها – و پرهیز دادن از بدی ها و منکرات است.
امام علی (ع) در عبارت دیگری این نقش تقویت نیکی ها به واسطه امر به معروف و تضعیف منکرات به واسطه نهی از منکر را بیان می کنند: "َمن أَمَرَ بِالمَعرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ المؤمِنینَ، وَ مَن نَهَی عَنِ المُنکَرِ أَرغَمَ اُنُوفَ الکافِرِینَ / آن که به نیکی ها دعوت کند، پشت مؤمنان را محکم کرده و کسی که از زشتی ها نهی کند بینی کافران را به خاک مالیده است."
پایان پیام /
نظر شما