به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، «كلید در باز؛ رهیافت هایی در شعر بیدل» محمدكاظم كاظمی شاعر و پژوهشگر افغانستان برای دومین بار از سوی انتشارات سوره مهر در 2500 نسخه و قیمت 11 هزار و 900 تومان به چاپ رسید.
این كتاب دومین اثر پژوهشی كاظمی در زمینه آثار و اشعار بیدل دهلوی است.
محمدكاظم كاظمی در مقدمه این اثر آورده است:«كتاب حاضر، دو پاره به ظاهر مستقل و در باطن مرتبط دارد. بخشی از آن، شرحی است بر چند غزل ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل و بخشی دیگر، بحثی درازدامن است درباره ابهام و دشواریابی شعر او. میتوان گفت این بحث، مقدمهای است برای آن شرح ها و یا آن شرح ها كاربرد عملی نتایج بحث است در شعر بیدل.
شعر ابوالمعانی در پهنة ادبیات فارسی دری در صورت و سیرت كمنظیر است و حتی از جهاتی بینظیر. ولی این شعر، با همه قدرت و قابلیت، با داوری هایی گوناگون و گاه متضاد روبهرو بوده است. گروهی او را در ردیف بزرگترین شاعران فارسیزبان همچون مولانا، حافظ، سعدی و فردوسی شمردهاند و گروهی تا حد شاعران كماهمیت فارسی فرودش آورده و متصف به صفاتی همچون «زیادهروی در خیالبندی و نازكاندیشی»1 و«خیالبافی پیچیده و دور از ذهن و پرتعقید و اغلاق«2 دانستهاند.
مرا سرِ چند و چون در این داوری ها نیست و دوست نمیدارم مجالی را كه برای شناخت بیشتر بیدل فراهم شده است، صرف این قیل و قال سازم. فقط میخواهم با هم، راهی برای رفع یكی از موانع آشنایی با شعر او بیابیم و آن،«ابهام« یا «دشواریابی»یا «پیچیدگی» یا «اغلاق» یا هر چیز دیگری است كه گاه به واقع و گاه به توهّم مانع انس بهتر با این شاعر میشود. پس مخاطبان واقعی این كتاب، نه منكران و معارضان بیدل، بل كسانیاند كه با وجود علاقه به این شاعر، به سبب بعضی دشواری ها یا تصوّر دشواری ها، نمیتوانند آن لذتی را از شعر او ببرند كه انتظار دارند.
گفتیم «تصوّر دشواری ها» و واقعیت همین است كه گاه این دشواری ها بیش آن كه اصالت و واقعیت داشته باشد، نوعی توهّم بوده است و ناشی از الفتنداشتن با این سبك شعر. این را آنگاه بهتر درك میكنیم كه باری بعد از خاتمة كتاب حاضر، به سراغ بیت های پیچیدة بیدل برویم و دریابیم كه تا چه حد در این دشوارنمایی اغراق شده است.
محشور بودن دایمی با شعر بیدل البته بهترین چارة كار است; ولی نمیتوان انتظار داشت كه در این زمانة عسرت، همه دوستداران این شاعر، سی و چند هزار بیت غزلیاتش را چند بار دوره كنند. پس باید به مدد بازگوكردن تجربهها و دریافت هایمان، این مسیر را برای هم كوتاه سازیم تا راهی را كه یكی از ما پیموده است، دیگری با همان دشواری نپیماید و كلیدی را كه یكی یافته است، دیگری هم به كار گیرد. این كتاب، با همین هدف فراهم آمده است. میخواهیم پا به پای هم در جهان پر رمز و راز بیدل قدم نهیم، هم زیبایی ها را دریابیم و هم گره ها را بگشاییم; هرچند گاهی این گره ها، خود سرشار از زیبایی است.
این كتاب در آغاز قرار بود صرفاً شرحی ذوقی بر چند غزل بیدل باشد و نامش نیز «درخانة آینه»پیشبینی شد. ولی به نظر آمد كه میتوان در كنار آن، راهِ گشایش بسیاری از گره های شعر بیدل را نیز دریافت، تا كار خوانندة علاقهمند، برای دیگر غزل ها نیز سهل باشد. چنین شد كه مقدمهای نسبتاً مفصّل دربارة صوَر ابهام و دشواری در شعر بیدل فراهم آمد، توأم با شواهد و مثال هایی كه در این بیست سال یادداشت كرده بودم و اینهمه، خود رسالهای دیگر شده بود با عنوان «كلید درِ باز». بدین ترتیب، دو بخشِ مستقل ولی مرتبط این كتاب، به اعتبار یكسانیِ هدف، به هم جوش خورد و حاصل، آنچیزی شد كه اینك پیش روی شماست.
در بخش «كلید درِ باز»، به مقتضای بحث، بیشتر به دشواری ها پرداختهام و از جوانب هنری و بلاغی شعر ـ كه بسیار هم میتوانست جذاب باشد ـ درگذشتهام. اشاره به این بدایع را گذاشتهام برای بخش دوم كتاب، یعنی «در خانة آینه«. در آنجا كوشیدهام غزل هایی را برگزینم كه در عین دشواری نسبی، از بهترین آثار این شاعر ـ به گمان من ـ هستند.
من در این كتاب، هیچ ادّعایی فراتر از بیان تجربهها و به اشتراكگذاشتن یافتههایم با خوانندگان، ندارم. نه مدعی شرح و تفسیری همهجانبه از شعر بیدل هستم و نه تصوّر كشف و شهودی به من دست دادهاست. شاید كسی دیگر با همین مقدار ـ یا كمتر از آن ـ تأمل در كار این شاعر، به دریافت هایی دقیقتر و همهجانبهتر برسد و ما را نیز در آن ها شریك سازد.
به همین ترتیب، ادعایی گزاف و بزرگتر از دهان این دانشآموز است اگر بگویم كه بر دشواری های شعر ابوالمعانی وقوفی اطمینانبخش یافتهام، آن هم در حالی كه تا همین اواخر معنای اولین بیت از اولین غزل او، به تمام و كمال بر من مكشوف نبود. فقط میتوانم گفت كه تا حدود زیادی توانستهام جوانب و انواع ابهام شعر بیدل را دستهبندی كنم و برای گشودن هر دسته، روشی خاص آن به دست دهم، بهگونهای كه خوانندة جستوجوگر پس از خواندن این كتاب، بتواند بسیاری از دشواری ها را از پیش بردارد.
باری، در این رساله نه قصد درپیچیدن به احوال و آثار شاعر را دارم و نه سرِ خواننده را با بازگویی آرای تذكرهنویسان به درد میآورم. نه به رموز عرفانی شعر بیدل اشتغال میورزم و نه از جهاننگری او داد سخن میدهم. به همین لحاظ، مباحث این كتاب را بیشتر متكی به شعر بیدل خواهید یافت، نه به تذكرهها و متون عرفانی و یا آثار دیگر شاعران فارسیزبان، حتی شاعران مكتب هندی.
شعرهای بیدل را از دیوان چاپ كابل نقل كردهام و این كتاب، كلیات چهارجلدی مطبوعة وزارت علوم افغانستان به تصحیح خالمحمد خسته و دیگران است.3 در كنار آن، به كلیات بیدل تصحیح بهداروند ـ عباسی و متن صوتی غزلیات بیدل با روایت مرحوم حسن حسینی هم نظر داشتهام، بهویژه در موارد ابهام در نسخة كابل.
ولی با همه اتكایی كه به خود شعر بیدل داشتهام، از پژوهش های سودمند دیگر بیدلشناسان و اهل تحقیق هم بیبهره نبودهام، بهویژه از كتاب های شاعر آینههای دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی، نقد بیدل صلاحالدین سلجوقی، بیدل، سپهری، سبك هندی حسن حسینی، اسیر بیدل محمد عبدالحمید اسیر و واژهنامة شعر بیدل دكتر اسدالله حبیب.
ولی آنچه بیش از هر چیز در ذوق تحقیق من نسبت به بیدل مؤثر بوده است، آثار جاودان آوازخوان بزرگ افغانستان، استاد محمدحسین سرآهنگ (1302 ـ 1361 ش) است. استاد مرحوم، علاوه بر مهارت تمام در غزلخوانی، ذوقی بسیار خوب در انتخاب غزل های بیدل داشت و قدرتی شگرف در یافتن شواهدی از شعر او برای گرهگشایی از بیت های دشوار. من بخش عمدهای از علاقه و شناخت خویش نسبت به بیدل را مرهون آهنگ هایی هستم كه استاد از غزل های او اجرا كرده و این ها انیس لحظات خلوتم بوده است.
یادآوری این نكته ضرورت دارد كه بخش عمدهای از شرح غزل های بیدل، پیش از این و به صورت سلسلهوار در مجلة شعر چاپ شده است (از شمارة 37 تا 52 / تابستان 1383 تا تابستان 1386). آن ها را با یك بازنگری در اینجا گرد آوردهام، با سپاسگزاری ویژه از سردبیر این مجلّه، دوست شاعرم جناب مصطفی محدثیخراسانی كه آن سلسله را با توصیه و تشویق ایشان نوشته بودم.
به همین گونه باید از دیگر بانی انتشار این كتاب قدردانی كنم، شاعر و پژوهشگر ارجمند جناب سید عبدالرضا موسوی كه فكر انتشار اثر از ایشان بود و در تهیة منابع پژوهش و نیز رساندن این كتاب به مرحلة چاپ، مشفقانه یاریام كرد.
یار دیرین، سید ابوطالب مظفری مانند همیشه با نظرهای اجمالی ولی سازندهاش در این كتاب یاریگرم بوده است. به همین گونه در طول مدت اشتغالم بدین كار، از تشویق و حمایت معنوی خانوادهام برخوردار بودهام. این نعمت را شاكرم و سپاسگزار».
محمدكاظم كاظمی شاعر و نویسنده افغانستانی و متولد 1346 خورشیدی است. از این شاعر تا به حال آثاری همچون پیاده آمدهبودم... (مجموعه شعر)، روزنه (مجموعه آموزشی شعر)، شعر پارسی، همزبانی و بیزبانی، قصة سنگ و خشت (مجموعه شعر)، گزیدة غزلیات بیدل، كلید درِ باز، رصدِ صبح (خوانش و نقد شعر جوان امروز)، كفران (گزیدة اشعار)، مرقّع صدرنگ (صد رباعی از بیدل)، این قند پارسی (فارسی دری در افغانستان امروز) منتشر شده است.
پایان پیام/
«رهیافت های كاظمی» در شعر بیدل به چاپ دوم رسید
خبرگزاری شبستان:«كلید در باز؛ رهیافت هایی در شعر بیدل» اثر پژوهشی و ادبی محمدكاظم كاظمی توسط انتشارات سوره مهر تجدید چاپ شد.
به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری حوزه هنری، «كلید در باز؛ رهیافت هایی در شعر بیدل» محمدكاظم كاظمی شاعر و پژوهشگر افغانستان برای دومین بار از سوی انتشارات سوره مهر در 2500 نسخه و قیمت 11 هزار و 900 تومان به چاپ رسید.
این كتاب دومین اثر پژوهشی كاظمی در زمینه آثار و اشعار بیدل دهلوی است.
محمدكاظم كاظمی در مقدمه این اثر آورده است:«كتاب حاضر، دو پاره به ظاهر مستقل و در باطن مرتبط دارد. بخشی از آن، شرحی است بر چند غزل ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل و بخشی دیگر، بحثی درازدامن است درباره ابهام و دشواریابی شعر او. میتوان گفت این بحث، مقدمهای است برای آن شرح ها و یا آن شرح ها كاربرد عملی نتایج بحث است در شعر بیدل.
شعر ابوالمعانی در پهنة ادبیات فارسی دری در صورت و سیرت كمنظیر است و حتی از جهاتی بینظیر. ولی این شعر، با همه قدرت و قابلیت، با داوری هایی گوناگون و گاه متضاد روبهرو بوده است. گروهی او را در ردیف بزرگترین شاعران فارسیزبان همچون مولانا، حافظ، سعدی و فردوسی شمردهاند و گروهی تا حد شاعران كماهمیت فارسی فرودش آورده و متصف به صفاتی همچون «زیادهروی در خیالبندی و نازكاندیشی»1 و«خیالبافی پیچیده و دور از ذهن و پرتعقید و اغلاق«2 دانستهاند.
مرا سرِ چند و چون در این داوری ها نیست و دوست نمیدارم مجالی را كه برای شناخت بیشتر بیدل فراهم شده است، صرف این قیل و قال سازم. فقط میخواهم با هم، راهی برای رفع یكی از موانع آشنایی با شعر او بیابیم و آن،«ابهام« یا «دشواریابی»یا «پیچیدگی» یا «اغلاق» یا هر چیز دیگری است كه گاه به واقع و گاه به توهّم مانع انس بهتر با این شاعر میشود. پس مخاطبان واقعی این كتاب، نه منكران و معارضان بیدل، بل كسانیاند كه با وجود علاقه به این شاعر، به سبب بعضی دشواری ها یا تصوّر دشواری ها، نمیتوانند آن لذتی را از شعر او ببرند كه انتظار دارند.
گفتیم «تصوّر دشواری ها» و واقعیت همین است كه گاه این دشواری ها بیش آن كه اصالت و واقعیت داشته باشد، نوعی توهّم بوده است و ناشی از الفتنداشتن با این سبك شعر. این را آنگاه بهتر درك میكنیم كه باری بعد از خاتمة كتاب حاضر، به سراغ بیت های پیچیدة بیدل برویم و دریابیم كه تا چه حد در این دشوارنمایی اغراق شده است.
محشور بودن دایمی با شعر بیدل البته بهترین چارة كار است; ولی نمیتوان انتظار داشت كه در این زمانة عسرت، همه دوستداران این شاعر، سی و چند هزار بیت غزلیاتش را چند بار دوره كنند. پس باید به مدد بازگوكردن تجربهها و دریافت هایمان، این مسیر را برای هم كوتاه سازیم تا راهی را كه یكی از ما پیموده است، دیگری با همان دشواری نپیماید و كلیدی را كه یكی یافته است، دیگری هم به كار گیرد. این كتاب، با همین هدف فراهم آمده است. میخواهیم پا به پای هم در جهان پر رمز و راز بیدل قدم نهیم، هم زیبایی ها را دریابیم و هم گره ها را بگشاییم; هرچند گاهی این گره ها، خود سرشار از زیبایی است.
این كتاب در آغاز قرار بود صرفاً شرحی ذوقی بر چند غزل بیدل باشد و نامش نیز «درخانة آینه»پیشبینی شد. ولی به نظر آمد كه میتوان در كنار آن، راهِ گشایش بسیاری از گره های شعر بیدل را نیز دریافت، تا كار خوانندة علاقهمند، برای دیگر غزل ها نیز سهل باشد. چنین شد كه مقدمهای نسبتاً مفصّل دربارة صوَر ابهام و دشواری در شعر بیدل فراهم آمد، توأم با شواهد و مثال هایی كه در این بیست سال یادداشت كرده بودم و اینهمه، خود رسالهای دیگر شده بود با عنوان «كلید درِ باز». بدین ترتیب، دو بخشِ مستقل ولی مرتبط این كتاب، به اعتبار یكسانیِ هدف، به هم جوش خورد و حاصل، آنچیزی شد كه اینك پیش روی شماست.
در بخش «كلید درِ باز»، به مقتضای بحث، بیشتر به دشواری ها پرداختهام و از جوانب هنری و بلاغی شعر ـ كه بسیار هم میتوانست جذاب باشد ـ درگذشتهام. اشاره به این بدایع را گذاشتهام برای بخش دوم كتاب، یعنی «در خانة آینه«. در آنجا كوشیدهام غزل هایی را برگزینم كه در عین دشواری نسبی، از بهترین آثار این شاعر ـ به گمان من ـ هستند.
من در این كتاب، هیچ ادّعایی فراتر از بیان تجربهها و به اشتراكگذاشتن یافتههایم با خوانندگان، ندارم. نه مدعی شرح و تفسیری همهجانبه از شعر بیدل هستم و نه تصوّر كشف و شهودی به من دست دادهاست. شاید كسی دیگر با همین مقدار ـ یا كمتر از آن ـ تأمل در كار این شاعر، به دریافت هایی دقیقتر و همهجانبهتر برسد و ما را نیز در آن ها شریك سازد.
به همین ترتیب، ادعایی گزاف و بزرگتر از دهان این دانشآموز است اگر بگویم كه بر دشواری های شعر ابوالمعانی وقوفی اطمینانبخش یافتهام، آن هم در حالی كه تا همین اواخر معنای اولین بیت از اولین غزل او، به تمام و كمال بر من مكشوف نبود. فقط میتوانم گفت كه تا حدود زیادی توانستهام جوانب و انواع ابهام شعر بیدل را دستهبندی كنم و برای گشودن هر دسته، روشی خاص آن به دست دهم، بهگونهای كه خوانندة جستوجوگر پس از خواندن این كتاب، بتواند بسیاری از دشواری ها را از پیش بردارد.
باری، در این رساله نه قصد درپیچیدن به احوال و آثار شاعر را دارم و نه سرِ خواننده را با بازگویی آرای تذكرهنویسان به درد میآورم. نه به رموز عرفانی شعر بیدل اشتغال میورزم و نه از جهاننگری او داد سخن میدهم. به همین لحاظ، مباحث این كتاب را بیشتر متكی به شعر بیدل خواهید یافت، نه به تذكرهها و متون عرفانی و یا آثار دیگر شاعران فارسیزبان، حتی شاعران مكتب هندی.
شعرهای بیدل را از دیوان چاپ كابل نقل كردهام و این كتاب، كلیات چهارجلدی مطبوعة وزارت علوم افغانستان به تصحیح خالمحمد خسته و دیگران است.3 در كنار آن، به كلیات بیدل تصحیح بهداروند ـ عباسی و متن صوتی غزلیات بیدل با روایت مرحوم حسن حسینی هم نظر داشتهام، بهویژه در موارد ابهام در نسخة كابل.
ولی با همه اتكایی كه به خود شعر بیدل داشتهام، از پژوهش های سودمند دیگر بیدلشناسان و اهل تحقیق هم بیبهره نبودهام، بهویژه از كتاب های شاعر آینههای دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی، نقد بیدل صلاحالدین سلجوقی، بیدل، سپهری، سبك هندی حسن حسینی، اسیر بیدل محمد عبدالحمید اسیر و واژهنامة شعر بیدل دكتر اسدالله حبیب.
ولی آنچه بیش از هر چیز در ذوق تحقیق من نسبت به بیدل مؤثر بوده است، آثار جاودان آوازخوان بزرگ افغانستان، استاد محمدحسین سرآهنگ (1302 ـ 1361 ش) است. استاد مرحوم، علاوه بر مهارت تمام در غزلخوانی، ذوقی بسیار خوب در انتخاب غزل های بیدل داشت و قدرتی شگرف در یافتن شواهدی از شعر او برای گرهگشایی از بیت های دشوار. من بخش عمدهای از علاقه و شناخت خویش نسبت به بیدل را مرهون آهنگ هایی هستم كه استاد از غزل های او اجرا كرده و این ها انیس لحظات خلوتم بوده است.
یادآوری این نكته ضرورت دارد كه بخش عمدهای از شرح غزل های بیدل، پیش از این و به صورت سلسلهوار در مجلة شعر چاپ شده است (از شمارة 37 تا 52 / تابستان 1383 تا تابستان 1386). آن ها را با یك بازنگری در اینجا گرد آوردهام، با سپاسگزاری ویژه از سردبیر این مجلّه، دوست شاعرم جناب مصطفی محدثیخراسانی كه آن سلسله را با توصیه و تشویق ایشان نوشته بودم.
به همین گونه باید از دیگر بانی انتشار این كتاب قدردانی كنم، شاعر و پژوهشگر ارجمند جناب سید عبدالرضا موسوی كه فكر انتشار اثر از ایشان بود و در تهیة منابع پژوهش و نیز رساندن این كتاب به مرحلة چاپ، مشفقانه یاریام كرد.
یار دیرین، سید ابوطالب مظفری مانند همیشه با نظرهای اجمالی ولی سازندهاش در این كتاب یاریگرم بوده است. به همین گونه در طول مدت اشتغالم بدین كار، از تشویق و حمایت معنوی خانوادهام برخوردار بودهام. این نعمت را شاكرم و سپاسگزار».
محمدكاظم كاظمی شاعر و نویسنده افغانستانی و متولد 1346 خورشیدی است. از این شاعر تا به حال آثاری همچون پیاده آمدهبودم... (مجموعه شعر)، روزنه (مجموعه آموزشی شعر)، شعر پارسی، همزبانی و بیزبانی، قصة سنگ و خشت (مجموعه شعر)، گزیدة غزلیات بیدل، كلید درِ باز، رصدِ صبح (خوانش و نقد شعر جوان امروز)، كفران (گزیدة اشعار)، مرقّع صدرنگ (صد رباعی از بیدل)، این قند پارسی (فارسی دری در افغانستان امروز) منتشر شده است.
پایان پیام/
نظر شما