به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از البرز، هنگامی که سخن از حافظ شیرازی به میان می آید، دنیایی از رمز و راز به روی انسان باز می شود، در این میان مشروح نامه های حافظ شرح دیگر و راز ناگشوده دیگری است.
هر غزلی از غزلیات و سروده های حافظ این شاعر خوش قریحه ایران زمین، برای موضوع و هدفی خاص نوشته شده است و هر خواننده ای به واقع با خواندن اشعار او به این درک می رسد، که شاعر براساس ضرورت قافیه و وزن نبوده است، که مطلبی را سروده باشد.
در این میان در دفتر غزل های این شاعر نام آوازه، غزل هایی است، که برای کسی و به عنوان کسی به ضرورت نوشته شده است، در این نامه ها شاعر خوش قریحه در رویارویی با پادشاه، وزیر و یا پیر طریقت خود در قالب غزل شرحی را شعر سروده است.
رشید کاکاوند، حافظ شناس و استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج در مصاحبه با این خبرگزاری در البرز، در خصوص شرح و مضمون نامه های حافظ شیرازی در دیوان اشعارش اظهار کرد: نخستین نامه خواجه شیراز غزلی به صورت عریضه و نامه ای است، که به نیابت از مردم فارس خطاب به پادشاه با هدف عفو عمومی و تقاضا نوشته شده است.
به گفته کاکاوند، شاعر شیراز از قول و خواست مردم سرزمین اش می گوید : " من به امید عفو جان بخش و جهان بخشای تو غلامی تو را پذیرفته ام."
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو تاج شاهی را فروغ از گوهر والای تو
در رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلاف نکته ای هرگز نشد فوت از دل دانای تو
عرض حاجت در حریم حضرت محتاج نیست راز کس مخفی نماند با فروغ رای تو
حافظ اندر حضرتت لاف غلامی می زند بر امید عفو جان بخش جهان بخشای تو
کاکاوند در ادامه تصریح کرد: نامه های هنرمندانه شیخ شیراز به قصد طلب تقاضا خود از پادشاه نبوده بلکه به قصد مردم و در جهت رفع حاجات و نیازهای مردم بوده است.
وی با امعان نظر بر این مهم که برخی از نامه های دیگر شیخ شیراز در بر گیرنده نامه هایی است، با هدف بررسی زندگی و باورهای دینی عرفانی شاعر که خطاب به درباریان و همدمان درباری خود نوشته است، در این نوشتار ویژگی های کلام کنایه ای، ابهام کنایه ای قید شده است.
کارشناس زبان و ادبیات فارسی افزود: در نامه های دیگر این طور به نظر می رسد، حافظ تحت تاثیر عواطف شخصی در مقام غزلسرایی و نامه نویسی برآمده است، آن چنان که می نویسد:
اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیزست به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیزست
صراحی و حریفی گرت به چنگ افتاد به عقل نوش که ایام فتنه انگیزست
در آستین مرقع پیاله پنهان کن که همچو چشم صراحی زمانه خون ریزست
وی در خصوص مطلع غزل های مطرح شده به عنوان نامه های حافظ به مطلع های زیر اشاره کرد:
- آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
- ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم
- ترسم که اشک بر غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
- یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
- خوشا شیراز و وضع بی مثالش خداوندا نگه دار از زوالش
محقق و کارشناس زبان و ادبیات فارسی با نظر به روحیه این شاعر به عنوان مصلح اجتماعی توضیح داد: عارف شیرازی وقتی قلم بر می دارد و برای تغییر وضع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی غزلی می سراید، در نهاد اندیشه و کارها و امور تاثیر می گذارد.
به گفته کاکاوند حضور زنده و اجتماعی حافظ بنا بر روحیه مصلحت اندیشی او بوده و همواره سعی و اهتمام خود را به منظور رفاه زندگی عمومی مردم ، از بین بردن ناامنی، ترس و ناامیدی بوده است، تا آن جا که ارتقاء روحیه امید بیشترین رویکرد رفتاری او در اشعار گوهر بارش است.
بیانی در نهایت ساده اندیشی برای تحقق عدالت
کاکاوند با نظر به این مهم که بیان شیخ شیراز گویای نهایت ساده اندیشی بود، تا آن جا که با روایی و اتکاء به کلام الله مجید هر باره سعی در گسترش عدالت و ذکر دادنامه هایی برای مردم زمانه خود بود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: خواجه حافظ شیرازی معتقد بود اگر در جامعه ای اختلاف طبقاتی از حدّ خود بگذرد و توزیع ناعادلانه صورت گیرد انقلاب خواهد شد.
ساقی به جام عدل بده باده تا گدا غیرت نیاورد که جهان پر بلا کند
به گفته کاکاوند، عظمت گفتار حافظ سهم عدالتی است که او به برکت دین و باورهای مذهبی اش برای مردم سرزمین اش خواستار است.
واما؛ دریافت و فهم موضوع اصلی غزل های حافظ با درک هماهنگی وحدت معانی ابیات و غزل های او به دست می آید.
باشد که در این روز که به نام حافظ شیرازی است، دیوان او را بگشاییم و اشعار او را که برگرفته از دینای معنوی و تامل بلند وی بر آیات و روایات است، بخوانیم و اندکی روح خود را آرامش بخشیم. آن چنان که آورده است:
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
پایان پیام/
نظر شما