حجت الاسلام مبلغی، رییس دانشگاه فرق و مذاهب اسلامی در گفتگو با خبرنگار قران و معارف خبرگزاری شبستان گفت: اندیشه اجتماعی بخصوص اندیشههایی که به نحوی به زمان (به ویژه آینده) مرتبط هستند، فرصتها و چالشهایی پیش رو دارند. به این معنا که ممکن است این اندیشه در معرض فرو غلتیدن در «بدفهمی» و «توهم» قرار گیرد و در عین حال فرصتهایی نیز برای ساختن و ایجاد پویایی داشته باشد.
وی افزود: اندیشه مهدویت از این حیث که فرصتهای بسیاری برای ساختن، آبادکردن و امیددادن در درون خود جمع کرده از سایر اندیشهها ممتاز است و به لحاظ اینکه اندیشه ای اصیل بوده و از نابترین اندیشههای اسلامی به شمار میآید، میتواند منشأ تأثیرات و تحولات بزرگی باشد. اما در عین حال ممکن است مورد سوء استفاده و یا بدفهمی قرار گیرد. لذا با چالشهایی نیز مواجه می شود.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس در تبیین فرصتهای پیش روی این اندیشه گفت: «ایجاد امید» به ویژه نسبت به آینده و ایجاد «حالت ساختن» و « تأثیر مثبت بر روح و روان انسانها و جامعه» از جمله فرصت های پیش روی این اندیشه است. چرا که اندیشه مهدویت یک خط سیر مشخص را ارائه میکند و انسان معتقد به خود را، در آن مسیر قرار میدهد.
منسجمکردن گذشته، حال و آینده و تاریخ از دیگر فرصت های پیش روی این اندیشه است که حجت الاسلام مبلغی به آن اشاره کرد و گفت: اصولا انسجام در مراحل مختلف تاریخ مقوله بسیار مهمی است و اندیشه مهدویت به دلیل آن که از یک سو مرتبط به سلسله انبیا و گذشتگان است، از سویی می تواند وضع انسان و جامعه معاصر را ترسیم کند و از طرف دیگر به آینده نظر و نگاه جدی دارد و اصولا پیام اصلی آن برای آینده است لذا یک نوع پیوستگی و ارتباط مستمر میان این سه مرحله ایجاد میکند و این از مزایا و مختصات اندیشه مهدویت است البته در صورتی که به خوبی درک شود.
حجت الاسلام مبلغی تصریح کرد: از دیگر ویژگیهای این اندیشه آن است که ارتباط انسان و جامعه را با خدا در بالاترین سطح برقرار میکند. اما چالشهایی نیز دارد که عبارتند از : یک؛ با توجه به اینکه این اندیشه مربوط به آینده است و بسیاری از انواع آن هنوز یا «تصحیح» و یا « تفهیم » نشده یا جزییات آن آشکار نگشته و تحقق نیافته است، لذا میتواند مورد سوء استفاده بسیاری قرار گیرد و دکانهایی در این زمینه باز شود و ادعاهای کاذبی شکل بگیرد. این یک چالش بزرگ است که اگر به خوبی نسبت به این خطر، معرفت حاصل نشود میتواند ضربههای بسیاری بر جامعه وارد سازد.
وی در رابطه با نحوه برخورد با این خطر گفت: طبعا در این زمینه باید بسیار جدی و بدون تسامح برخورد کرد . به عنوان مثال یکی از خطوط اصلی دینی آن است که در قبال مدعیان روdت امام زمان (ع) باید دست به تکذیب زد، این بدان معنا نیست که امام زمان قابل روئت نیست بلکه به این معناست که کسانی که حضرت را روئت میکنند، آن را بر زبان نمی آورند و هر کس که این روئت را ابراز میکند خارج از مدار، سخن می گوید، گویی میخواهد دکان باز کند و یا دچار توهم شده است.
لذا نفس دین، دستور تکذیب داده است. مواردی نیز که از علما و صلحای بزرگ کشف شده پس از مرگ آنها بوده است که وضعیتهای خاصی داشتهاند. بخصوص اگر در جامعهای این ادعای روئت در حد وفور وجود داشته باشد، این جامعه دچار آسیب شده و در معرض خطر قرار گرفته است و شاخص آفت، در این جامعه به چشم میخورد. راه مقابله با آن نیز افزایش آگاهی و آشنایی و تکذیب است.
آفت دوم در این رابطه که حجت الاسلام مبلغی به آن اشاره کرد، « توهمیابی» در ارتباط است. چنانکه افراد بسیاری دچار توهم میشوند و میخواهند با خیالات و توهمات مهدویت، آینده مربوط به آن و یا زمان وقوع آن را با خود مرتبط سازند. حتی گاهی نه از سر سوءاستفاده بلکه از روی تصورات غلط و زودباوری و توهم! که این نیز یک آفت بسیار بزرگ برای مهدویت است.
این محقق و پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: آفت دیگر آن است که تنها پوستهای از مهدویت باقی بماند و بیشتر شعار مهدوی افزایش پیدا کند تا شعور مهدوی، این نوعی خطر است که ببینیم مدام سخن از مهدویت گفته میشود اما وقتی رفتارها و عمل این جامعه شعار زده را میسنجیم می بینیم که رفتارها همسنخ با آرمانهای مهدوی نیست و تناسبی میان منتظِر و منتظَر وجود ندارد.
شعارزدگی و دوری از شعور، آفت بسیار بزرگی است. همچنان که فزونیگرفتن شعار بر شعور آفت محسوب میشود.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس افزود: مهدویت عمدتا اگر بخواهد در جان و دل ما تحقق یابد می بایست در سلوک ما، نوع نگاه ما، اخلاقیتر شدن، به سمت عقل رفتن و برقراری مناسبات آرامشبخش متجلی گردد، این اوصاف و خصایل مهدویت است که باید تحقق پیدا کند.
اما در بیان دیگر آفات این اندیشه ابتدا می بایست به یک نکته توجه داشت. اصولا مهدویت به گونهای است که یک نوع ارتباط ارگانیک را بین وضع فعلی و آینده جوامع برقرار میکند. به این معنا که هرچند در جامعه پیش از مهدویت، فساد رخ میدهد اما انسانهایی نیز همزمان استعداد و آمادگی پیدا میکنند، این استعداد و آمادگی است که در صورت رشد، توسعه و افزایش به شرایط ظهور منجر میشود. هرچند که این آمادگی در جامعه امروز ما بحمدالله پس از انقلاب اسلامی فراهم شده اما باید به منصه تحقق برسد.
استعداد و آمادگی میبایست سنخیتی با مهدویت و آینده در جامعه محقق و متجلی کند و ارتباط ارگانیک بین وضع ما و وضعی که در انتظار آن هستیم از حیث اجتماعی برقرار شود. این آفت وجود دارد که این ارتباطهای ماهوی اجتماعی قطع و بریده شود و ما به جای استعدادافزایی دچار یک نوع گریز و دورشدن شویم، این خطر همیشه وجود دارد و باید آن را رصد کرد، بنابراین بخشی از آفتها شخصی است، بخشی اجتماعی و بخشی تاریخی.
رییس دانشگاه مذاهب اسلامی در ادامه تصریح کرد: گونهای از آفتها نیز در جنبههای دینی و فرهنگی بروز پیدا میکند و بخشی از آن در جنبهها و زمینههای مختلف دیگر قابل اشاره است.
اما برای مبارزه و رو یارویی با این آفات چه باید کرد؟ ما در زمینه مهدویت گاه به ایجاد پوسته های ظاهری و به تعبیری دیگر به شعار دل خوش می کنیم و شعار به گونه ای است که اگر در جامعه رخ داد اما تمرکزی بر محتوای آن نشد، جامعه بی میل نخواهد بود که شعار خود را زیاد کند.
در این میل جامعه حرفی هم نیست چرا که شعار و شعائر باید باشد اما خطر آنجاست که شعارها و شعائر توخالی و عاری از محتوا باشد.
حجت الاسلام مبلغی یادآور شد: محتوا در این عرصه عبارت است از ایجاد هم سنخیتی در رفتارهای عقلانی، عبادی و تقرب به خدا که عمدتا می بایست در این مسیر تجلی پیدا کند و الا اگر شعار افزایش پیدا کرد در حالی که خالی از درون مایه ها و درون نهفته های رفتاری، سلوکی ، اجتماعی و فردی باشد، این شعار خود به عاملی بدل می شود برای دل خوش داشتن ها و ارضاء وجدان خود و در نتیجه از زیربال مسئولیت های فردی و اجتماعی شانه خالی کردن. و به مثابه توجیهی برای وضعیت ها و ناهنجاری های زندگی.
ما در این عرصه نیز نباید از اهل بیت دور شویم. چرا که اهل بیت علیهم السلام نوعی از شعارگرایی، با تمرکز بیشتر بر عمل گرایی، رفتارگرایی و ساختار گرایی فرهنگی، دینی و اجتماعی دنبال می کردند.
این درست نیست که ما تنها به دریافت بخشی از آموزه ها اکتفا کرده و آن را بسیار پررنگ کنیم و در همان زمان از درون مایه ها خبری نباشد. پررنگ کردن شعار، همیشه خوب است به شرط این که پا به پای شعور باشد در غیر این صورت، نفس پررنگ کردن شعائر مهدوی، منهای محتوا ، خود ضربه زننده خواهد بود.
اما اگر در کنار پررنگ کردن شعارها محتوا نیز وجود داشته باشد، هرچه محتوا پررنگ شود مفیدتر خواهد بود. این مسئله تنها در موضوع مهدویت خلاصه نمی شود بلکه در مهدویت ظهور و بروز اجتماعی پیدا می کند.
قرآن در موارد متعددی یادآور می شود که این گناه بزرگی است که شما چیزی بگویید که عمل نمی کنید. یا در بسیاری از زمینه ها، شعارها بر شعورها و بر محتواها و واقعیت ها پیشی بگیرد. شیوه صحیح آن است که باید اصل را بر واقعیت ها و محتواها گذاشت و شعارها، می بایست زبانهای گاه و بی گاه نمود دهنده به آن وضعیت درونی باشد.
حجت الاسلام مبلغی تصریح کرد: این سیر و سیره اهل بیت علیهم السلام بوده است. این اصل را می بایست پذیرفت که اگر شعار (بدون محتوا) زیاد شد، این فزونی شعارها به جامعه ضربه می زند . به این معنا که جامعه در یک وضعیت سطحی قرار گرفته و آفاتی پیدا می کند.
پایان پیام/
نظر شما