حج هم مسیری شور و شعور است برای رسیدن به قرب

خبرگزاری شبستان: فردی مانند اوشو اصلا به وجود خدا اعتقادی ندارد، اما عرفانی را پایه گذاری کرده که می‌خواهد انسان را به آرامشی لحظه‌ای برساند؛ اما حج با پیوند شور و شعور پایه‌های اعتقادی انسان را مستحکم می‌کند.

خبرگزاری شبستان: اگرچه ایام حج به پایان رسیده و حجاج کم کم آهنگ بازگشت به موطن خویش را می کنند اما باید دانست حج به بازه زمانی چند روزه و اعمال خاص محدود نمی شود بلکه فلسفه و هسته ای دارد و می کوشد از ورای مناسک خود، آدمی را به مقصدی کشف ناشده برساند. از این رو، در گفتگویی با حجت الاسلام محمدمهدی نادری قمی، عضو هيئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره) فلسفه و پشت صحنه مناسک حج را بررسی کرده ایم که مشروح آن از نظرتان می گذرد:

 

مناسک و اعمال حج چه فلسفه ای دارند و چه تاثیری بر تکامل روحی و معنوی انسان می گذارند؟

تعالیم مناسک حج به گونه ای تنظیم شده که مرکب از دو بخش شور و شعور و ناظر به دو بخش وجودی انسان است زیرا او موجودی مرکب از احساس و عقل است که هر دوی آنها باید در وجودش به رشد کافی برسند.

اگر کسی بیش از حد عقلانی باشد و عواطف را کنار گذاشته باشد با مشکل مواجه می شود و از طرف دیگر اگر کسی خیلی احساساتی باشد و عقلانیت را کنار بگذارد در مواقعی که لازمست تصمیم عقلانی بگیرد درگیر احساسات و عاطفه خود شده و او نیز با مشکلاتی روبرو می شود، بنابراین در دنیای بیرون نیز باید عواملی وجود داشته باشند که موجب رشد و تعالی انسان را فراهم کنند.

خداوند در آفرینش انسان برخی مسائل را به صورت تعلیمی قرار داده است که موجبات رشد و تعالی او را فراهم می کند، در برخی موارد هم انسان نسبت به موضوعاتی کنجکاوی دارد و برایش سوالاتی پیش می آید این کنش و واکنش در وجود انسان و طبیعت وجود دارد و موجب رشد عقلانی طبیعت و انسان می شود که رشد تمدن بشری معلول همین عامل است.

 

آیا در دین نیز این مسئله دیده می شود؟

بله، در دین هم خداوند متعال همین کار را کرده است و بخشی از دین را به گونه ای قرار داده است که تعالی و رشد عقلی انسان را در بر می گیرد و آن هم در بعد عقاید دین است و خداوند از ما می خواهد که به یکسری از اعتقادات ایمان داشته باشیم مانند وحدانیت و معاد و سایر صفات الهی که در مقابل بعد عقلانی انسان است و این بعد را پوشش می دهد.

اما همانطور که می دانیم انسان صرفا عقل نیست و به عاطفه و احساس هم نیاز دارد از این رو، بخشی از تعالیم در دین به گونه ای تنظیم شده اند که این بخش را نیز تامین کنند و مناسک متعددی در دین داریم که تامین کننده همین بخش است، به عنوان مثال در نماز رکوع، سجود و قنوت وجود دارد و اینها اعمالی هستند که وقتی کسی فردی را دوست دارد به طور طبیعی برای انجام احترام و ارادت در مقابل او این کارها را انجام می دهد.

به نظر می رسد بحث شور در  مناسک حج خیلی پررنگ نشان داده شده است، در سفر حج به انسان ها نگفته اند که فقط نزدیک خانه کعبه بنشینید و به مبداء پیدایش هستی و چگونگی به وجود آمدن این سازه بیندیشید بلکه گفته اند 7 دور این خانه را طواف کن. همان که در اثر همین چرخیدن شوری در درون انسان ایجاد و احساسات و عواطف او تحریک می شود.

 در رمی جمرات هم که حاجیان باید به ستون هایی سنگ بزنند در تعبیری می توانیم بگوییم این عمل یک هسته و یک پوسته ای دارد، هسته آن همان بخش اعتقادات است که اعتقاد به وجود خداوند متعال است،  این بخش های مناسکی پوسته های دین است که اگر این پوسته ها نباشند آن هسته آسیب می بیند.

بطور مثال در میوه ها نیز اگر آن پوسته نباشد و از هسته محافظت نکند آن هسته نمی تواند به رشد و اندازه واقعی خود برسد، لذا اگر بعد عقلانی یک انسان بخواهد رشد کند در قالب بعد احساسی آن رشد می کند. دین هم اگر بخواهد بعد عقلانیش در وجود انسان تحکیم شود نیاز دارد که به واسطه انجام فعلی این احساسات و عواطف پشتیبانی شود، اگر به همین بسنده کنیم که خدایی هست و از راه قرآن، دعا و توسل به او ایمان داشته باشیم وگرنه نمی گفتند نماز بخوان و کتاب دعا در دست بگیر و در حج این کارها را انجام بده قطعا این تثبیت در ما به وجود نمی آمد و این بعد شعور و عقایدی در وجود ما تثبیت  نمی شد.

این ابعاد و مناسک عبادی تعبیه شده تا بعد عقلی هسته دین را برای ما حفظ کند و در پرتو این پوسته، آن هسته رشد لازم و تعالی خود را پیدا کند.

در حج و احرام که اولین عمل در عمره و واجب محسوب می شود تا آخرین عملی که انجام می دهیم در روایات تک تک برای این اصول فلسفه هایی را گفته اند. در نماز هم اینگونه است و هر کدام از اعمالی که انجام می دهیم فلسفه ای دارند.

برای نمونه چرا گفته اند در احرام لباست را عوض کن، خب ما می توانستیم با همان لباس های خودمان برویم، اما در واقع تعویض لباس، نماد قرار دادن موضوعی است و می خواهد به انسان ها خاطرنشان کند لباس گناه پوشیده بودید و این لباس گناه را از تن دربیاور و لباس پاکی و بندگی خداوند را بپوش.

 

چه تفاوتی بین اعمال و مناسکی در عرفان های نوظهور با اعمال و مناسک حج وجود دارد؟

در عرفان های دروغین هم از نمادها در جایگزین نمودن افکار پوچ و دروغین شان به وفور استفاده می کنند. نماد اساسا در انسان ها تاثیر بسزایی دارد و از سال ها و قرن ها پیش کاربرد داشته اند.

در این عرفان واره ها می خواهند آرامش را از طریق یکسری مناسک به پیروان خود تزریق کنند. کارهایی که به تحریک عواطف و احساسات انسان می پردازد و رهبران این فرقه ها، صرفا هم این هدف را دارند. فردی مانند اوشو اصلا به وجود خدا اعتقادی ندارد، اما عرفانی را پایه گذاری کرده است که افراد زیادی در سراسر دنیا آن را شناخته اند و تمام این عرفان ها می خواهند انسان را به یک آرامش درونی و لحظه ای برسانند و مفهوم و خواسته ای فراتر از این را هم ندارند.

اما در مناسک دینی این بعد عاطفی و احساسی با سمبل ها و نمادهایی که تعبیه شده است اینها همه با یک معنویت حقیقی به نام خدا وصل شده اند که می خواهد ما را به سمت او بکشاند و انسان را با خداوند نزدیک کند.

اگر خداوند، معاد و زندگی جاویدان به عنوان هسته ای نبود این اعمال که به شکل پوسته هستند  نیز وجود نداشتند تا ما را به آن هدف والا برسانند. در حج انسان ها می روند تا با تضرع، دعا و نیایش از خدا بخواهند گناهانشان را ببخشد و دوباره او را به حرم امن و پاک خود راه دهد، از این رو، توجه به روح اعمال مهم است.

 همانطور که در کتاب های اذکار الصلاه ودیگر کتاب های بزرگ آمده است خواستند شور عاطفی را در نماز نشان دهند. اگر حجاج هم به باطن اعمال دقت کنند و با توجه کافی آنها را انجام دهند قطعا تاثیرات زیادی برایشان دارد.

پایان پیام/

کد خبر 407805

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha