خبرگزاری شبستان: مهدویت یکی از ارکان اصلی باورها و اعتقادات مسلمانان مخصوصا شیعیان است که می تواند محور اتحاد بین شیعه و سنی قرار گیرد. برای بررسی این مطلب گفت وگویی را با حجت الاسلام الهی نژاد از محققان پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی انجام داده ایم.
چرا جوامع بشری مخصوصا جوامع اسلامی که موضوع بحث ما هستند نیازمند داشتن اتحاد بین تمامی فرق و مذاهب مختلف می باشند؟
با نگرش عقلی، فطری و تاریخی، مشخص می شود که بشر برای پیش برد زندگی و نیل به اهداف خویش، نیاز به تشکیل جامعه دارد، یعنی طبق داده های عقلی و فطری و نیز شواهد تاریخی، زندگی انسان ها بدون تشکیل جامعه، سامان نخواهد یافت، از جمله عواملی که در سازماندهی جامعه به سوی هدف انسانی، تأثیر گذار است، اتحاد و همبستگی میان انسان ها به طور عموم و میان باورمندان به یک روش به طور ویژه می‌باشد.
بر اساس ضروری بودن تشکیل جامعه برای ابناء بشر، ضرورت اتحاد و همدلی نیز در میان آنها احساس می‌شود، زیرا فلسفه اجتماعی بودن انسان چه فطری و چه عقلی، همان رسیدن انسان به سر منزل مقصود که خداوند برای او در نظر گرفته می‌باشد، اگر جامعه دارای اتحاد و همدلی نباشد یعنی تفرقه تشتت در آن حاکم باشد، انسان ها در راه رسیدن به هدف دچار مشکل می‌باشند.
پس از راه فلسفه و علل تشکیل جامعه برای انسان ها که ضرورت آن به تایید عقل و فطرت رسیده است، عوامل و مؤلفه های قوام آفرین و تداوم گر جامعه نظیر مقوله اتحاد و وحدت، نیز ضرورت پیدا می‌کند. پس ضرورت اتحاد در پرتو ضرورت جامعه قابل برداشت است.
گفتمان وحدت گرایی میان مسلمانان از چه زمانی وارد ادبیات اسلام سیاسی شد؟
از دیرباز موضوع وحدت اسلامی گفتمان رایج میان مسلمانان بوده است. رهبران دین در گروه های اسلامی با عنایت به اهمیت وحدت، علاوه بر توصیه های گفتاری، در عمل نیز بدان ملتزم بوده اند. کتاب های حدیثی و تاریخی که سرشار از روایات و جمله های وحدت بخش است، حکایت از اهتمام پیشوایان دینی به مسأله اتحاد و همدلی در میان مسلمانان دارد. در این باره رسول خدا(ص) می فرماید :
"خیر المومنین من کان مالفة للمؤمنین و لا خیر فیمن لا یؤلف ولا یألف"؛ بهترین مؤمنان کسی است که محور الفت و وحدت مؤمنان باشد. کسی که انس نگیرد و با دیگران مأنوس نشود، خیر ندارد .
ارتباط وحدت با پیشرفت و توسعه در ابعاد مختلف آن چگونه است؟
اصلا پیشرفت و ترقی جامعه در گرو وحدت است و هر جامعه که به سوی تکامل و ترقی حرکت می‌کند، به یقین مردم آن جامعه در امور اجتماعی یک دل و یک رنگ هستند. پس ترقی منهای اتحاد معنا ندارد و اتحاد نیز ثمره ای جزء پیشرفت ندارد .
از آنجایی که دین اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی، شاخصه ای چون جامعیت و کمال را به همراه دارد، لازم است به همه سطوح زندگی بشر اعم از فردی و اجتماعی نظر داشته، و برای رشد و تعالی انسان ها برنامه و راه کارهای مناسب ارائه دهد، از طرفی همیشه بهترین وکامل ترین برنامه، برنامه ای است که فایده اش بیشتر و نیز افراد بیشتری از آن سود ببرند، برهمین اساس، اسلام مصالح اجتماعی را بر مصالح فردی ترجیح داده و در دوران امر میان منفعت اجتماعی با منفعت شخصی، حق را به منفعت اجتماعی می‌دهد و نیز از آنجایی که بیشتر تعالیم روح بخش اسلام به گونه ای با اجتماع و جامعه مسلمانان گره خورده است پس اسلام به اجتماع و جامعه اسلامی اهتمام ویژه ورزیده و برای حفظ آن از تدوین هیچ قانون فرو گذار نکرده است.
ارتباط اجتماع با اتحاد چگونه است؟ آیا می توان اجتماعی داشت که در آن اتحاد وجود ندارد؟ به این دلیل که ممکن است در برخی نقاط جهان جامعه ای وجود داشته باشد که مردم آن در کنار هم زندگی می کنند ولی هیچ اتحاد و همبستگی بین آنها وجود ندارد؟
خیر، هرگز نمی توان اجتماعی را بدون اتحاد در نظر گرفت، ترابط میان اجتماع و اتحاد، ترابط وثیق و نا گسستنی است و بر همگان روشن است که اجتماع منهای اتحاد یعنی افتراق و جدایی، پس نمی‌توان صحبت از اجتماع و جامعه کرد و اتحاد را در کنار آن ندید. بر این اساس سیاست پیامبر اکرم (ص) در ایجاد وحدت و برادری میان اصحاب خود، می‌توان توجیه کرد که :
"تأخوا فی الله اخواین اخواین» «به خاطر خدا پیمان اخوت ببندید و دو به دو با هم برادر باشید."؛ و باز ایشان جهت حفظ جماعت مسلمانان فرمودند: من رغب عن جماعة المسلمین، سقطت عدالته؛ هر کس از صف جماعت مسلمانان روی گردان شود عدالت او نابود می‌گردد.
به مسئله اتحاد در زمان پیامبر اکرم(ص) اشاره کردید، سوالی که مطرح می شود این است که پس از آن حضرت سیره عملی ائمه اطهار در ایجاد وحدت چگونه بوده است؟
واقعیت این است که جانشینان پیامبر اکرم(ص) همان سیره و روش ایشان را ادامه دادند و در این راه از هیچ کوششی اعم از گفتاری و عملی فرو گذار نکرده اند. چنانچه امام صادق(ع) در کیفیت معاشرت با اهل سنت می‌فرمایند : "صل معهم، فان المصلی معهم فی الصف الاول، کالشاهر لسیفه فی سبیل الله"؛ با آنها نماز گذار، زیرا هر کس در نماز جماعت آنان شرکت کند، مانند این است که با شمشیر برهنه در جهاد فی سبیل الله شرکت کرده است. باز حضرت فرموده است: هر کسی با آنان (اهل سنت) در صف اول نماز جماعت بخواند مثل کسی است که با رسول خدا در صف اول نماز جماعت خوانده است.
پس، از منظر اسلام و پیشوایان دینی، اتحاد و همگرایی مسلمانان دارای جایگاه والا و مهمی است که لازم است، همه مسلمانان در این امر شرکت کرده تا وحدت اسلامی در جامعه حکم فرما شود.
منظور از وحدت در کلام ائمه و بزرگان دین چیست؟ آیا این بدان معناست که اختلافاتی که بین شیعه و سنی در بحث احکام و فقه و مسئله امامت وجود دارد از بین برود یا منظور چیز دیگری است؟
البته مقصود از وحدت، وحدت شیوه های فقهی، اجتهادی نیست. چنانچه هدف از آن برتری مذهبی بر مذهب دیگر یا ادغام مذاهب در یکدیگر و قرار دادن آنها به صورت یک مذهب یا تأسیس مذهب جدید نیست. بلکه هدف، در میان ابعاد وحدت، تنها در دو بعد وحدت است، یکی بعد سیاسی و اجتماعی و دیگری بعد علمی و فرهنگی. هدف از بعد نخست این است که همه مسلمانان در هر کجای دنیا که زندگی می‌کنند و دارای هر زبانی و رنگ و از هر قوم و نژادی که هستند به اسم مصلحت عالیه اسلامی در صف واحد در برابر دشمنان اسلام قرار گیرند نه این که سنی شیعه شود یا شیعه سنی شود. البته بر سنی است که مسلمان باشد پیش از آنکه سنی باشد و بر شیعه است که مسلمان باشد قبل از آنکه شیعه باشد. و هدف از بعد دوم وحدت، یعنی بعد علمی و فرهنگی، همان تقریب بین مذاهب اسلامی است.
چگونه می توان به این وحدت و اتحاد بین آحاد مسلمین اعم از شیعه و سنی و سایر فرق و مذاهب اسلامی رسید؟
تحقق این پدیده، منوط است به اجتماع اندیشمندان و فقهای بزرگ مذاهب که آگاه به آراء و نظرهای همه مذاهب باشند و مطرح کردن مسائل اختلاف های نظری در جوّی سالم، آرام، صمیمی و به دور از تعصب، برای دستیابی به حقایق و واقعیت های اسلامی در ابعاد علمی و کلامی و انتشار نتیجه بحث ها و مناظره ها برای پیروان مذاهب است.
نقش مهدویت و باورداشت آن در ایجاد اتحاد بین مسلمانان چگونه است؟ با توجه به اختلاف نظرهایی که در بحث مهدویت و منجی موعود بین شیعه و سنی وجود دارد آیا می توان مهدی موعود(ع) را به عنوان اتحاد دهنده بین مسلمین دانست؟
علاوه بر اتحاد در ابعاد سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی، که ثمره آن تحقیق همبستگی و همدلی میان مسلمانان است، اتحاد در بعد اعتقادی و کلامی نیز نقش موثری در وحدت بخش بودن جامعه اسلامی دارد. در این بخش از اتحاد، آموزه های اعتقادی که مورد قبول همه باورمندان اسلامی است محور گفتمان میان اندیشمندان و عموم مردم قرار می‌گیرد، که ازجمله آن باورها، باور داشتن مهدویت است.
در موضوع مهدویت و مفاهیم هم سو با آن نظیر، انتظار، ظهور، حکومت جهانی، گسترش عدالت و ... هر کدام عاملی جهت وحدت بخشی در میان مهدی باوران است. بر این اساس، ابتدا باید اتحاد را به عنوان یکی از ارکان اصلی اعتقادات اسلامی بپذیریم و باور کنیم که اسلام خواستار اتحاد میان مسلمین است و در مرحله بعد، ابعاد، مراتب، مؤلفه ها و نیز راهکارهای اتحاد آور را بررسی کرده و سپس از مهدویت و مفاهیم هم سو که نقشی بی بدیل و تاثیرگذار در اتحاد بخشی جامعه دارند، در راستای ایجاد اتحاد بیشتر استفاده کنیم.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
پایان پیام/
نظر شما