خبرگزاری شبستان: نگاه عامیانه یعنی نگاه سطحی به مفاهیم و مسائل عمیق داشتن و به اندک آگاهی درباره هر چیزی اکتفا کردن. نگاه عامیانه یعنی پردازش اطلاعات اندک و افزایش غیر واقعی و خیال پردازانه آنها.
این عوام زدگی آثار سویی به همراه دارد. یکی از آثار سو آن فراهم شدن زمینه تحریف و انحراف است. یکی دیگر از آثار سو آن این است که حتی اگر این عوام زدگی موجب تحریف و انحراف هم نشود، لااقل موجب بی زار شدن کسانی می شود که با دقت و موشکافی برخورد کرده و ضعف های نگاه عامیانه را به سرعت درمی یابند.
قیامی خارج از سنن الهی
بخشی از نگاه عامیانه به ظهور منجی به این تلقی مربوط می شود که عملیات نجات را خارج از سنت های تغییر ناپذیر الهی بدانیم سنت هایی که تاریخ حیات بشر بر آن مبتنی بوده است و هیچ گاه دچار کمترین تغییر یا تبدیلی نشده است.
در یک نگاه عوامانه وقتی گفته می شود: "ان شاالله آقا امام زمان می آیند و اوضاع را درست خواهند کرد" طوری این عبارت در ذهن ها معنا می شود که گویی این اصلاح اوضاع عالم خارج از قواعدی است که تا کنون بر تمامی رخدادها حاکم بوده است مانند این قاعده طلایی که فرمود: خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
اگر منجی خارج از این گونه قواعد عملیات نجات را به انجام برساند نقش آگاهی و اراده انسان ها در سعادتشان در نظر گرفته نشده است و ارزش سنت های الهی و اساسا ارزش حیات بشر و این همه امتحانان و شکست ها و پیروزی ها زیر سوال خواهد رفت.
شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت نتیجه این تلقی عوامانه
نتیجه این تلقی آن خواهد بود که نه مسئولیتی در ایجاد مقدمات فرج به عهده ما قرار می گیرد و نه مسئولیتی پس از آن بر دوش ما خواهد بود چون بناست کسی بیاید و ما را نجات دهد که همه مسئولیت ها و فعالیت ها به عهده اوست. دیگر ما نیاز به تلاش و تکاپویی قبل و بعد از آن نخواهیم داشت.
با این تلقی شاید این تصور باطل شکل بگیرد که یاران حضرت هم خارج از حیات طبیعی ما زیست می کنند و از ما بهترانی هستند که با برخورداری از قدرت های خارق العاده مانند فرشته های الهی آماده اند تا به خدمت آن حضرت در آیند و با قدرت خارق العاده خود زمین را پر از عدل و داد نمایند.
در نتیجه حضرت با 313 نفر به جای همه مردم عالم احساس مسئولیت می کنند عالم به امور هستند دین داری می کنند و احیانا بقیه مردم را هم به شکل اجباری و یا غیر اختیاری به سوی خدا راهی می کنند چون اگر به اختیار مردم باشد که می بینیم در طول حیات بشر این اختیار اکثرا منجر به ظلم های فراوان و دوری آنها از خدا شده است. پس لابد باید خارج از اراده انسان ها و بدون نیاز به احساس مسئولیت آنها و تکیه بر این احساس مسوولیت کسی بیاید و عالم را آباد نماید.
در این نگاه انگار آدم ها بدون اختیار و لیاقت هم می توانند سعادتمند شوند و کمال یابند گویی با یک ابر فرمانده خیلی خوب و تعدادی یار وفادار می توان به این نگاه عامیانه صورت معنوی هم داد و آن اینکه تصور کنیم قدرت معنوی حضرت همه را گوش به فرمان خداوند خواهد کرد و یا ایشان با نیروی غیبی همه مشکلات را حل می فرمایند اگر چه این سخن خالی از حکمت نیست و اثر معنوی حضور حضرت در جهان هستی و در تمامی جان ها بسیار بالاست ولی باز معنی این سخن در بستر یک نگاه عامیانه چه خواهد بود؟
معنایش این می شود که حضرت با یک نگاه و اراده معنوی موجب می شوند که ناگهان همه آدم ها احساس خوبی پیدا کنند و مثلا بی مقدمه به هم بگویند: "چه احساس خوبی برای نماز خواندن دارم." آن یکی بگوید: "من چه علاقه عجیب و ناخواسته ای به قران خواندن پیدا کرده ام." و چقدر فضای رویایی و قشنگی به وجود می آید!
البته نگاه معنوی حضرت معجزه خواهد کرد و قطعا ظهور ایشان آثار پربرکتی را برای انسان های مستعد به دنبال خواهد داشت اما قواعد رشد و کمال و نقش عزم و لیاقت انسان چه خواهد شد؟ اگر قرار باشد امام زمان(ع) تنها از قدرت معنوی بهره ببرند خب این کار که از دست پیامبر گرامی اسلام و علی بن ابی طالب بهتر بر می آمد. آن وقت چگونه می شود که آقا امام زمان با اراده خود همه را بدون دخالت اراده آنها هدایت کند؟
آیا حضرت مسئولیت به بهشت بردن ما را به عهده می گیرند در حالی که پیامبر اکرم این مسوولیت را نداشت؟ چگونه است که خداوند متعال در قرآن کریم به پیامبرش می فرماید: تو فقط انذار دهنده هستی و یا وظیفه تو فقط ابلاغ است و کاری جز ابلاغ نداری، آن وقت یک دفعه مسوولیت های امام زمان و شیوه اعمال آن مسوولیت ها توسط ایشان فرق خواهد کرد؟
پس این تصور اشتباه است که فکر کنیم معنای این حقیقت که امام زمان منجی جهان بشریت هستند آن است که ایشان تشریف می آورند و انسان را خارج از مسوولیت هایی که باید داشته باشد و جامعه بشری را خارج از ساختارهای طبیعی که دارد و تاریخ را خارج از سنت های الهی به سوی بهشت و وضع مطولب خود رهنمون خواهند داشت.
این طرز فکر هم در نظر نگرفتن کرامت انسان است و هم استخفاف دین و سنت های تبدیل ناپذیر خداوند می باشد در نهایت هم انتظاری بی مسوولیت و بی خاصیت به ارمغان خواهد آورد.
روایت داریم "امام زمان بر سر مومنان دست می کشند و عقل آنها رشد پیدا می کند" اما درک معنای این حدیث نیازمند یک نگاه عمیق است نه اینکه این روایت را عامیانه تفسیر کنیم و تصور نماییم که فعل حضرت بر خلاف تمام سنت های الهی در وضع طبیعی خلقت بشر تغییری ایجاد می نماید.
نکته بسیار مهم در این زمینه آن است که همی الان هم اگر شرایطی فراهم شود که گروهی از مومنان لیاقت تفقد حضرت را پیدا کنند مورد عنایت او قرار خواهند گرفت و با لطف خاص حضرت عقول آنها بیش از سایرین رشد خواهد کرد.
منبع: "انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه" نوشته حجت الاسلام علیرضا پناهیان، انتشارات بیان معنوی
پایان پیام/
نظر شما