فلسفه اسلامی از آغاز کوششی برای جمع میان دین و فلسفه بوده است

استاد برجسته فلسفه با تاکید بر تلاش ملاصدرا در پیوند دین و فلسفه تصریح کرد: فلسفه اسلامی از آغاز و حتی از وقتی که در مرحله ترجمه بوده سیری داشته و کوششی برای جمع میان دین و فلسفه بوده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، رضا داوری اردکانی، استاد برجسته فلسفه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ابتدای سخنانش در پانزدهمین همایش بزرگداشت ملاصدرا با اشاره به اینکه درباره اخلاق به عنوان سطحی از علم الهی سخن خواهد گفت، اظهار داشت: در زمان غربت فلسفه نامگذاری روزی به نام ملاصدرا و پرداختن به مباحثات اخلاقی بسیار پرغنیمت است.

 

وی با این ادعا که در کتاب فلسفه، هر فصلی جای خودش را دارد و حساب هر موضوعی جداست، اظهار داشت: تقسیم حکمت به حکمت نظری، عملی و شعری در زمان ملاصدرا در پی وقوع حادثه ای بود که اتفاق افتاد و در نتیجه به جدایی نظر از عمل منتهی شد.

 

دکتر داوری اردکانی با این ادعا که پیوند نظر و عمل بحث مشکلی است، ادامه داد: اجمالاً می توان گفت که در افلاطون این دو، یک امر پیوسته اند و در ارسطو است که این جدایی صورت می گیرد.

 

وی بر این باور است که ارسطو اولین کسی بود که کتاب در حکمت عملی نوشت و در این باره افزود: اگر می بینید که کتاب نوامیس صرفاً به قانون اختصاص دارد به این دلیل است که یک مقدار اثر ارسطو در آنجا پیدا است.

 

عضو هیئت امنای دانشگاه تهران مدعی شد که افلاطون در اواخر عمر فلسفی اش تحت تاثیر ارسطو قرار گرفته و هر چند 20 سالی که ارسطو در آکادمی بود هماره شاگرد استاد بوده و حق استادی را رعایت کرده، اما اگر افلاطون در دهه هفتم عمرش "پارمنیدس" را نوشته باشد، در آنجا ارسطو معلم است که نمی توان نقش او را انکار کرد.

 

دکتر داوری اردکانی با این بیان که در افلاطون علم و عمل از هم جدا نیست، ادامه داد: در دیدگاه افلاطون کسانی که بدی می کنند، خوبی را نمی شناسند و کسانی که خوبی را می شناختند بدی نمی کنند این جمله خلاف فهم عادی ما است زیرا بسیار کسان علم به خوبی ها دارند اما بدی ها را هم مرتکب می شوند.

 

وی این آموزه افلاطون را به حق، اعجاز آور دانست و در تحلیل این اعجاب گفت: چرا که فلسفه سخن نابهنگام است و با فطرت اول موانست و مناسبتی ندارد، فلسفه بر فطرت اول گران می آید و شاید به همین خاطر است که سخن افلاطون عجیب می نماید.

 

عضو شورای عالی یونسکو در ایران با طرح این پرسش که آیا در حقیقت رشته اتصالی بین آموزه های عمل و نظر هست یا خیر؟ ادامه داد: هر چند در نوامیس افلاطون این پیوند برقرار است اما این رشته در اخلاق نیکوماخوف ارسطو سست می شود. در اخلاق اودینوس ارسطو که هر چند شهرتی نیز ندارد، و ظاهراً تغییرات ارسطو است، باز این نزدیکی به ارسطو پیدا است.

 

دکتر داوری اردکانی مدعی شد که فضائل اصلی در فلسفه افلاطون و ارسطو چهار فضیلت نظری، عقلی، اخلاقی و عملی اند، وی در این باره توضیح داد: فضیلت عملی مبتنی بر اخلاقی، اخلاقی مبتنی بر عقلی، و فضیلت عقلی نیز بر فضیلت نظری مترتب است اگر این امر را در نظر بگیرید تقدم نظر بر عمل کاملاً مشهود است اما ملاصدرا این دو را با یکدیگر پیوند می دهد.

 

وی با اشاره به اینکه در فضیلت عقلی باید بدانیم که کجا و چگونه عمل کنیم، اظهار داشت: با این فهم که علم عین عمل و عین تحول وجودی است و عین ظهور وجود آدمی است، اخلاق آغاز می شود.

 

استاد برجسته فلسفه در این زمینه ادامه داد: اخلاق به معنای ملکات آغاز می شود، ملکات شرط مسیر بازگشت قرار می گیرد؛ یعنی حتی برای اینکه بتوان به علم رسید، این ملکات ضروری اند.

 

وی بر این باور است که ما دو علم داریم: علمی که بر تن می زند و علمی که بر جان می زند، علمی که بر تن می زند، باری بر دوش ما و چیزی همراه ما است و با جان ما اتصالی نداشته و با عمل ما نیز نسبتی ندارد اما علمی که بر جان می زند علمی است که ما را می برد و نه اینکه ما آن را خرج کنیم.

 

دکتر داوری اردکانی با این ادعا که علم مفهومی و منطقی با عمل ارتباط ندارد، ادامه داد: اما اگر علم، علم حقیقی و متحد با جان باشد آن علم عین عمل است، ملاصدرا در تحقق طرح اجمالی که اخلاق او در فلسفه اسلامی داشت، مبحث نفس را از طبیعیات خارج کرده و به علم الهی می آورد. و اخلاق را به بحث نفس ملزم می کند و به صورت فصلی جدا نمی آورد.

 

وی براساس حکمت متعالیه توضیح داد: نفس ما سیری دارد و در این سیر هنگامی که عالم می شود فقط علمی نیست که عارضش شده باشد بلکه عین علم می شود و اوست که صاحب قوای شهویه و غضبیه و عقلیه است و او وقتی به عقل می پیوندد، شهوت و غضب در خدمت عقل در می آید.

 

عضو هیئت امنای دانشگاه تهران با اشاره به سخنی از قول ملاصدرا که علم وقتی به عقل می رسد علمی می شود که با اخلاق یکی می شود، افزود: فلسفه اسلامی از آغاز و حتی از وقتی که در مرحله ترجمه بوده سیری داشته و کوششی برای جمع میان دین و فلسفه بوده است.

 

وی بر این باور است که پرسش از این که این تلاش به کجا رسیده است و نتیجه اش چه بوده است بحث دیگری است اما سعی صدرالمتالهین به آوردن اخلاق به علم الهی در حقیقت به اثبات وحدت وجود تشکیکی ختم نمی شود و شان دیگر آن جمع میان دین و فلسفه است.

 

دکتر داوری اردکانی کلامی از ملاصدرا را به عنوان شاهدی برای سخنانش آورد و گفت: «علومنا هذه لیست منه محاورات الکلامیه ولا من تقلیدات العامیه ولا من الانظار حکمیة البحثیه والمقالتات السفسطیه و ... بل هی کل برهانات الکشفیه...».

 

پایان پیام/


 

کد خبر 40334

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha