به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در ابتدای این جلسه که جدا از سازندهی فیلم، سعید عقیقی نیز بهعنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت ناصر صفاریان، دبیر جلسههای نمایش فیلم و مجری برنامه ضمن معرفی عقیقی بهعنوان یکی از متخصصان تحلیل نسبت به مقولهی فیلمفارسی پیشبینی کرد که ممکن است بحث دربارهی این موضوع از خود فیلم هم فراتر برود.
سعید عقیقی نیز در ابتدای سخنان خود ضمن اشاره به یکی مهمترین معضلات سینمای مستند ایران که به گفتهی وی فقدان استراتژی مشخص برای ارائهی مطالب است گفت: «در اغلب فیلمهای مستند با حجمی از اطلاعات روبهرو هستیم که معمولاً به شکل گفتار متن روی فیلم خوانده میشود.»
وی گفت: «از آنجا که گفتار متن این فیلم از سیر معینی برخوردار نیست میتوان بخشهای مختلف آن را جابهجا کرد؛ بدون اینکه مشکلی به وجود بیاید. خطری که همواره این مدل فیلمسازی را تهدید میکند این است که تماشاگر مدتی بعد از آغاز فیلم، از طریق سیر تدوین، نکتهها و گفتار متن به این نتیجه میرسد که گویی اطلاعات فیلم در حال تکرار شدن است.»
عقیقی سپس با تکیه بر همین نکته، دربارهی تعریف فیلمفارسی گفت: «اگر در زمینهی داستانگویی تکرار حرفها اتفاق بیفتد؛ به گونهیی که مثلاً آدمها بهصورت مکرر دربارهی موضوعهایی حرف بزنند به آن فیلمفارسی گفته میشود؛ و این یعنی فقدان استاندارد مشخص دربارهی فیلمسازی.»
سعید عقیقی در ادامه صحبتهای خود با اشاره به مقوله طرح پرسش بهعنوان نقطه آغاز و تولد فیلم مستند گفت: «به نظر من در مستند «رژیستور عقب مخاطب میگردد» پرسش نخست فیلم که انگیزهی تولید آن بوده اصلاً گم شده و به همین دلیل سطر آخر جملهی خسرو دهقان در کتاب «فیلمفارسی چیست؟» (حسین معززینیا) دو بار تکرار میشود. اینکه آیا فیلمفارسی سرنوشت محتوم همهی ما نیست؟ در حقیقت میشد این پرسش را همان ابتدای فیلم مطرح کرد و در ادامه، برای آن پاسخی پیدا کرد.»
وی افزود: «در فیلم از حضور برخی افراد بهعنوان کارشناس استفاده شده تا آنها دربارهی سینما صحبت کنند، اما تلاشی برای کنترل آنها صورت نگرفته است. در چنین وضعیتی فیلمساز باید دانش خود را به کار بگیرد تا پاسخ پرسشهای مورد نظر فیلم را پیدا کند؛ نه اینکه به مهمانها و کارشناسان اجازه داده شود هرچه دلشان میخواهد بگویند.»
عقیقی سپس گفتار متن این فیلم را شبیه مقالههای روزنامه دانست و ضمن اشاره به برخی جزییات آن افزود: «متاسفانه گفتار متن این فیلم بهصورت ابتدایی نوشته شده و ضمن اینکه با تصویرها نسبتی برقرار نمیکند از کلیگویی هم رنج میبرد.»
وی همچنین به اطلاعات اشتباه فیلم دربارهی مقولهی فیلمفارسی اشاره کرد و گفت: «این مشکل از آنجا ناشی میشود که مستندساز خودش را به دست کسانی میسپارد که در فیلم حال حرف زدن برای او هستند یا به منابعی اشاره میکند که اطلاعات چندان درستی ارائه نمیکند.»
عقیقی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن اشاره به کلیشههای پرداختن به موضوع سینمای ایران در فیلمهای مستند گفت: «فیلم عامهپسند یک فرضیه است اما پرفروش در عمل اتفاق میافتد. یعنی امکان دارد فیلمی که با فرض عامهپسند بودن ساخته شده کمفروش از کار درآید و این نکتهییست که در مستند «رژیستور...» به آن پرداخته نمیشود.»
وی گفت: «بیش از شصتدرصد فیلمفارسیهای قبل از انقلاب اصلاً فروش نداشتهاند و در حقیقت مخاطب برای دیدن آن فیلمها به سینما نمیرفته است. برخلاف اطلاعاتی که این فیلم به ما ارائه میکند دلیل شکست این فیلمها آنهم در زمانی که بیش از هفتاد درصد از مردم بیسواد بودهاند منتقدان نبودهاند؛ و اصلاً در ابتدای دههی 1340 که تعداد سینمایینویسهای این مملکت به اندازهی صندلیهای دور یک میز دوازده نفره هم نبوده منتقدان نمیتوانستهاند باعث شکست این فیلمها در گیشه شده باشند.»
سعید عقیقی در بخش دیگری از جلسه با اشاره به اطلاعاتی که توسط مستند مورد بحث ارائه میشود گفت: «در فیلم اینگونه بیان میشود که فیلمفارسی در اصطلاح عُرفی به جریان اصلی سینمای ایران بین سالهای 1327 تا 1357 گفته میشود. در حالی که این اطلاعات اشتباه است و فیلمفارسی سیر معینی دارد که از نقد فیلم «لغزش» (در 1332) که توسط دکتر کاوسی نوشته شده آغاز شده و تا الآن هم ادامه دارد.»
وی با اشاره به ایجاد عبارت فیلمفارسی توسط مرحوم دکتر کاوسی گفت: «اوایل که این واژه تازه معرفی شده بود برخی نشریات به دلیل اینکه چنین واژهیی را درست نمیدانستند فیلمفارسی را بهصورت جدا از هم مینوشتند، اما مرحوم دکتر کاوسی با مراجعهی حضوری به دفتر این نشریات و ارائهی توضیح به آنها خواستار تصحیح نگارش این عبارت در مرحلهی حروفچینی و چاپ شد.»
عقیقی سپس به اظهارات یکی از روزنامهنگاران در فیلم «رژیستور عقب مخاطب میگردد» اشاره کرد و گفت: «ایشان میگوید قبل از دکتر کاوسی هم کسانی این اصطلاح را به کار برده بودند ولی به این شکل تحقیرآمیز تنها توسط دکتر کاوسی مورد استفاده قرار گرفت؛ اما در فیلم پاسخ درستی به این نکته داده نشده و سرانجام معلوم نمیشود کدامیک از این ادعاها درست است و پیش از دکتر کاوسی چه کسانی و در کدام نشریات این عبارت را به کار بردهاند!»
در ادامهی این بخش سیدوحید حسینی، فیلم خود را یک اثر پژوهشی دانست که دنبال طرح پرسش و پیدا کردن حقیقت نمیگردد: «نقل قولهایی که شما به آن اشاره میکنید نقطهنظرهاییست که در تمام این سالها در نظام نقد فیلم وجود داشته است و این تناقضها به دلیل تغییر دیدگاهی که در بعضی نویسندگان نسبت به فیلمفارسی وجود دارد طبیعی است.»
وی با اشاره به اینکه «رژیستور عقب مخاطب میگردد» نخستین مستندیست که دربارهی مقولهی فیلمفارسی در سینمای ایران ساخته شده گفت: «ترجیح دادم همهی نگاههای موجود در اینباره را به اضافهی نگاه خودم دربارهی این موضوع در فیلم بگنجانم. معتقد نیستم مستندی که ساختهام کامل است و تمام حرفها در اینباره را مطرح کرده اما معتقدم بهعنوان یک منبع تصویری که شاید اطلاعات اشتباهی هم داشته باشد میتوان به آن مراجعه کرد.»
منتقد مهمان جلسه در واکنش به این نکته گفت: «در فیلم از اطلاعات درست عبور میشود و دربارهی اطلاعاتی صحبت میکنید که شاید نادرست باشد. اتفاقاً فیلمهای پژوهشی پرسشهای اساسی را مطرح میکنند و مهم این است که پرسش مورد نظر به درستی طراحی شده باشد.»
صحبتهای مجری برنامه نیز بخش دیگری از این جلسهی نقد و بررسی بود. در این بخش ناصر صفاریان ضمن اشاره به کاربرد همزمان اطلاعات درست و غلط در فیلم گفت: «در فیلم، اطلاعات اشتباهی که توسط بعضی نویسندهها مطرح میشود مورد تصحیح قرار نگرفته و به همین دلیل بینندهیی که دربارهی این موضوع اطلاع ندارد نمیتواند نکتهی درست را از نادرست تشخیص دهد.»
وی افزود: «در این فیلم فقط از یک طیف از منتقدان و روزنامهنگاران بهعنوان کارشناس استفاده شده و شاید مهمترین مشکل این باشد که در فیلم، برخی افراد که خودشان فیلمفارسی ساختهاند از آن دفاع هم میکنند اما فرصتی به مخالفان این پدیده داده نمیشود تا دیدگاه خود را مطرح کنند.»
سعید عقیقی در واکنش به این نکته گفت: «در کشور ما کسانی وجود دارند که هرگز نقد فیلم ننوشتهاند اما در جایگاه منتقد قرار دارند. این افراد منتقد فیلم نیستند اما دربارهی سینما نظر دارند و تعدادی از آنها در مستند «رژیستور...» دربارهی فیلمفارسی صحبت کردهاند.»
وی سپس با اشاره به اهمیت استراتژی تولید فیلم توسط کارگردان گفت: «وقتی این استراتژی وجود داشته باشد بعضی موضوعها با این استراتژی همخوانی دارد و بعضیها نه. در چنین شرایطی بحث انتخاب حرفها پیش میآید و به این نتیجه میرسیم که تمام حرفهایی که در هشتاد دقیقه زده شده را مثلاً میشد در چهل دقیقه بیان کرد.»
عقیقی در بخش دیگری از جلسهی روز گذشته گفت: «مرحوم دکتر هوشنگ کاوسی در طول چند دهه، دو بار تعریف و استدلال خودش را از فیلمفارسی ارائه کرد. اگر کسی هدفش این باشد که خودش را جلو بیندازد و ذهن مخاطبش را منحرف کند ممکن است این تعریفها و استدلالها را نخوانده باشد. اما طبق این تعریف، فیلمفارسی مجموعهیی زیر استانداردهای سینمایی با داستانهای من درآوردی و تکنیک ضعیف است که ممکن است در ژانرهای مختلفی هم ساخته شده باشد.»
پایان پیام/
نظر شما