به گزارش خبرنگار سرویس مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، مساجد ایرانی تمثیل از بی نهایت است، رساندن انسان به کمال و ترکیب کننده رمز قدسی به گونه ای که این مکان دارای تقدس است و انسان با اشراق درونی با آن ارتباط برقرار می کند. این حرکت و سیر کمال گرایانه لازمه هر بنای مذهبی است که اساسا محل بندگی و پرستش است.
هنر به کمال رسیده ایرانیان با بهره گیری از مفاهیم هندسی کیهانی همواره نمود بی نهایت در یک نهایت یا صورت بوده است. مساجد در نهایت نفس را به حقیقت ازلی و مکال حقیقی می رساند. این نائل شدن با حضور و شهودی همراه است که همواره حرکت در مکان و دیدنی از جنس شناخت از لحظه ورود تا به انتها با موحد همسفر است. تمامی مراتب این حرکت مکان یچون طریقت عرفانی، آرام آرام نور حقیقت را در دل آشکار کرده انسان را از حشو و زواید خارج از این مکان مقدس منزه می دارد.
ورودی در مساجد ایران، جایگاه انتخاب و اطمینان است و تمایز را در مکان نشان می دهد و بیان می دارد که هویتی قدسی و کاملا متفاوت با پهنه هیولایی اطراف در حال وقوع است. عمدتا ورودی های مساجد ایران جرکتی روحانی به سوی آسمان دارد. به طور کلی هرچه به گذشته باز می گردیم، در می یابیم که زندگی انسان با کیهان و آسمان بیشتر مرتبط بوده است.
جلوه های این ارتباطات را در قالب نقوش هندسی چون خورشید، ماه و ستاره ها در معماری می یابیم که آنها را در تزئینات به صورت آجرکاری یا کاشی کاری و یا در کل حجم معماری در قالب استفاده از احجام هندسی مطلقی چون مکعب یا مربع، مستطیل یا دایره با احجامی از این قبیل ملاحظه می کنیم.
هندسه این نقوش دارای کششی درونی و به صو رت متحدالمرکز و یا مرکزگرا نمایان می شود. حرکت اجزای کوچک تر و چرخش آنها به دور اجزای دیگر بخشی از چرخش و حرکت کلی است. اجزا در یک نقش در عین حال که دارای اتحاد کلی هستند در بین خود نیز دارای وحدتی یکسان اند وبه سوی یک مرکز دارای یک حرکت درونهی هستند. این در واقع قانون نظام طبیعی در جهان هستی است.
منبت کاری ها، گره چینی ها و یا کاشی کاری ها به ایجاز، این نظم کیهانی را به تصویر می کشند. تمامی نقوشی که به صورت طرح های اسلیمی هستند در یک حرکت دایره وار قابل مهار شدن در دایره اند. این دوایر نامرئی چون روح و یا پهنه بی انتهای معنا، همواره در نقوش حضور دارند و بیانگر ماهیت مینویی آن اند. این نقوش اصول حقیقی را به نمایش می گذارد که بر اساس معرفت وجود و هستی شناسی علاوه بر اینکه الگویی طبیعی در جهان هستی است، در بردارنده معنای ازلی نیز هست که ره یافتن به این معنا از طریق مشاهده و درک تحقق می یابد.
تابش پی در پی نور در سطوح متفاوت و یا زوایای مختلف در پیش تاق ایوان ورودی باعث احساس حضور نور می شود ، حضوری که شاید در حالت عادی در سطوح احساس نمی شود، اما با تغییر تابش و ایجاد سایه های متفاوت، احساسی بلورین را در زیر تاق بر می انگیزاند.
نور در این میان نقش حکیمانه خویش را با ظهوری حیات بخش ایفا می کند و تاثیر وجودی خویش را در تراش الماس گونه فضا در هماهنگی شگفت انگیز با هندسه به جای می گذارد. نور، بخشایش و رحمت الهی را بر آینه دل مومنین می تابد. اگر آن واجد بازتابش باشد انوار عالی الهی را به طرق مختلف نمایان می سازد اما با وجود تکثر این ب ازتابش ها، حرکت صعودی در آنها دیده می شود و در انتها به یک خورشید یا شمسه در نور ازلی می رسند.
هندسه پیش تاق یا ایوان ورودی به صورت یک مستطیل کشیده شده است که عمدتا با دو مناره در دو طرف ترکیب می شوند و با ز بان سکوت شهادت می دهند که در ایجا اتفاقی مقدس رخ می دهد. علاوه بر این تفاوت مقیاس و شکستی که در خط آسمان عناصر اطراف خود ایجاد می کند بر حرکت عمودی رو به بالای ورودی بیشتر تاکید می کند. این عروج روحانی در پیش تاق با موتیف هایی چون مناره ها و کاشی کاری ها بر روی مناره ها به صورت آجرکاری و یا طرح های اسلمیمی، مقرنس ها، پیچ های تزیینی نیلی رنگ محیط و یا قوس های تیزه دار بیان می شود. فضای ورودی آغاز سفر عرفانی است که درون را به آنچه شایسته رسیدن اوست، سوق می دهد.
ادامه دارد...
پایان پیام/
نظر شما