خبرگزاری شبستان: در آغاز تقریبا همه مساجد اسلامی در جای معابد، کاخ ها، کلیساهای سرزمین های مفتوح و با استفاده از عناصر و مصالح موجود در آنها ساخته می شد.
مسجد جامع اموی دمشق به عنوان مسجد و مرکز اسلامی که هم پارلمان بوده و هم محلی که به امور جاری مسلمانان می پرداخت، با هدف نشان دادت قدرت جامعه جوان مسلمانان، در محل پرستشگاه ژوپیتر، خدای خدایان رومی که سابقا به کلیسا مبدل شده بود، ساخته شد.
در ایران هم اغلب آتشکده ها تبدیل به مسجد شدند از آن جمله می توان از مسجد جامع اصفهان در عهد خلافت منصور نام برد. مسجد ایرانی علاوه بر افزودن گنبد به فضای شبستان به کمک یک هندسه گام به گام و ایجاد ایوان که به شکوه و جلال آن می افزود، دارای ویژگی های منحصر به فردی است که لطافت و ظرافت در آراستن و تزیین بدنه در داخل و خارج بنا، از آن جمله اند. با این همه میراث متقدمان و تجربه به جای مانده از آنها توام با تنوع و تجربه های سنتی در استفاده از فرم و فضا و به ویژه در معماری مساجد، قرن هاست که به کمال رسیده و به بلوغ هنری و ماندگاری فنی دست یافته است.
تبلور این امر را می توان در بنای کوچک زیبا و ظریفی همچون مسجد«شیخ لطف الله» اصفهان که در اوج زیبایی، ادراک علمی و استادی مسلم است به وضوح مشاهده کرد. «ویل دورانت» مورخ مشهور و معاصر آمریکایی درباره این شاهکار بی مانند توصیف جالبی دارد. او در تاریخ تمدن خود و در آغاز عصر خرد می نویسد: بیش از همه داخل مساجد دارای زیبایی شگفت انگیزی است که شامل نقوش اسلیمی، اشکال هندسی، چنبره ای با طرح کامل و یک شکل است. در این جا هنر مجرد (آبستره) را می بینیم ولی با منطق و سبک اهمیتی که هرج و مرج مبهوت کننده ای را به عقل عرضه نمی کند، بلکه نظم قابل فهم و آرامش فکری را می رساند.
پروفسور «پوپ»، ایران شناس و مستشرق معروف معاصر در کتاب خود «بررسی هنر ایران» می نویسد: کوچک ترین نقطه ضعفی در این بنا دیده نمی شود.اندازه ها بسیار مناسب اند، نقشه آن بسیار قوی و زیبا و به طور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیبایی شناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمی تواند داشته باشد. هنر و معماری اسلامی سه ساحت فرمی برای معماری متصور است:
صورت اول: فرم تمثیلی خانه و شهر خداست که در مکه با کعبه و در هر شهر اسلامی با مسجد تحقق می یابد.
صورت دوم: خانه است که این نیز متناسب با ارزش ها و مفاهیم معنایی و معنوی شکل پیدا می کند.
صورت سوم: شهر است که ماهیتی جدای ازعوامل معنایی موثر بر خانه خدا و خانه مردم ندارد، بلکه به یک عبارت صورت مرکب این دو معناست، یعنی شهر یک خانه بزرگ است که هویتی منفک و مجزای از خانه خدا و خانه مردم ندارد، بلکه تنها خانه ای وسیع تر و گسترش یافته تر است که به جای خانواده ای محدود، خانواده ای بزرگتر را در خود جای داده است.
«کریستین پرایس» در کتاب «تاریخ هنر اسلامی» درباره شروع هنر دوره اسلامی چنین می نویسد:
داستان هنر اسلامی با چکاچک شمشیر و آوای سم ستوران در بیابان ها و بانگ پیروزی «الله اکبر» آغاز می شود. کلمات پایانی سخن کریستین پرایس در واقع بیان حقیقت و باطن هنر اسلامی «الله اکبر» است. جهادی که در آغاز کلمات آمده است مقام نفی کننده تفکر اسلامی را نسبت به صورت نوعی شرک آمیز هنر ملل و نحل بیگانه بیان می کند.
خاورشناس فرانسوی «ژرژ ماسه» که از هنرشناسان و پژوهشگران هنر دوره اسلامی است، در مقدمه کتابی که درباره این مبحث نوشته است خواننده را به آزمایشی آموزنده دعوت می کند. وی می گوید: فرض کنیم شما در هنگام فراغت مجموعه های مختلفی از عکس های هنرهای بسیار گوناگون را که در اختیار دارید بدون نظم و ترتیب خاص تماشا می کنید. در این میان این عکس ها تندیس های یونانی و نقاشی های مقابر مصری و تحجیرهای منقوش ژاپنی و نیم برجسته هندی دیده می شود.
ضمن این بررسی و تماشا به تناوب آثاری چون تصویر یک ق طعه گچ بری متعلق به مسجد قرطبه و سپس صفحه ای از یک قرآن تزیین شده مصری و آن گاه به یک ظرف مسین قلم زده کار ایران برخورد می کنید. در این هنگان هرچند ناآشنا به عالم هنر باشید با این همه بلافاصله میان این سه اثر اخیر وجوه مشترکی می یابید که آن را به یکدیگر پیوسته می سازد و همین عبارت است از روح هنر دوره اسلامی.
برگرفته از بخش هایی از کتاب «تحلیل معماری مساجد ایران» تالیف دکتر رضا شاطریان
ادامه دارد...
نظر شما