حاکمیت علوم غربی بر تفکر ما به استحاله فرهنگی می‌انجامد

خبرگزاری شبستان: حذف فلسفه غرب ممکن نیست اما اگر علوم الهی به خصوص در فلسفه و عرفان محور شوند، علوم غربی نیز به راحتی نقد و بررسی می‌شوند و ما در بستر زمان شاهد استیلای فلسفه اسلامی خواهیم بود.

یحیی کبیر، دانشیار و عضو هیئت علمی گروه فلسفه پردیس قم دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان مبنی بر اینکه تدریس و تبیین فلسفه غربی در دانشگاه های کشور و جایگزینی آن به جای فلسفه اسلامی چه آسیب هایی در پی دارد و تا چه اندازه در این زمینه به تحول علم فلسفه نیازمندیم، گفت: البته در دانشگاه های ما فلسفه اسلامی نیز در تمامی شاخه ها تدریس می شود و فلسفه غربی و اسلامی تقریبا همزمان با یکدیگر پیش رفته اند اما متاسفانه در برهه ای از زمان فلسفه غربی اوج گرفت و در اوج مانده است.

 

وی ادامه داد: امروز در دانشگاه های کشور به طور میانگین 65 درصد مسائل فلسفی غرب تدریس می شود و شاید 35 درصد فلسفه اسلامی؛ این ترکیب باید به صورت پنجاه پنجاه دربیاید و توازن خاصی برقرار شود.

 

مولف کتاب "بنیاد حکمت برتر" بیان کرد: متاسفانه امروز در کشور ما فلسفه غربی محوریت پیدا کرده و فلسفه شرقی و اسلامی به حاشیه رانده شده است، اگر محوریت شرقی ایرانی این دانش به جایگاه اصلی خود باز گردد، فلسفه غرب می تواند در بسیاری از مسائل نقش کمک کننده داشته باشد اما آنچه امروز شاهد آن هستیم عکس این اتفاق در دانشگاه ها است.

 

این استاد فلسفه و عرفان عنوان کرد: متاسفانه این روند در بسیاری از مواقع مرعوب غرب شدن استاد را در پی داشته است که این مساله می تواند آسیب  های جدی در پی داشته باشد؛ این امر یعنی استیلای تدریس فلسفه غرب بر فلسفه اسلامی حدودا از دهه 50 در کشور آغاز شد و تا کنون نیز ادامه داشته و قوت بیشتری گرفته است.

 

کبیر اذعان کرد: در این دهه برخی از اساتید با نام نوگرایی و نو شدن، باعث توفق فلسفه غرب در دانشگاه شدند اما غافل از این بودند که هر نویی و هر چیز تازه ای، قوی و عمیق نیست همان طور که امروز مثلا گوشی های سه سیمکارته چینی در شکل های زیبا و شکیل وارد بازار می شود اما فاقد کیفیت است لذا نو بودن و جدید بودن آن موجب جذب مشتری نمی شود چرا که استحکام لازم و کیفیت مناسب را ندارد.

 

وی ادامه داد: مسائل جدید نیز با روش های جدید همین حکم را دارند و اگر چه نو باشند اما قطعا عمق حکمت ملاصدرای اسلامی را ندارند اما متاسفانه به دلیل یاد شده 40 سال فلسفه غرب در این کشور به جلو افتاد و پیشتاز شد، بنابراین هر چیز جدیدی معلوم نیست پایه های عمیق و مستحکمی هم داشته باشد.

 

مولف کتاب "دین پژوهی فلسفی" تصریح کرد: البته برخی از مسائل فلسفه غربی نیز عمیق و قابل توجه است اما باید میان فلسفه غربی و اسلامی تفکیک قائل شد و محوریت را از آنِ فلسفه اسلامی کرد و غرب را به حاشیه بُرد اما از سوی دیگر علم فلسفه غرب از آن جهت می تواند کمک کننده و موثر باشد که  نقدهایی مطرح می کند که ما می توانیم از طریق فلسفه سینایی و صدرایی به آنها پاسخ داده و موجبات رشدش را فراهم کنیم.

 

وی با بیان اینکه فلسفه غرب کثرت شکل های جدید دارد و مسائل جدید آن پر زرق و برق است، گفت: همین مساله موجب می شود که جوانان مسلمان نیز که نوگرا هم هستند، به طور طبیعی به سراغ این مسائل می روند به خصوص اگر اساتید نیز غرب زده و مرعوب تجدد غرب باشند، این مساله پررنگ تر می شود لذا این فاکتورها موجب می شود فلسفه اسلامی بیشتر به حاشیه رود.

 

عضو هیئت علمی فلسفه در دانشگاه تهران ابراز کرد: حذف فلسفه غرب ممکن نیست اما اگر علوم الهی و اسلامی به خصوص در فلسفه و عرفان محور شوند، علوم غربی نیز به راحتی نقد و بررسی می شوند و ما در بستر زمان شاهد استیلای فلسفه شرقی خواهیم بود که در این زمینه باید وزارت علوم و نهادهای ذیربط قوی عمل کنند.

 

وی تاکید کرد: باید مسائل زیربنایی علوم انسانی اسلامی و شرقی شود، در غیر این صورت سیطره و فوقیت علم غرب در فکر و اندیشه و زندگی ما موجب استحاله شدن فرهنگ ما می شود این در حالی است که فرهنگ غنی ای داریم که با غفلت از آن، از دست می رود.

 

کبیر خاطرنشان کرد: از سوی دیگر اگر این روند ادامه یابد، فلسفه اسلامی در ایران اسلامی تحقیر شده و حب فلسفه غرب تشدید می شود و گرایش به آن بسیار و زمانی که این عشق زیاد شد، نتیجه سوم را خروجی می دهد و آن اینکه جوان ما به صورت تمام عیار منحل در غرب شده و و تمدن ایرانی و شرقی خود را فراموش می کند که این یک فاجعه است و در این راستا باید اساتید، فرهیختگان حوزه و دانشگا و دولتمردان به داد جوانان برسند.

پایان پیام/

 

کد خبر 400366

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha