خبرگزاری شبستان: یکی از مطالبی که همواره در بحث مهدویت پژوهی وجود دارد، بحث انحرافات و آسیب های پژوهش های مهدوی است که گاه صدمات خطرناک و جبران ناپذیری بر پیکره این پژوهش ها وارد می کند، برای بررسی این مطلب گفتگویی را با حجت الاسلام الهی نژاد، عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی می خوانیم.
آسیب شناسی مهدویت پژوهی به چه معنایی است؟
جهت پاسخ به سوال، ابتدا باید دو موضوع آسیب شناسی و مهدویت پژوهی خوب توضیح داده شود و بعد رابطه میان آن دو را مطرح نمائیم
اصطلاح آسیبشناسی به عنوان یک اصطلاح جدید، به مطالعه علمی آسیب ها و آفت های یک حوزه و نیز به چگونگی مبارزه و مقابله با آنها می پردازد و با ارائه راهکارهای علمی و کاربردی، علاوه بر درمان بافت های آسیب پذیر با رویکرد پیش دستانه به بیان علل و عوامل پیشگیرانه مبادرت می ورزد و در همه حوزه ها و رشتههای علوم اعم از کاربردی، پایه، تجربی، طبیعی و انسانی به کار گرفته شده و به تبع آن در ادبیات دینی نیز بیش از یک سده است که مورد توجه اندیشمندان دینی قرار گرفته است.
اما معنای مهدویت پژوهی؛ مهدویت پژوهی همان حوزه مطالعاتی مهدویت است که به مباحث و مسائل درونی مهدویت می پردازد. در دوران معاصر به چند جهت به عنوان یک حوزه دانشی قابل طرح است: اولا اقبال و توجه مردم به مهدویت بسیار زیاد شده است. ثانیا احساس نیاز مردم به مباحث مهدویت بیشتر شده است. ثالثا کاربرد و کارکرد مهدویت در جامعه پر رنگ تر شده است. رابعا مسائل ، مباحث اعم از درونی و بیرونی، ونیز شبهات و ایرادات مخالفان نسبت به مهدویت ازیاد پیدا کرده است. و از طرفی حوزه مهدویت بهره مند از استاندارد های علمی نظیر موضوع، مسائل، غایت و روش می باشد که همه این موارد نشان ازانسجام گرائی و ساختارمندی حوزه مهدویت داشته و به نوعی نویدگر شکل گیری حوزه ای به نام مهدویت پژوهی است.
در توضیح آسیب شناسی مهدویت پژوهی گفته می شود؛ آسیب شناسی مهدویت پژوهی به معنای مطالعه و شناخت آسیب های مهدویت پژوهی با دو رویکرد پسینی و پیشینی، و تحلیل و بررسی علل، عوامل و دلایل پیدائی آن است. به بیان دیگر؛ آسیب شناسی در حوزه مهدویت پژوهی ابتدا با رویکرد توصیفی و گزارشی که یک رویکرد پسینی است به توصیف و گزارش آسیب ها و آفت های موجود می پردازد و در مرحله بعد با رویکرد هنجاری و توصیه ای که یک رویکرد پیشینی است با نگرش پیش دستانه به شناسائی و معرفی آنها مبادرت می نماید. پس آسیب شناسی مهدویت پژوهی به معنای بررسی واقع بینانه مشکلات، اشکالات،انحرافات، آفات و موانع رشد و کمال مهدویت پژوهی به عنوان یک حوزه دانشی است و منظور از آسیب ها و آفت ها اموری هستند که فرایند سیر آرمانی خواهی و غایت طلبی مهدویت پژوهی را کًند و یا غیرممکن نماید و این آرمان خواهی و غایت طلبی به این معنا نیست که مهدویت پژوهی به عنوان یک رشته، ظهور پیدا نماید بلکه باید به غایت خودش که همان میان رشتگی است بدون آسیب و آفت نایل آید.
بحث آسیب شناسی مهدویت پژوهی چه اهدافی را دنبال می کند؟
چند هدف می توان برای این موضوع برشمرد ازجمله:
1ـ مطالعه و شناخت آسیب های حوزه دانشی مهدویت پژوهی با رویکرد پسینی و گزارشی
2ـ مطالعه و شناخت آسیب های حوزه دانشی مهدویت پژوهی با رویکرد پیشینی و هنجاری
3ـ جلوگیری از آسیب های احتمالی با رویکرد پیشگیرانه
5ـ درمان اثرات تخریبی آسیب ها و جلوگیری از بازآفرینی آنها
تحلیل ِالگوئی شما در پژوهش های مهدوی چیست؟ به بیان دیگر شما از چه شیوه و الگوی برای شناخت بهتر آسیب ها در این حوزه استفاده می کنید؟
در حوزه مهدویت پژوهی، مقوله آسیب شناسی در قالب فلسفه مهدویت پژوهی و فلسفه فلسفه مهدویت پژوهی توجیه می شود و به معنای رفع فاصله میان «مهدویت پژوهی محقق» با «مهدویت پژوهی بایسته» و رفع فاصله میان «مهدویت پژوهی موجود» با «مهدویت پژوهی مطلوب» است.
در این فرایند؛ ابتدا با ارائه مفهوم شناسی مهدویت پژوهی در دو مقام موجود و مطلوب، به شناسائی و توصیف چالش ها، آفت ها، انحرافات ،کجروی ها و کج اندیشی ها که باعث رکود یا از هم گسیختگی نظام دانشی مهدویت پژوهی شده است، توجه می شود و بعد با رویکرد توصیه ای و هنجاری به تبیین علل و عوامل موثر و تآثیر گذار جهت درمان و ترمیم آنها اقدام می شود تا این حوزه فکری و اعتقادی به دور از اختلال ها و آفت های مفهومی و نیز به دور از چالش ها و آسیب های مصداقی، به سوی بازخوانی و باز آفرینی صحیح سوق داده شده و به جایگاه مورد نظر که همان مهدویت مطلوب است نزدیک شود.
قلمرو و گستره بحث مهدویت پژوهی چیست؟
مهدویت در سه ساحت « ماهیت مهدویت»، «تحقق خارجی مهدویت با رویکرد رفتاری» و «تحقق خارجی مهدویت با رویکرد معرفتی» قابل تقسیم است. ماهیت و اصل مهدویت عبارت است از مجموع حقایق، معارف و آموزه هایی که از طریق آیات، روایات صحیح و عقل سلیم حول مقوله مهدویت شکل می گیرد. تحقق خارجی مهدویت همان باورداشت مهدویت است که در جامعه مهدی باوران جریان پیدا می کند که به دو قسم الزامات رفتاری منتظرانه و الزامات معرفتی منتظرانه تقسیم می شود زیرا یک بار بحث از رفتار و روابط فردی مردم و بنیادها و تعاملات اجتماعی آنها با محوریت انتظار و مهدویت است که برایند این فرایند به شکل گیری جامعه منتظران منجر می شود.
بار دیگر صحبت از فعالیت ها و تلاش های عالمان و متخصصان مهدویت پژوهی است که برایند آن بروز نگرش ها و دیدگاه های مختلف معرفتی پیرامون مهدویت می باشد که در قالب نوشتجات و مکتوبات مهدویت بروز و ظهور پیدا می کند. مقصود از آسیب شناسی و متعلق آن در این نوشتار قسم سوم (تحقق خارجی مهدویت با رویکرد معرفتی) خواهد بود زیرا ماهیت و اصل مهدویت که خاستگاه قرآنی، روایات صحیح و عقل سلیم دارد بخاطر قداست و نقد ناپذیری مصون از آسیب و آفت بوده و از حیطه آسیب شناسی خارج است. قسم دوم یعنی «تحقق خارجی مهدویت با رویکرد رفتاری»، که خاستگاه جامعه شناختی داشته و دارای رویکرد درجه یک می باشد به خودی خود از گستره بحث که با رویکرد درجه دو دنبال می شود خارج است زیرا از جمله شاخصه های مهم آسیب شناسی در این نوشتار رویکرد بیرونی و درجه دو است که متعلق آن مربوط به حوزه معرفتی و فعالیت های عالمان آن حوزه می باشد. بر این اساس باید گفت که آسیب شناسی با رویکرد درجه دو با «وجود خارجی مهدویت با رویکرد معرفتی» که یک رویکرد نظری است هماهنگ و توجیه پذیر می باشد.
اگر مهدویت پژوهی به عنوان یک حوزه ساختارگرا و نظام مند مطرح نشود و به آن جایگاه مطلوب در طبقات علوم اسلامی انسانی نایل نشود، چه آسیب هایی معطوف به مهدویت پژوهی می شود؟
عرصه های نو و جدید اعم از حوزه های معرفتی و غیر معرفتی، که بطور قهری دارای یک سری الزامات و قواعد بدیعی است معمولا مورد مخالفت مخالفین و انکار منکرین قرار می گیرد و معمولا با استبعادگرائی و انکار ورزی زمینه به چالش کشیدن آن فراهم می شود. عرصه مهدویت پژوهی با رویکرد دانشی که یک عرصه نو و نوینی است نیز از جمله آنهاست که موجب استبعادورزی و انکار برخی افراد قرار گرفته است و شاید علت این استبعادورزی و مخالفت های آنها به نوع نگرشی است که آنها نسبت به حوزه مهدویت دارند که همان نگرش سنتی و نقل محورانه است یعنی مهدویت را به مثابه یک اعتقاد و اندیشه بسیط و کوچک، با مسائل و مباحث تک تباری و محدود دانسته که تنها نقل و قواعد نقلی از طریق علم کلام و روشهای آن، به تبیین، توجیه و دفاع از آن می پردازد.
در خور توجه است که چطور ما در معرفیکردن مهدویتپژوهی به عنوان یک حوزه علمی، استبعاد به خرج داده و به دنبال انکار آن هستیم، اما میبینیم در دنیا امروزی، بازیای به نام فوتبال به راحتی در حوزه فنشناختی و معرفتشناختی قرار گرفته و به عنوان یک علم ساختارمند و نظامیافته قد علم میکند و یا مقوله ای به نام کتابداری تحت عنوان رشته کتابداری مطرح است و یا مقوله ای به نام جنگل که از آن رشته جنگلداری نام برده می شود پس چطور وقتی حرف از مهدویت پژوهی و رشته ای به این نام به میان می آید مورد اسبتعاد برخی افراد واقع شده و بطور کلی آن را رد می نمایند بی تردید این استبعاد نگری و دور انگاری، آسیب های جدی متوجه عرصه مهدویت پژوهی می نماید و این حوزه پر طرفدار و نقش آفرین را بی فروغ و بی خاصیت کرده و زمنیه اضمحلال کارکرد و کاربرد آن را فراهم می نمایند. در اینجا به چند آسیبی که با استبعادورزی مخالفان نصیب مهدویت پژوهی می شود به صورت تیتروار اشاره نموده و توضیح و تبیین آن را در مصاحبه های بعدی دنبال می کنیم.
1ـ رشد قشری گری و جمودگرائی نسبت به حوزه مهدویت پژوهی و مسائل آن
2ـ تضعیف جایگاه دانشی مهدویت پژوهی
3ـ تضیعیف علمیت مهدویت پژوهی
4ـ عدم پاسخ گوئی به نیاز و اقبال عمومی مردم
5ـ کم رنگ شدن کاربرد و کارکرد مهدویت پژوهی در جامعه
نظر شما