خبرگزاری شبستان: "مکیال المکارم فى فوائد الدعاء للقائم" یکى از کتاب هاى ارزشمند شیعه، نوشته آیتاللّه سیدمحمدتقى موسوى اصفهانى(1348 ـ 1301ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیةاللّه(عج) که حقش بر گردن ما افزونتر از همه مردم است، احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق مىشود و نعمت ها و منت ها بر ما دارد، به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربى است و مؤلف در مقدمه مىنویسد:
"چون ما نمی توانیم حقوق آن حضرت(ع) را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آن طور که شایسته است، بجا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از اداى حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است، انجام دهیم. . . بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت(عج)، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا براى تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودى آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست، می باشد."
تسلیم بودن و عجله نداشتن برای امر ظهور
در بیان گونه های عجله مذموم و آنچه از مفاسد بر آن مترتب می شود و اینکه سبب کفر و الحاد است.
گونه اول: گاهی عجله کردن و از دست دادن صبر و تحمل سبب می شود که شخص از افراد گمراه کننده و ملحد پیروی کند که ادعای ظهور می نمایند و جاهلان غافل از اخبار رسیده از امامان معصوم را گمراه می سازند که با جلوه دادن خیال های فاسدشان مطلب را بر عوام مشتبه می نمایند و آنان را به خرافات و انحرافات خود فرا می خوانند که عجله کردن در این امر او را بر می انگیزد تا از چنین افرادی بدون دلیل و برهان پیروی کند.
با اینکه امامان ما برای ما علامت های حضرت صاحب الامر را ذکر و بیان کرده اند و نیز علائم حتمی که هنگام ظهور آن جناب واقع و ظاهر می شود به روشن ترین وجه یادآور شده اند و به ما امر کرده اند که بر اعتقاد به امامت ثابت بمانیم و به کسی که مدعی نیابت گردد یا پیش از آشکار شدن آن علامت ها ادعای ظهور کند پاسخ مثبت ندهیم از خداوند خواهانیم که ما را از فریب جلوه گری های شیطان در پناه خود نگه دارد.
گونه دوم: بسا می شود که شتاب کردن در این امر سبب مایوس شدن از وقوع آن می گردد که نتیجه چنین عجله ای تکذیب پیامبر و امامان خواهد بود در اخبار متواتر رسیده مبنی بر اینکه آن حکومت الهی واقع خواهد شد و امر فرموده اند که انتظار آن را بکشیم.
گونه سوم: احیانا شتابزدگی در این امر مایه انکار کردن حضرت صاحب الزمان می شود چون ممکن است شخصی به امامت امام دوازدهم معتقد باشد و بقای آن حضرت را باور دارد و در عین حال از ظهورش مایوس و ناامید باشد به سبب طولانی شدن غیبت و عجله کردن نسبت به آن که از هلاک شدگان خواهد گشت.
این قسم دوم از قسم عجله ای است که مایه هلاکت و خسارت است و قسم سوم اینکه عجله کردن او را به آنجایی که حضرت را اصلا انکار کند می کشاند که با گمان فاسد خود بگوید اگر وجود داشت ظاهر می شد.
گونه چهارم: عجله کردنی که آدمی را در شک و تردید می اندازد و این نیز مانند گونه پیشین مایه بیرون رفتن از ایمان و داخل شدن در شمار یاران شیطان است و امامان ما در چند روایت فرموده اند که اگر خدای تعالی می دانست که دوستانش به تردید می افتند حجت خود را یک چشم بر هم زدن از آنان پوشیده نمی داشت.
گونه پنجم: آنچه سبب اعتراض کردن بر خدای تعالی نسبت به قضا و قدرش می شود و مایه اعتراض کردن بر امام در تاخیر انداختن ظهورش می گردد آن است که شخص بگوید چرا آشکار نمی شود و مانند این سخنان را بر زبان جاری نماید که عجله کننده در این مورد به خاطر اعتراض و اشکال بر خداوند پیرو شیطان است.
پایان پیام/
نظر شما