اثر موسيقي‏ متداول بر روان آدمي؛ احیای خوی حیوانی یاسبکباری و فرشته منشی

خبرگزاری شبستان: گاه مناجات يك جوان را اداره مي‏كند. گاه نيز يك غزل يا قصيده، كمبودهاي دروني او را ترميم مي‏كند؛ امّا لذت غزل هرگز در ترانه يافت نمي‏ شود.

 

به گزارش خبرگزای شبستان: آیت الله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید ضمن تقسیم بندی موسیقی به سه دسته مختلف، به پرسشی در رابطه با آثار موسیقی های متداول بر روان آدمی پاسخ گفته است.

متن سوال مطرح شده و پاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

سوال : به نظر شما، موسيقي‏هاي متداول چه تأثيري بر روان آدمي مي ‏گذارد؟

پاسخ : ابن سينا رحمه‌الله در نمط نهم اشارات و تنبيهات مي‏نويسد: گاهي عارف به «نغمه رخم»، يعني آهنگ ملايم نياز دارد تا او را متّعظ كند.[1] در درس مرحوم الهي قمشه‏اي (قدس‌سرّه)، وقتي به اين قسمت از شرح اشارات رسيديم (سه نفر در آن درس حاضر بوديم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتيم تا جناب آقاي ربّاني خراساني كه از علماي بزرگ تهران بود (يكي از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، يكي از غزلهاي استاد را براي ما بخوانند كه ايشان هم اجازه دادند.

 

گاه مناجات يك جوان را اداره مي‏كند. گاه نيز يك غزل يا قصيده، كمبودهاي دروني او را ترميم مي‏كند؛ امّا لذت غزل هرگز در ترانه يافت نمي‏شود. ترانه لذتي كاذب ايجاد مي‏كند؛ اما غزل شهدي است كه لذت صادق را به همراه دارد و تا پايان عمر با انسان همراه است. غزلهاي حافظ و سعدي چنين است.

 

به هر حال، اگر كسي خود را با ترانه سرگرم كند، در سنين بالاتر، خود متوجه مي‏شود كه با ذائقه او هماهنگ نيست، در حالي كه انسان با مناجات و غزل انس ديگري دارد. غزل حافظ هميشه مي‏ماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بيشتر مأنوس مي‏شود.

 

همه مي‏دانيم كه آهنگهاي طرب‏انگيز خوي حيواني را در ما زنده مي‏كند. آهنگهايي كه فرشته‏ مَنِشي را در آدم احيا مي‏كند، به انسان سبكباري مي‏دهد و بشر را از شهوت و غضب دور مي‏كند نيز مي‏شناسيم. به آهنگهاي مشكوك گوش نمي‏دهيم.

 

از اين نظر موسيقي بر سه قسم است:

1. موسيقي‏هايي كه حالتي روحاني در انسان ايجاد مي‏كند كه اشكال ندارد.

2. موسيقي‏هايي كه به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحريك مي‏كند كه اين دسته نامشروع است.

3. دسته‏اي از موسيقي‏ها هم مشكوك است، پس با داشتن راه صحيح، ديگر به دنبال مشكوك نمي‏رويم. خواندن غزلها و مناجاتها با صداي خوب، خصيصه ما ايرانيان است. ما ايرانيان به آواز بيش از نواختن علاقه داريم كه بسيار خوب است و بيش از آن هم نياز نيست.

 

در فرهنگ شيعي ما، مستحب است كسي كه اذان مي‏گويد، «صيّت»، يعني خوش صوت باشد[2] تا نياز قوه سامعه تأمين شود. اشعار خوبي وجود دارد كه اگر با صداي خوش خوانده شود، اين نياز انسان را تأمين مي‏كند.

از طرفي، اشعاري كه در اثر پيمودن اين راه فرا گرفته، همه عمر براي او مي‏ماند و هرچه سن بالاتر مي‏رود، بهره او از اين اشعار بيشتر مي‏شود.

 

پی نوشت ها:

[1]  ـ ر.ك: الاشارات و التنبيهات، ص 360.

[2]  ـ ر.ك: وسائل الشيعه، ج 5، ص 410.

 

منبع : پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه

 

پایان پیام/

کد خبر 396517

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha