به گزارش دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان و به نقل از «تاریخ ایرانی»، کریستوفر دی بلیگ در کتاب «ایرانی میهنپرست؛ محمد مصدق و کودتای خیلی انگلیسی» درباره دستگیری او مینویسد: «مصدق در فکر بود تا بیخطرترین و مطمئنترین راه را برای تسلیم شدن پیدا کند اما به هر حال گروه مأمور تجسس زودتر پیدایش کردند. یکیشان داشت توی یکی از اتاقهای طبقه بالای اتاق خانه مادر معظمی میچرخید که نخستوزیر مخلوع را دراز روی تشک دید. مأمور، ماشین صدا کرد و همگی به سرعت رفتند به ستاد شهربانی. همان روز بعد از ظهر، مصدق و سه تا همکارش را بردند به باشگاه افسران، جایی که سرلشکر زاهدی دولت تازهاش را تشکیل داده بود. کودتاچیها هم آنجا بودند تا به زاهدی تبریک بگویند. نخستوزیر تازه بزرگوارانه ازشان استقبال کرد. جلو آمد تا با مصدق دست بدهد. گفت: خیلی متأسفم که اینجا میبینمتون.»
پایان پیام/
نظر شما