به گزارش خبرنگار سرویس مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، روز پنج شنبه، سی ام مرداد ماه به نام روز جهانی مسجد شناخته می شود، روزی که با پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران به سازمان کنفرانس اسلامی به جمع سایر مناسبت های تعیین شده در تقویم پیوست.
هرساله با فرارسیدن این روز، اجلاس ملی با حضور مقامات بلندپایه در کشورمان برگزار می شود، با این وصف اما این روز آنچنان که باید در سطح جامعه شناخته شده نیست و بعضا برخی حتی اطلاعی از آن ندارند.
در این راستا با حجت الاسلام دکتر «سید سجاد ایزدهی»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت وگو نشسته ایم که حاصل آن را می خوانید:
- به عنوان اولین سوال دلیل اینکه در طول چندسال اخیر روز جهانی «مسجد» در سطح جامعه ایران و حتی در سطح ممالک اسلامی آنچنان که باید شناخته نشده از کجا ناشی می شود و چه تحلیلی نسبت به این مسئله دارید؟
قبل از پاسخ به این سوال مایل ام اشاره ای به اصل نامگذاری روزها داشته باشم، در واقع این نامگذاری یک نماد محسوب می شود، بنابراین پیش از آن که این نماد تبدیل به یک عملیات اجرایی شود باید اولا اطلاع رسانی و جهت دهی و ثانیا امکانات مناسب برای گسترش را آن در نظر بگیریم.
در چنین سطحی در رابطه با نامگذاری روزها توقعی جز این نمی توان داشت، برای مثال روز بسیج، روز زن، روز مرد و ... داریم، تمام این نامگذاری ها از یک بُعد به علت آن است که فرهنگی را به یاد داشته باشیم و برای ترویج آن بکوشیم.
حال در بُعد دیگر یعنی از منظر نگرش مسجدی باید گفت که این نامگذاری به مفهوم ارتباط موثر در راستای کارکرد و کارایی مسجد است، یعنی چه طور بتوانیم از ظرفیت مساجد استفاده کنیم.
فارغ از این نامگذاری به ویژه نام نهادن روزی به نام روز جهانی مسجد، چندین معنا را در بر می گیرد، اولین معنا برای توده مردم است، مسجد نهادی مردمی است لذا می بینیم که مردم همواره در راستای عمران مساجد می کوشند.
بنابراین با وجود اینکه مسجد نهادی مردمی است اما ترویج فرهنگ مسجدی جز با تبلیغات و سازماندهی نهادهای زیربط موثر نیست، در سال های قبل نهضت خوابگاه سازی، مدرسه سازی، نهضت خیرین مدرسه ساز را داشته ایم اما برای مسجد که اساسی ترین رکن هویت جامعه اسلامی است آنچنان که باید تلاش نکرده ایم.
در گذشته مسجد یک شهر بلندترین بنای آن شهر محسوب می شود و نماد اجتماع مردم، بسیج نیروها و هویت آن جامعه محسوب می شد اما در این دوره می بینیم ساختن مسجد در سیر شهرسازی به حاشیه رفته است، زمانی که اصل مسجد این چنین به حاشیه می رود چه طور می توان انتظار داشت که همه اعضای یک جامعه از مسایل مربوط به مساجد مطلع باشند.
بنابراین اگر روز جهانی مسجد نه تنها در سطح کشور ما که حتی در سطح ممالک اسلامی آنچنان که انتظار می رود شناخته نشده است به این مفهوم نیست که مسجدسازی نمی شود بلکه به نظر می رسد نهادها و سازمانی مسئول از جمله سازمان کنفرانس اسلامی باید بودجه ای را برای ترویج فرهنگ مساجد لحاظ کند.
- در سطح جامعه خودمان چگونه می توانیم رویکرد فرهنگی را نسبت به مساجد همچون گذشته زنده کنیم؟
یکی از مهمترین عوامل آن است که نسبت به ارایه امکانات و بازسازی مساجد دغدغه بیشتری داشته باشیم، مساجد قدیمی باید بازسازی شوند و کتابخانه ها در مساجد باید به عنوان یکی از ارکان اصلی مسجد حضور جدی داشته باشند.
در حوزه اوقات فراغت باید فضایی ویژه برای مساجد اختصاص یابد، در این صورت تمامی گروه های سنی به مسجد مراجعه می کنند چراکه می دانند با مراجعه به مسجد مشکل آنها مرتفع خواهد شد.
اینکه می بینیم در کشورهای غربی این نگرانی نسبت به بنای مساجد جدیدی وجود دارد ناشی از این تاثیر فرهنگ ساز مسجد است، معتقدم باید از بعد خارجی و توسعه نمادهای اسلامی تلاش مضاعفی داشته باشیم و در عین حال مسجد را به عنوان نماد جلوگیری و مبارزه با تهاجم فرهنگی و نهادی برای تعلیم و آموزه های دینی در جامعه مطرح کنیم.
- حدود 200 مسجد طی حملات رژیم غاصب اسراییل به غزه یا به طور کامل تخریب شدند یا آسیب دیدند، سوال آن است که چرا اسراییل از یک سو در فلسطین، «داعش» در عراق و وهابیت، تخریب مساجد را هدف قرار داده اند، مسجد چه ویژگی دارد که با تخریب به دنبال از میان بردن آن ویژگی هستند؟
این کار یعنی تخریب مساجد نشان می دهد که آنها مراکز دینی و مراکز مذهبی و به صورت خاص مسجد را نشانه گرفته اند. این امر حکایت از ترس آنان از مساجد و نفوذ مساجد دارد. اگر جامعه شناسی جدی در خصوص مسجد انجام دهیم می بینیم که مسجد از زمان پیامبر(ص) به عنوان مهمترین محل اجتماع مسلمین شناخته شد، پیامبر در ورود چند روزه خود به دهکده «قبا» ابتدا دست به تاسیس مسجد می زند و بعد از ورود به مدینه نیز اول مسجد می سازد. همین توجه به مسجد نشان از نقش و تاثیر عمده آن بر گسترش آموزه های دین دارد.
بنابراین مسجد در زمان پیامبر(ص) نه فقط به عنوان محل عبادت که حلقه ارتباطی مسلمین نیز محسوب می شود و مردم با حضور در مسجد از مشکلات یکدیگر آگاهی یافته و در صدد حل آن بر می آیند، رویکردی که سال ها در مساجد جاری بود و امروز نیز در سطح و درجه ای دیگر ادامه دارد، لذا این گروه ها می ترسند، می دانند که شبهات جوانان در مساجد پاسخ گفته می شود، آنها از ظرفیت بالقوه مساجد مطلع اند لذا مسجد را هدف و آماج حملات خود قرا می دهند. معمولا در جوامعی که مسجد فعال و امام جماعت مطلعی را در اختیار دارند سطح اطلاعات مردم بالاتر است و جامعه پویایی خود را دارد.
در واقع با حضور چنین مسجدی است که امکانات ترویجی و تبلیغی دین نمود یافته و جامعه متحول می شود، گروه های تندرو از این توانایی مسجد می ترسند.
- به نظر شما چه رویکردی باید از سوی ممالک اسلامی برای حفظ مساجد اتخاذ شود؟
به جد معتقدم که در تصمیمات کوچک و کلان جامعه باید بودجه به گونه ای تنظیم شود که مسجد محور کار قرار گیرد. اگر مسجد را محور قرار دهیم در بسیاری از بودجه های کلانی که برای مقابله با جریان های فکری و تهاجم فرهنگی صرف می شود، صرفه جویی می شود چرا مسجد خوراک فکری و معنوی جوان را ارایه می کند و فرهنگ اسلامی را به او می آموزد.
اگر جامعه به لحاظ فرهنگی و به لحاظ ظاهری (مقصود در معماری شهری) با محوریت مسجد تقسیم شود در یان صورت این جامعه، جامعه ای خواهد بود که بخشی از خود را با مسجد، بخشی را با نماز، بخشی را با امام جماعت تعریف جامعه جامعه ای خواهد بود که بخشی ازخودش را با مسجد، بخشی از خود را نماز، بخشی از خود را با امام جماعت تعریف خواهد کرد. من معتقدم که در بحث تصمیم گیری ها باید محوریت مسجد مراعات شود.
پایان پیام/
نظر شما