چند سکانس از مصائب کودکان کار در مرکز خراسان شمالی/آهی از ته دل

خبرگزاری شبستان: کودکان کار با دنیای کودکان غریبه اند؛ از لذت ها و شادی ها و بازی های بچه گانه محروم، اما با دلی سرشار از امید و آرزوهای کوچک و بزرگ، در کنار ما گذران ایام می کنند.

به گزارش خبرگزاری شبستان/خراسان شمالی

امروزه کار کودک بیشتر در کشورهای در حال توسعه جهان رواج دارد، جاییکه میلیون‌ها کودک در سنین کودکی به کار مشغول می‌شوند با این هدف که به امرار معاش خود و خانواده خود کمک نمایند. اکثر آنها برای ساعات طولانی و با مزدی اندک و یا بدون مزد مشغول به کار هستند. بسیاری در شرایط خطرناک کارمی‌کنند. مبارزه با این نوع کارهای خطرناک و استثماری به خاطر پراکندگی و دور از چشم بودن، بسیار دشوار است. کودکانی که در اقتصادهای غیررسمی شهرهای گسترده، یا نواحی دوردست روستایی، یا پشت درهای بسته خانه‌ها و از جمله خانه خودشان مشغول کارهستند، از دسترسی عملی بازرسان کار خارج هستند. الغای کار کودک به خاطر فقر و از جمله فرهنگ فقر که از نسلی به نسلی دیگر منتقل می‌شود و موجب می‌شود برخی خانواده‌ها برای کار کودک ارزش بیشتر قائل باشند تا برای تحصیل کودکان، بسیار دشوار است. 


به بهانه کشیدن وزنم به سمت کودکی که در کنار عابر بانک حد فاصل چهار راه مخابرات و شهید بهشتی نشسته بود می روم از این که برخلاف عابرانی که با اصرار او به سراغش می روند از استقبال من برای انجام این کار خرسند می شود و با خوشحالی می گوید آقا 100 تومان شد اما بیشتر هم دوست داشتید بدهید.

زمانی که نحوه کارکردنش را جویا می شوم مکثی می کند و به آرامی می گوید: کلاس ششم ابتدایی هستم و امتحاناتم شروع شده، صبح ها ساعت 6 بیدار می شوم و درس هایم را می خوانم و بعد به سر کار می آیم . بعضی از مواقع با خودم ساندویچی می آورم که اگر احساس گرسنگی داشتم، بخورم.


بارضایت می گوید: روزی 6 تا 7 هزار تومان کار می کنم و پول هایم را به پدرم می دهم و شب ها ساعت 8 به سمت خانه می روم.


وی از ته دل آهی می کشد و با لبخندی دلنشین عنوان می کند: خیلی دوست دارم مثل بچه های دیگر به شهربازی بروم و بازی کنم ولی نمی دانم چرا حال و روز من و خانواد ه ام این گونه شده است.

با شنیدن این جمله اش که "خوش به حال آن هایی که پولدار هستند" به فکر فرو می روم.

 

دلگیری کودکانه
از او علت کارکردنش را جویا می شوم در پاسخ می گوید: در حال حاضر برای تأمین مایحتاج زندگیمان به پول احتیاج داریم با این وجود درس هایم را می خوانم و امیدوارم در آینده شغل مناسبی پیدا کنم تا هم خودم و هم خانواد ه ام از این وضعیت رهایی پیدا کنیم.
 

وی می گوید: از اینکه مجبورم کار کنم دلگیرم بعد از خدا حافظی دوباره با نگاه ملتمسانه سراغ رهگذران می رود و با نگاه به مردم دوباره تکرار می کند آقا وزرن، خانم وزنتان را نمی کشید؟!

 

*باید کار کنم
ساعت 14 از چهارراه مخابرات به سمت میدان شهیدبهشتی حرکت می کنم، پسرک آدامس فروش به سرعت سراغم می آید و با سر و صورتی آفتاب سوخته، لبانی خشکیده، لباس های نامناسب و با دمپایی و پاهایی که باوجود خستگی گام بر می داشت و از من می خواهد یک بسته آدامس بخرم، فرصت خوبی برای همکلام شدنش است می گوید: سال اول راهنمایی ترک تحصیل کردم و روزانه از این کار 10 هزار تومان درآمد کسب می کنم. هر چند شدت آفتاب و هوای گرم اذیتم می کند ولی به هر حال باید خرج خانواده ام را در بیاورم.


از او درباره ادامه تحصیلش پرسیدم با لبخندی اظهار میدارد: وضع مالی خوبی نداریم و باید کار کنم، دوباره به سمت رهگذارن دیگر می رود تا بسته های آدامس خود را بفروشد.


* خند ه ای از ته دل
سراغ دو کودکی که درب ورودی پاسا‍ژ لادن کنار هم نشسته و مشغول کشیدن وزن افراد بودند رفتم هر دو با هم شروع به صحبت کردند آقا تو رو خدا بیاین اینجا وزن خودتان را بکشید هر چقدر هم پول دادید قبول است، بعد از کشیدن وزن خودم بر روی هر دوترازو، دوباره با آنان هم صحبت می شوم و می گویند: کلاس چهارم و هفتم ابتدایی هستیم، امتحانات یکی از آن ها شروع شده اما می گفت درس هایم را نخوانده ام و روزی 7 هزار تومان کار می کنم و دوستش می گفت من امتحان ندارم و از ته دل می خندیدند.


*آرزویی دست یافتنی
کودکی را از دور دیدم در حالی که نشسته بود و ترازوی خود را در جلوی خودش قرار داده بود و با نگاه کردن به عبور و مرور مردم در پیاده رو هر از گاهی از مردم درخواست می کرد که وزن خودشان را بکشند به سمتش رفتم تا اینکه می خواست کلمه "آقا وزن" رو بیان کند، گفتم چقدر می گیری؟ گفت هر چی خودتان بدهید. وزن خود را کشیدم و چند سوالی از او پرسیدم که درباره کارش می گوید: کلاس پنجم ابتدایی ام روزی سه الی چهار هزار تومان کار می کنم و شب ها ساعت 9 به خانه می روم و با این پول به پدر و مادرم کمک می کنم از این کار خسته شدم و دوست دارم در کلاس های ورزشی ثبت نام کنم و با دوستانم بازی کنم چرا ما با بچه های دیگر باید فرق داشته باشیم؟!


درباره آرزویش از او پرسیدم با خنده و چند لحظه ای مکث نگاهش را به سمت خودروهای در حال حرکت معطوف می کند و سپس ماشین پ‍ژو 206 که درحال عبور از خیابان بود را نشان می دهد و می گوید: دوست دارم یکی از آن ها را داشته باشم.

 

* نالان از زمانه
کودکی که یک بسته آدامس در دستانش بود در چهار راه مخابرات نشسته بود و گریه اش نظرم را جلب کرد به سمتش رفتم علتش را از او پرسیدم ولی جوابی نداد در حالی که فقط با انگشتان دستش اشکهایش را پاک می کند و چیزی نمی گوید. دوست داشتم علتش را بدانم شاید می توانستم کمکش کنم.


*از دست دادن فرصت ها
حمید رضا الهامی، کارشناس ارشد مشاوره در مورد آسیب هایی که به این کودکان به علت ورود به کار با سن کم وارد می شود، بیان می کند: کودکان فرصت های رشدی خودشان را از دست می دهند شما حساب کنید که یک کودک در سن 10 تا 12 سالگی که دوره آموزش، رشد و زمینه های تحصیلی خود است، فرصت را از دست دهد.


*در معرض آسیب های اجتماعی
وی اظهار داشت: بچه هایی که در این فضا قرار می گیرند معمولا در معرض آسیب های اجتماعی هستند. محیط های اجتماعی یا شرایطی که حاکم می شود و موقعیت هایی که آن ها قرار می گیرند.
 

*بروز آسیب های جسمانی در آینده
وی عنوان می کند: ممکن است آسیب های جسمانی نیز در کنارش باشد زیرا بچه هایی که در این سن به کار های سخت مشغول می شوند، صرفا کودک کار، کودک داخل خیابان هم نیست. مثلا کودکی که در کوره آجر پزی مشغول به کار است و فشار جسمانی که به این کودک وارد می شود این فشار ممکن است 5 یا 10 سال بعد بر روی کودک خودش رانشان دهد چون الان کودکان در دوره رشد هستند.


*سن تفریح و نشاط
الهامی، با اشاره به اینکه کودکان کار فرصت های رشد در زمینه های مختلف را از دست می دهند، خاطرنشان می کند: این کودکان هم فرصت تفریح خودشان را از دست می دهند و هم فرصت های رشد در حوزه تحصیلی، اجتماعی، جسمانی و بالاخره اینکه سن کودکی سن بازی و تفریح و نشاط است و سن مسئولیت پذیری و کار نیست.


*کودکان خیابانی نداریم
رضا الله وردی، مدیرکل سازمان بهزیستی خراسان شمالی، درباره کودکان کار بیان می کند: در استان ما خوشبختانه چیزی به نام کودکان خیابانی نداریم. کودکانی خیابانی هستند که خانه و کاشانه ندارند ولی کودکانی که گاها در استان ما پیدا می شوند؛ این ها خانواده دارند ولی از اقشار کم در آمد هستند.


الله وردی اظهار می کند: بیشتر این بچه ها در شغل هایی مثل کشیدن وزن افراد، آدامس فروشی و واکسی در استان ما کار می کنند.


*کمک مالی
وی در مورد ستاد ساماندهی کودکان خیابانی خاطر نشان می کند: ستاد ساماندهی کودکان خیابانی و یک مرکز هم در سطح استان داریم که به صورت شبانه روزی بچه هایی که مشکل دارند را با حکم قضایی از سطح شهر جمع کرده و به آن مرکز می بریم. و برای آنها کلاس های مشاوره می گذاریم و با خانواده آنها صحبت می کنیم و اگر خانواده آنها توانایی مالی نداشته باشند در مورد بحث در آمد به آنها کمک می کنیم.


وی تصریح می کند: در مورد بچه هایی که واقعا مشکل داشته باشند ما آنها را در همان مرکز نگه داری می کنیم. آنها را به مدرسه می فرستیم و همچنین به آموزش فنی حرفه ای آنان اهتمام می ورزیم تا جایی که امکان پذیر باشد بچه ها را را از سن 6 تا 18 سالگی نگه می داریم.


* مرکز کودکان شبانه روزی
مدیرکل سازمان بهزیستی خراسان شمالی در مورد خانواد ه هایی که صلاحیت نگه داری از کودکان را ندارند عنوان می کند: کودکان به مرکز خانه کودکان شبانه روزی فرستاده می شوند و در آنجا به صورت شبانه روزی نگه داری می شوند و از خدمات بهزیستی، مدرسه، آموزش و بقیه موارد استفاده می کنند تا به سن 18 برسند و ترخیص شوند.


*حمایت ادامه دارد
الله وردی با اشاره به اینکه حتی با ترخیص شدن این بچه ها حمایت ما ادامه دارد، اظهار می کند: بعد از ترخیص، پیگیری بحث شغل و ازدواج آنها ادامه پیدا می کند و اینطور نیست که ما برای آنها هزینه کرده و سپس آنها را رها کنیم.


وی بیان می کند: خوشبختانه در استان ما کودکان کار به عنوان مشکل اساسی نداریم که به صورت گروهی و یا افراد خاصی باشند اینطور نیستند، بلکه همه این کودکان دارای خانواده و بخشی از آنها از روستا به شهرآمده و بخشی دارای فقر اقتصادی هستند.
 

*پسر ها 99 درصد کودکان کار
الله وردی، در مورد اینکه چند درصد کودکان کار استان دختر و پسر هستند عنوان می کند: 99 درصد کودکان کار در استان پسر و دختر خیلی کم و آن هم موردی در خیابان پیدا می شود که در صورت مشاهده، بلافاصله تحویل خانواده شده و اگر خانواده نداشت تحویل اقوام درجه یک مثل پدر بزرگ داده و برای آن امداد ماهیانه برقرار می کنیم و ماهیانه مبلغ 150 الی 160 هزار تومان پرداخت می کنیم و یا اینکه به شیرخوارگاه یا مرکز کود کان بی سرپرست می فرستیم.


* ترک تحصیل 20 درصد از کودکان کار
وی در مورد وضیت درسی این کودکان بیان می کند: حدود 20درصد از این کودکان تر ک تحصیل کردند و کودک بی سواد بین آنها نداشتیم یعنی تا یک مقطعی آمده اند برای تحصیل، سپس ادامه نداده اند.
 

*مشاوره کودکان کار
مدیرکل بهزیستی خراسان شمالی با بیان اینکه کودکانی که به مرکز کودکان خیابانی آورده می شوند تحت مشاوره و راهنمایی قرار می گیرند، بیان می کند: هدف اصلی ما این است که کودکان را با خطرات و مشکلاتی که این کارها برایشان دارد آشنا کرده و توجیه می کنیم و خیلی از کودکانی که پس از مشاوره به خانه هایشان فرستاده شدند دوباره خودشان به صورت خود معرف برای گرفتن مشاوره به این مرکز مراجعه می کنند.


وی در مورد سن ورود کودکان کار در استان ما عنوان می کند: سن این کودکان در استان ما از 8 تا 14 ساله بوده که البته متفاوت نیز می شود.


*جمع آوری کودکان کار
الله وردی در مورد جمع آوری این کودکان از سطح شهر اظهار می کند: سازمان بهزیستی با شهرداری و نیروی انتظامی و با کارشناسان خود به گشت زنی می پر دازند و با حالت مصالحه با کودکان رفتار می شود و دستگیری نداریم که به کودکان ضربه روحی وارد نشود، همچنین گاهی اوقات در داخل خیابان، مددکار ما در کنار کودکان نشسته و با آن ها صحبت می کند.

 

پایان پیام/

کد خبر 394748

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha