خبرگزاری شبستان: چهار سال سردرگمی، غرور و شکست حاصل سیاست خارجه فرانسه در دوران ریاست این امیر کوچک فرانسوی "نیکولاس سارکوزی" بوده است؛ سیاستی که فرانسه را از جایگاه اصلیاش در صحنه بینالمللی دور کرد.
چهار سال پیش هنگام تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری فرانسه سال 2007 میلادی، سارکوزی در زمان تبلیغاتش با سر دادن شعارهایی گفته بود که در زمینه مسایل داخلی مشکلات بیکاری و افزایش قدرت خرید مردم حل می کند و در زمینه سیاست خارجه روشی خاص و کلاسیک دنبال میکند؛ با گذشت این مدت سارکوزی معتقد است که همه سخنانش به ویژه مسایل مربوط به سیاست امور خارجه را اجرایی کرده است؛ اما آنچه میبینیم جایگزین کردن تعهد و التزام رسمی سنتی فرانسه با بزرگمنشی و تکبر است، روش شخصی او که می توان در مدیریت بحران نیز دید و شاخصه این مدیریت را افراط گری دانست.
سارکوزی چه بسا با این افراطگرایی میخواست جایگاه فرانسه در قلب صحنه بینالمللی را بازگرداند، اما این روش تنها او را با شکست مواجه نکرد، بلکه حکومت و کشورش را سرچشمه وحشت و هراس بینالمللی قرار داد و آنها را متضرر کرد.
دولت سارکوزی در زمان بحرانهای تونس و مصر نیز نتوانست موضع مناسبی بگیرد، به طوری که در حالتی از تردید و دودلی و انفعال قرار داشت، به همین دلیل افتضاحی که در رابطه با تونس در سیاست خارجه این کشور رخ داد، منجر به استعفای "میشل الیوت ماری" وزیر امور خارجه فرانسه شد.
همه این مسایل باعث شده تا این امیر کوچک فرانسه برای اعاده حیثیت و جبران شکستهای سیاسی خارجی خود درباره تحولات لیبی پیشقدم شود و دولت موقت مخالفان معمر قذافی در بنغازی را به رسمیت بشناسد.
چه بسا دخالتهای اخیر در لیبی مسئله بینالمللی باشد، اما سارکوزی به وضوح قصد دارد آن را یک مسئله ویژه و خاص قرار دهد، به همین دلیل تنها به قطعنامه سازمان ملل که اجازه هدف قرار دادن نیروهای سرهنگ قذافی را میدهد، بسنده نکرد؛ بلکه خواستار برگزاری نشست اضطراری نیز در پاریس شد.
همپیمانان فرانسه همچنین از اصرار سارکوزی برای انتخاب فرانسه به عنوان پشتوانه و حامی پیشرفت در روند جنگ اخیر خوشحال نیستند؛ بلکه برخی او را متهم کردند که او با هزینه آنها در این مأموریت موجسواری میکند تا به خواستههای خود برسد، چرا که بسیاری از اعضای دولت موقت کنونی در لیبی از کسانی هستند که پیش از این در دولت قذافی حضور داشتند و الان از دولت جدا شدهاند و فرانسه از این افراد حمایت میکند که اگر در آینده در سر کار آمدند ،روابط حسنهای با فرانسه داشته باشند.
سارکوزی برای اعاده حیثیت خود و انتخاب دوباره این روزها تلاش میکند و از هیچ مسئلهای برای رسیدن به اهداف خود نمیگذرد، به طوری که سارکوزی پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال 2007 میلادی و جلب نظر افکار عمومی، همسر سابق خود "سیسیلیا" را برای مذاکره به منظور آزادی هفت پرستار بلغاری به طرابلس فرستاد. این پرستارها به اتهام تزریق ویروس ایدز به صدها کودک لیبیایی به دست مقامات این کشور بازداشت شده بودند. سیسیلیا توانست این پرستارها را با هواپیمای دولت فرانسه به پاریس باز گرداند.
با این وجود دیپلماتهای اروپایی اعلام کردند که چند ماه پیش از این اقدام سارکوزی مذاکرات برای آزادی آنها آغاز شده بود و رئیسجمهوری فرانسه برای این موفقیت تلاشی نکرده است و تلاش و مشارکت کشورهای دیگر را نادیده گرفته و تأکید کرده است که کار همسرش شگفتانگیز بوده است.
با این حال به نظر میرسد کار همسرش سیسیلیا نیز به قدر کافی شگفتانگیز نبود، چرا که باعث نشد که سیسیلیا را در سال 2007 میلادی به خاطر کارلا برونی طلاق ندهد، اما سارکوزی از زندگی شخصیاش برای اهداف دیپلماتیکاش استفاده کرد و از آن نیز به اندازه کافی بهرهمند شد.
سارکوزی همچنین از جایگاه فرانسه در مؤسسهها و محافل بینالمللی برای پررنگ کردن و شفاف کردن چهره خود به عنوان "مرد دولت" بهره برد، به طوری که در زمان جنگ بین روسیه و گرجستان در سال 2008 میلادی رئیسجمهوری فرانسه که به عنوان رئیس موقت اتحادیه اروپا بود، لباس مذاکرهکننده را به تن کرد و بین مسکو و تفلیس آتشبس برقرار کرد؛ به همین دلیل دولت سارکوزی پیشنهاد داد بعد از دوره شش ماههاش در سمت ریاست اتحادیه اروپا باقی بماند، اما گروهی از کشورهای اتحادیه با این پیشنهاد مخالفت کردند و در نتیجه سارکوزی کنارهگیری کرد.
سارکوزی در زمان دوره ریاست اتحادیه اروپا، طرح "اتحادیه برای مدیترانه" را اجرا کرد که با انتقادهایی روبرو شد. این طرح با هدف گردهم آوردن کشورهای اروپایی، آفریقایی و کشورهای پیشرفته خاورمیانهای در حوزه دریای مدیترانه انجام شد. این طرح در طول دوران ریاست شش ماه سارکوزی برای اتحادیه اروپا آغاز و در سال 2008 میلادی یعنی همان سال پایان یافت.
با وجود اینکه تعدادی نشست با حضور وزرای کشورهای شرکتکننده برگزار شد، اما پیشرفت قابل توجهی نداشت و این نشستها نتیجهای معکوس داشت، به همین دلیل این طرح سارکوزی مورد انتقاد قرار گرفت و اعلام کردند: این طرح دارای عدم تمرکز و ثبات است و به شکست میانجامد.
با این وجود، فرانسه و آلمان در مهار بحران مالی که سال 2008 میلادی از آمریکا شروع و به تمام دنیا گسترش پیدا کرد و بر اتحادیه اروپا نیز سایه انداخته بود، موفق شوند. آلمان و فرانسه تلاش کردند با تشکیل یک صندوق ویژه، اعضای اتحادیه، صندوق نجات اروپا و دولت اقتصادی مشترک اروپا را نجات دهند؛ اما تلاشهای این دو کشور در رفع بحران مالی نتوانست این دو کشور را به هم نزدیک کند و آنها را به عنوان شریک معرفی کند.
با این حال، سارکوزی به دستاوردهای سیاست خارجه خود افتخار میکند و معتقد است عملکردش در صحنه بینالمللی غرورآفرین است.
اگرچه نظرسنجیهای اخیر در افکار عمومی فرانسه درباره محبوبیت و جایگاه رئیسجمهوری فرانسه نشان از نارضایتی مردم این کشور و حتی احزاب فرانسه دارد، اما وی درصدد است تصویری قابل تحسین از خود ارایه دهد.
درست است که بهار عربی نیز سارکوزی را مجبور کرده بر برخی تحولات سیاست خارجه تکیه کند، اما رئیسجمهوری فرانسه با پیشقدم شدن در حمله به لیبی درصدد ترمیم چهره خود در میان غرب است، با وجودی که روزی دستان قذافی در دستان خود میفشرد.
سارکوزی که امروز رهبری حمله به لیبی را بر عهده دارد، سال 2007 میلادی قذافی را به فرانسه فرا میخواند و همین امر بحث و جدلهایی را نه تنها در میان اعضای دولت فرانسه بلکه کشورهای دیگر ایجاد کرد.
سارکوزی پس از سیاستهای نامناسبش درباره مصر و تونس باید لیبی را قربانی اهداف خود می کرد تا چهره خود را بهوبد بخشد،او امیدوار است که بتواند چهره مخدوش فرانسه در محافل بین المللی را به چهره همیشگی اش در اذهان بین المللی بازگرداند، به شرط اینکه روند همانگونه باشد که پیشبینی میکند.
رئیسجمهوری فرانسه همچنین امروز میداند که تاریخ علیه او حرکت میکند و به همین دلیل با افتخار و صدای بلند به تغییر روند و مسیرش فریاد میزند و این تعجبآور نیست.
پایان پیام/
نظر شما