خبرگزاری شسبتان- خراسان جنوبی؛ 20 ساله بود که در روز عید فطر به اسارت دشمن درآمد و 5 سال از 8 سال دوران اسارت خود را با حجت الاسلام ابوبراتی گذراند.
غلامرضا رضایی؛ آزاده سرافزار خراسان جنوبی در گفتگو با خبرنگار شبستان در بیرجند با تبریک بیست و چهارمین سالروز ورود آزادگان به میهن؛ عرض تسلیت به خود و همرزمانی که از قافله شهدا جا مانده اند، ادامه داد: سال 60 بود و مشغول تحصیل در پایه دوم دبیرستان بودم که تصمیم گرفتم در دوره های 45 روزه عازم کردستان بشوم.
وی با بیان اینکه ابتدا قرار بود 45 روزه بروم اما حضورم در کردستان 90 روز به عنوان فرمانده گروهان و معاون گردان به طور انجامید، افزود: بهمن سال 60 بود که از کردستان برگشتم تا ادامه تحصیل بدهیم.
رضایی با اشاره به اینکه در دبیرستان دکتر شریعتی درس می خواندم، گفت: خرداد 61 بود که هنوز 4 امتحان پایان سالم باقی مانده بود، که دعوتنامه از سپاه آمد که به حضور ما در جبهه ها نیاز است؛ به همین دلیل با موافقت خانواده عازم جنوب شدم و تا اواخر تیرماه همان سال در پشت خط بودم و بعد در عملیات فتح خرمشهر به عنوان نیروهای پشتیبان حضور یافتم.
وی ادامه داد: بعد از فتح خرمشهر، در مرحله دوم عملیات رمضان به عنوان فرمانده آرپی جی زن ها شرکت کردم و در شب عید فطر (30 تیرماه 1361) در مرحله سوم عملیات رمضان با رمز "یا مهدی ادرکنی" شرکت کردم؛ عملیات به خوبی جلو می رفت، صبح روز عید دستور عقب نشینی داده بودند اما به دلیل مشکل بی سیم از عقب نشینی مطلع نشده و در 31 تیرماه 61 در بین کوشک و شلمچه اسیر شدم.
این آزاده سرافزار با بیان اینکه 8 سال و 1 ماه و 4 روز در اسارت بودم، ادامه داد: ابتدا 2 هفته در بصره و سپس به استخبارات و بعد از آن به موصل 2، موصل 3 و نهایتا پنج سال در موصل 4 در خدمت حجت الاسلام ابوترابی بودم.
وی تاکید کرد: وجود و حضور حاج آقا ابوترابی در دوران اسارت برای اسرای ایرانی و حتی سربازان شیعه عراقی موجب برکت بود و ایشان با رفتار، کردار، منش و متانت خود، مشکل بسیاری از اسرا و حتی سربازان عراقی را حل می کرد.
رضایی از حجت الاسلام ابوترابی به عنوان "روح الاسرا" یاد کرد و گفت: حجت الاسلام ابوترابی در دوران اسارت 20 دستور اخلاقی به اسیران داده بودند که برای ما بسیار راهگشا بود و در حال حاضر در هیات فرهنگی مذهبی آزادگان بیرجند این دستورات اخلاقی بر روی تابلویی نصب شده است و حتی این دستورات اخلاقی تقدیم بسیاری از مسئولان عالی رتبه استانی نیز شده است.
وی 20 دستور اخلاقی حجت الاسلام ابوترابی به اسرای ایرانی را به شرح زیر عنوان کرد؛
1- پاک باش و خدمتگزار.
2- در اصلاح نفس بگوش.
3- در دستگیری از دیگران کوتاهی مکن.
4- در حفظ آبروی دیگران اهمیتی بیش از آبروی خویش قایل باش.
5- بیش از خود دوستدار دیگران باش.
6- با اخلاص خویشتن را وقف دیگران ساز.
7- آنچه برای خود طالبی، برای دیگران طالب باش.
8- با اخلاص در بندگی بکوش تا به اخلاص در خدمت به بندگان دستیابی؛ که اخلاص در بندگی جز این نیست که بندگان را خدمتگزاری صادق و بی طمع باشی.
9- اگر مشتاق بندگی خدا هستی، با اشتیاق و شوقی هرچه بیشتر خدمت بندگان خدا را پیشه خود قرار بده که عاشقان خدا و بندگانش شیفته خدمتند.
10- به خدا روی آور باش و در لحظه های پرفروغ عبادت، تعهد و پایداری خویش و خیر و سعادت انسانها را از او مسئلت نما.
11- بیش از هرچیز به وظیفه بندگی اندیشه کن که سعادت و رستگاری جز در وظیفه شناسی نیست. سعادت و رستگاری را جز در وظیفه شناسی مجو.
12- دیگران را سبک مشمار که سبک شمردن آنان از سبک سریست.
13- مومنین را یار، ضعیفان را یاور و دور از خدایان را مایه امید باش.
14- در انجام وظایف سنگین بندگی، نیکو بیندیش؛ عاقلانه حرکت کن و برخدا توکل بنما و از معصومین (علیهم السلام) صادقانه یاری بجو.
15- در توسل به مقام والای امامت و ولایت حریص باش که آنان هستی را ولی هستند و این امت را پدری مهربان و به فرموده رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) "یا علی؛ من و تو پدر این امت هستیم".
16- با توکل به خدا دست از دامان معصومین (علیهم السلام) بر نگیر که این دو گمشدگان را رهنما و درماندگان عاجز را دستگیر و هستی را در جهت خیر و صلاح وسیله سازند.
17- بدانچه خواهی از خیر و صلاح از رهگذر بندگی و توسل به ائمه معصومین(علیهم السلام) خواهی رسید به شرط آنکه در این راه مخلصی صادق باشی.
18- اخلاص در بندگی و خدمت تنها راه نجات ماست و به آن نخواهیم رسید مگر آنکه به اصلاح نفس نائل آیم.
19- از سختی ها مهراس که ایثارگران متعهد را از سختی ها باکی نیست.
20- در دفاع از حق مردانه پیشگام باش که میادین حق، جولان گاه مردان خداست.
این آزاده سرافزار خراسان جنوبی با تاکید بر اینکه تحمل بسیاری از سختی های دوران اسارت با تکیه بر این دستورات اخلاقی بسیار آسان بود، گفت: "وحدت، توکل برخدا، ولایت پذیری و ولایت مداری و خدمت بی منت و بی نام و نشان" از دیگر عواملی بود که در دوران اسارت موجب شد در برابر شکنجه های دشمنان مقاومت کرده و پیروز شویم.
تحمل 70 شکنجه برای سوزاندن تلویزیون ها در آسایشگاهها!
رضایی با اشاره به اینکه منافقین در دروان اسارت 4 طرح به منظور کار بر روی فکر اسرای ایرانی به رژیم بعثی ارائه کردند، گفت: "اجبار پوشیدن لباس تنگ توسط اسرای ایرانی، جدا کردن اسرای ارتشی از اسرای بسیجی، جدا کردن اسرای کم سن و سال از اسرای بزرگسال برای کار بر روی اندیشه و افکار آنها و پخش فیلم های مبتذل در آسایشگاه ها" 4 طرح منافقین به رژیم بعثی عراق بود که بتوانند روحیه و مقاومت اسرای ایرانی را خدشه دار کنند.
وی تاکید کرد: تعدادی از اسرای ایرانی داوطلبانه برای سوزاندن تلویزیون ها اقدام کردند که این کار آنها باعث شد 2 تا 3 ماه در سلول های انفرادی بیش از 60 تا 70 نوع شکنجه را تحمل کنند ولی حاضر نشدند فیلم های مبتذلی که برای سست شدن دین و ایمان اسرا به نمایش درمی آمد را نگاه کنند.
وی با اظهار نگرانی از ورود روز افزون ماهواره به منازل مردم ادامه داد: در حالی که امروز مقام معظم رهبری از ماهواره به عنوان "گنداب فساد" تعبیر می کنند و بسیاری از مراجع، تماشای ماهواره را دارای اشکال می دانند، دشمن از طریق اینترنت، موبایل و ماهواره به خانه های مردم ورود پیدا کرده و می خواهد ارزشها و اصالت خانوادگی جوانان را خدشه دار کرده و غیرت دینی آنها را هدف قرار دهد.
این آزاده سرافزار خطاب به جوانان اظهار داشت: جوانان ایرانی در آسایشگاه های عراق با تحمل سخت ترین شکنجه ها حاضر به تماشای فیلم های مبتذل نشدند، پس امروز این وظیفه سنگین بر دوش پدر و مادرها و جوانان همچنان باقی مانده است تا با جلوگیری از ورود ماهواره به منازل، از ارزشهای اسلام و انقلاب محافظت کنند.
وی در ادامه به اشاره به اینکه بعد از پذیریش قطعنامه 598، سومین گروهی بودیم که در 29 مرداد ماه 69 وارد خاک عزیز کشور شدیم، گفت: در هنگام خروج از اردوگاه، با خود یک دفترچه کوچک حاوی خاطرات شکنجه اسرای ایرانی به همراه 4 پلاک کوچک که نام های "الله، محمد، علی و بسم الله الرحمن الرحیم" بر روی آن حک شده بود، با توکل بر خداوند و قرائت آیت الکرسی برای پنهان ماندن از چشم عراقی ها؛ به ایران آوردم.
رضایی از مسئولان خواست برای جوانها وقت بگذارند و آنها را رها نکنند چرا که امروز دشمن با تمام توان خود برای سست کردن ارکان جامعه به میدان آمده است.
وی در پایان با تاکید بر اینکه دنیا و آخرت و عاقبت به خیری در "ولایت" خلاصه می شود، این بیت شعر را قرائت کرد: ولایت چلچراغ مسلک ماست؛ ولایت خون جاری در رگ ماست.
پایان پیام/
گفتگو: زینب رمضانی
نظر شما