موضوعات اجتماعی و آدم‌های معترض بیش از همه ذهن من را درگیر می‌کند

خبرگزاری شبستان: سعید سهیلی گفت: موضوعات اجتماعی و آدم‌های معترض و طبقه پایین اجتماع، بیشتر از هر قشری، ذهن و فکر من را درگیر خود کرده است و می‌کند.

«سعید سهیلی» کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی «کلاشینکف» در گفت‌وگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری شبستان، درباره این فیلم بیان کرد: در اولین جلسه با آقای محمدنژادیان یک عکس را نشان دادم که در آن مردی در دست چپش یک دختربچه و دست راستش یک کلاشینکف بود. با وی یک سال و نیم کار کردیم و از این عکس به فیلمنامه رسیدیم.

 

وی در پاسخ به سوالی درباره سبک فیلمسازی‌ سعید سهیلی که معمولاً از عکس به فیلمنامه می‌رسد، گفت: از بین فیلم‌هایم 11، 12 فیلم‌نامه بوده که از عکس به آنها رسیده‌ام. اینکه من از یک عکس به یک فیلمنامه می‌رسم، تقریباً در همه فیلم‌هایم دیده می‌شود، چون وفتی یک عکس ذهن من را درگیر می‌کند؛ که یا در ذهنم به آن عکس رسیدم یا در تلویزیون، روزنامه و مجله آن را دیدم. فیلمنامه «مردی شبیه باران» اولین فیلمی که ساختم، هم از یک عکس در ذهنم شکل گرفت (یک مردی که روبروی دوربین ایستاده و یک تانک پشت سرش ایستاده و لوله تانک روی سرش قرار دارد.) و درگیرم کرد و در تحقیق و نگارش به این نتیجه رسیدم که این عکس می‌تواند قصه اسارت یک مرد باشد. پس از آن، به دنبال یک شخصیت برای سوژه گشتم و فردی را پیدا کردم که قصه او با این عکس مطابقت داشته باشد و این دو موضوع را با هم ترکیب کردم که حاصلش، «مردی شبیه باران» شد.

 

سهیلی خاطرنشان کرد: در کلاشینکف هم به همین صورت عمل کردم؛ آن عکسی که مرا درگیر کرده بود در واقع همان پلان پایانی فیلم است که آقای عطاران پشت به دوربین در حال حرکت است و دست دختربچه ای را گرفته است و در دست دیگرش یک اسلحه کلاشینکف است.

 

وی درباره پایان این فیلم که شبیه به فیلم «گشت ارشاد» است، نیز توضیح داد: به این اتفاق، از دو منظر می‌توان نگاه کرد؛ اول اینکه سازنده هر دو فیلم من هستم و دوم اینکه، معتقدم هر انسانی در واقعیت وقتی به ایده‌آل ها و آرزوها و خواسته هایش نرسد، قطعاً در خواب و رویا به سمت آنها می‌رود. برای مثال، اگر یک پسری، دختری زیبا را دوست داشته باشد و در واقعیت به او نرسد، سعی می کند در خواب و رویاهایش خودش را با او ببیند. این شخصیت هم به این دلیل که در واقعیت به خواسته‌ها و آرزوهایش نرسیده بود، در لحظه بین مرگ و زندگی، آن آرزوها همانند یک فیلم سینمایی از مقابل دیدگانش می‌گذرد.

 

این کارگردان در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه چرا به ساخت فیلم‌هایی با ساختار اجتماعی و نشان دادن بدی‌های جامعه تاکید دارید و آیا عمدی است یا غیرعمدی، به شبستان گفت: قطعاً خواسته خودم است که چنین فیلمی بسازم. قهرمان و شخصیت‌های فیلم من چند ویژگی دارند؛ عاصی، رها، معترض و زخم خورده هستند. به همین دلیل وقتی که قهرمان داستان تنها و زخم خورده باشد، قطعاً فیلم هم معترض، پر اکت، پر انرژی و پر خون می‌شود و این اتفاق می افتد ولی قطعاً موضوعات اجتماعی و آدم‌های معترض و طبقه پایین اجتماع، بیشتر از هر قشری، ذهن و فکر من را درگیر خود کرده است و می‌کند.

 

پایان پیام/

کد خبر 393480

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha