به گزارش خبرنگار سرویس مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، جامعه ایران بعد از ورود جریان موسوم به مدرنیته غربی شرایط مختلف سیاسی، فرهنگی و علمی را تجربه کرد هرچند که در این میان وجه سیاسی این ماجرا به نسبت سایر اثرات این جریان پررنگ تر بود و عمدتا سر و صدای حاصل از ورود فرهنگی مغایر با جامعه دین مدار آن زمان در محافل سیاسی نمود داشت و جریان روشنفکر تلاش داشت تا این تغییر را به نوعی کانالیزه کرده و همسو با با اقل اعتقادات مردم کند بنابراین نیاز به پایگاهی مردمی داشت که جامعه نسبت به آن اعتماد داشته باشند.
این پایگاه دینی و مردمی جایی نبود جز مساجد، هرچند که شاید به طور مستقیم این جریان از تریبون مساجد مطرح نشد اما مسجد و جریان روحانیت در به ثمر نشستن (صحیح) جریان فکری، فرهنگی، سیاسی و علمی جدید نقش عمده ای داشتند که قابل بحث است، در واقع روحانیت جهت درستی به این وقایع داد و اجازه نداد تا فرهنگ اسلامی از جامعه برچیده شود.
خبرنگار سرویس مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، در راستای بررسی مسئله مذکور بر آن شد تا نظر چندتن از صاحب نظران برجسته حوزه تاریخ و سیاست را جویا شود، دکتر خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ معاصر، دکتر صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، حجت الاسلام دکتر یزدانی مقدم، مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دکتر علیرضا صدرا، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران از اندیشمندانی هستند که در رابطه با این مسئله با آنها به گفت وگو پرداختیم.
آنچه که می خوانید حاصل نظرات این محققان در گفت وگو با خبرنگار شبستان است که در قالب گزارش بخش پایانی (مسجد، سیاست، روشنفکران) ارایه می شود:
مسجد در نگاه روشنفکر واقعی مهمترین نهاد فرهنگی است
دکتر علیرضا صدرا، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در راستای بررسی جایگاه مساجد در سیر جریانات سیاسی دوره مشروطه و به ویژه تاثیر این نهاد دینی بر سیر فعالیت های روشنفکران واقعی جامعه آن دوران، سخن از دو دسته از روشنفکران اجتماع آن روزگار بر ز بان می راند و می گوید: قبل از هرچیز برای پاسخ به این سوال باید میان روشنفکر حقیقی و روشنفکرمأب تمایز قایل شد، روشنفکران واقعی پیرو روشنگران حقیقی عصر و اندیشمندانی چون «سید جمال» بوده و همراه با علمای عامل و عادل سیاسی در جریانات مختلف از جمله مشروطیت بودند .
وی ادامه می دهد: آنها (روشنفکران) اولا رابطه وثیقی را میان دین و سیاست قایل بودند و با توجه به اینکه مسجد به طریق اولی خاستگاه جریانات دینی و سیاسی و نواندیشی دینی و سیاسی برای آنان محسوب می شود لذا در دوره مشروطه، جریان پانزده خرداد، نهضت ملی ضد استعماری و به ویژه در انقلاب اسلامی، نقش مهم و سازنده ای داشتند؛ هرچند که این مسئله یک روی سکه بود، در این میان روشنکرمأبانی نیز بودند که خودباختگی فرهنگی و اسلامی داشته و نسبت به غرب خودکم بینی شدیدی داشتند و حاضر بودند هررویکردی را بپذیرند تا از فرهنگ بومی جامعه خویش که به زعم آنان فرهنگی متحجرانه بوده جدا وشند و به قول خودشان فرهنگ غربی را اعمال کنند که از همان فرهنگ غربی نیز تنها ظواهر را برداشت کردند .
صدرا در ادامه می گوید: روشنفکرمأبان، پیشرفت های غرب در عرصه های فنی و را می دیدند و تصور می کردند اگر غرب موفق بوده و فرهنگ اش جهانگیر است به علت دوری از دین و جدایی مقوله دین از سیاست است لذا تلاش آنها پیاده کردن همین روال در جامعه خودشان بود، حال آنکه کلیساها در دوره قرون وسطا دچار مشکل شده و منفعل بودند و در مقابل جریان جدید و مدرنیته همچنان پشت جریانات فئودالیته قدیم قرار داشته و به شدت متحجر بودند، مع الوصف این جریان نواندیشی و نوزایی در غرب مترادف با پروتستانیسم و نهایتا به سمت جدایی دین از سیاست و جدا شدن کلیسا از جامعه شد و سال ها بعد روشنفکرمأبان جامعه ما با تاسی به همین تغییر تحولات بدون توجه به سنخیت آن با جامعه خود، صرفا دست به تقلیدی کرکورانه در راستای حذف شعائر دینی از جامعه خود زدند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران همچنین با اشاره به نگاه برخاسته از استعمار غربی و روشفکران وابسته به فرهنگ غربی، اظهار کرد: این گروه که از لحاظ فکری برای خود دیدگاه مستقلی نداشتند مقابل گروه روشنفکران واقعی قرار داشتند، این گروه به ظاهر روشنفکر در واقع به دنبال آن بودند تا مسجد را از وقایع بطن جامعه جدا کنند حال آنکه مسجد در تمامی مسایل قضایی، سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی نقش بی بدیلی داشت لذا به توفیقی نرسیدند؛ در حالی که در این بین روشنفکران واقعی و کسانی که حقیقتا برای اصلاح امور تلاش می کردند و حفظ فرهنگ و دین مردم به عنوان شاکله اصلی جامعه دغدغه شان بود دست به اقدامات متعددی از جمله تجدید تمدن اسلامی پرداختند و در راستای وصول به این هدف متمسک به نهادهایی چون مسجد و مراجع شده و به دنبال احیای هرچه بیشتر این دو بودند.
مسجد در ایران از گذشته تا امروز/ بین مسجد و روشنفکران جدایی وجود ندارد
دکتر خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ معاصر اما با نقطه نظری متفاوت به بررسی این جریان می پردازد، او معتقد است: مسجد در فرهنگ ایران اسلامی از گذشته های دور به عنوان مکانی مقدس مطرح بوده است، هرچند که بعد از اسلام دو نوع مسجد ایجاد شد که یک نوع شامل مساجد حکومتی و یک نوع مساجد مردمی بود .
وی در این راستا ادامه می دهد: مساجد حکومتی برای مثال متعلق به حکومت بنی عباس یا متعلق به حکومت ترکان بودند یعنی از سوی حکام این حکومت ها ساخته شده بودند، بنابراین در دوره هایی مسجد عامل حکومت حکام بود؛ اما در زمان بعد از اسلام و در دوره کوتاهی که آل بویه و آل زیار به عنوان حکومت شیعه روی کار آمدند برای نخستین بار در قرن چهارم هجری شهر بغداد مراسم سوگواری سیدالشهدا(ع) را در قالب مراسمی رسمی برگزار کرد.
این محقق تاریخ با بیان اینکه از زمان صفویه و رواج تشیع در ایران مسجد تبدیل به یک پایگاه مردمی شد، خاطر نشان می کند: از زمان صفویه به بعد روحانیت بخشی از روشنفکران جامعه بودند چراکه تشیع عقیده ای نو را بیان می کرد؛ مع الوصف باید بدانیم که روشنفکر از مذهب جدا نیست، روشنفکر در هر زمانی در هر جامعه ای وجود دارد، مثلا ملاصدرا یک روشنفکر است، خیلی از علما روشنفکر هستند، در حقیقت در دوران تاریخی قبل از مشروطه می شود گفت بخشی ار روشنفکران طلاب حاضر در جامعه اند.
معتضد با اشاره به اینکه میان مسجد و روشنفکر جدایی وجود ندارد، گفت: البته روشنفکر در هر زمان به گونه ای جلوه می کند، مثلا سیدجمال الدین اسدآبادی، روشنفکری است که لباس طلبگی بر تن دارد و مسجدی است.
افزایش کارکرد مساجد به مفهوم تبدیل آن به باشگاه سیاسی نیست
دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز طی گفت وگو با خبرنگار سرویس مسجد و کانون های مساجد شبستان، اظهارکرد: بعد از وقوع انقلاب ظرفیت مساجد به اوج رسید یعنی مسجدی که در دوران رژیم گذشته تنها محلی عبادی قلمداد می شد کارکردهای دیگری یافته و در حوزه های مختلف مسجد به عنوان نماد شناخته شد.
وی ادامه می دهد: مسجدی که قبل از انقلاب صرفا محل مراجعه مردم بود طی سال های 1356 تا 1357 نقش سیاسی یافت و این کارکرد به اوج رسید، البته به نظر می رسد با وجود تلاش حکومت برای نگاه داشتن این نقش برای مساجد به تدریج مسجد به کارکرد سنتی خود یعنی کارکرد عبادی بازگشت و از آن حالت کانون فعالیت سیاسی محله و منطقه باشد خارج شد.
زیبا کلام معتقد است: برگشت مساجد به حالت قدیمی و سنتی باید درس عبرتی باشد برای بسیاری از ما چراکه بر اثر یک سری نقش هایی که نهادها بر عهده گرفتند به تدریج این کارکرد مسجد از بین رفت و این تجربه خوبی نیست و باید این کارکردها برای مساجد احیا شود.
زیباکلام در این راستا افزود: البته منظور از احیای این کارکرد این نیست که مسجد را تبدیل به باشگاه سیاسی یا تبدیل به یک حزب کنیم چرا که به نظر نمی رسد تبدیل مسجد به یک کانون سیاسی و حزب با استقبال مومنان و متدینان جامعه مواجه شود، البته اگر این اتفاق در کشوری به جز جمهوری اسلامی اتفاق می افتاد مردم می گفتند حکومت سعی کرد جایگاه مسجد را به حالت غیرعبادی برگرداند .
مسجد مأمن تمام اقشار باشد/کانالیزه کردن مسجد به نفع نظام اسلامی نیست
حجت الاسلام دکتر احمدرضا یزدانی مقدم، مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز با بیان اینکه در دوران مشروطه انجمن هایی به وجود آمدند و فعالیت های مختلفی داشتند، تاکید می کند: البته در مورد این انجمن ها و پیدایش آنها و اعضای آنها مطالعات متعددی صورت گرفته است تا جایی که برخی صحبت از دموکراسی انجمنی در زمان مشروطه دارند که موضوعی است که مستقلا درباره آن باید صحبت کنیم. اما مراد من از اشاره به این انجمن ها تاثیری بود که بعضا بر توده های مختلف مردمی داشتند.
وی ادامه می دهد: آن طور که از نامه جناب مازندرانی بر می آید که علمای نجف می دانستند حداقل دو گروه در مدیریت جنبش مشروطه نقش دارند، یک گروه عالمان نجف و تهران و شهرهای مختلف ایران بودند و یک گروه هم روشنفکران، حداقل در مورد گروه عالمان می بینیم مدیریت مشترک به شکل آگاهانه با هدف رساندن مشروطه به نقطه مطلوب ایجاد شد و البته با این جنبش ایران به مرحله ای از استبداد نجات یافت ؛ علاوه بر این گروهی از عالمان نیز بودند که به جهت وجود روشنفکرانی که آنان را غرب زده می دانستند و البته در بسیاری از موارد صحیح بود در مقابل کل جنبش مشروطه موضع گرفتند. اما محوریت و مرکزیت نهاد دینی «مسجد» در چنین شرایطی باعث آگاهی مردم شده و اساسا حرکت ها از مساجد آغاز شد.
یزدانی مقدم در ادامه با تصریح بر این که مساجد نقش مهمی را در نهضت مشروطه داشتند، می گوید: این نقش در هرکدام از آثار و تحلیل های مربوط به جریان مشروطه وجود دارد، به طور کلی تحلیل گران بی طرف و حتی تحلیل گرانی که با نقش عالمان موافق نبوده و نیستند بر نقش بی بدیل مساجد و نهاد های مذهبی و علمای دین بر جنبش مشروطه تصریح می کنند چنانچه به آثار آن زمان نیز مراجعه کنیم این مسئله را می ببینیم. مرحوم عنایت وقتی نظرات نائینی را مطرح می کند می گوید: ادبیات روشنفکران ادبیات غربی و پر از اصطلاحات غربی بود، از آن طرف متن های عالمان دینی سرشار از متون فقهی بود؛ او می گفت مسئله این است که کدام گروه توانست با مردم ارتباط برقرار کند و مردم را حرکت دهد، عنایت نظر می دهد که بی تردید این عالمان دینی بودند که می تواسنتند با مردم ارتباط برقرار کنند و مردم هم حرف های آنها را می فهمیدند. همچنین ستارخان در تبریز می گفت من به حکم مراجع نجف برای مشروطه می جنگم، او خود را سرباز عالمان دینی می دانست و این رویکرد در بین مجاهدان آن زمان به وفور دیده می شد و سال ها بعد طی شکل گیری انقلاب اسلامی نیز چنین رویکردی بیش از گذشته نمود یافت.
این پژوهشگر حوزه علوم سیاسی می گوید: مسجد در آن زمان نقش نهاد آگاهی بخش، نهاد بسیج کننده، نهاد مستقل مردمی داشت چنانچه در حال حاضر نیز چنین نقشی دارد. برخی جامعه شناسان در بررسی ریشه های انقلاب اسلامی صندوق های قرض الحسنه مردمی در مساجد را جزو نهادهای مردمی می دانند که توانست قبل از انقلاب زمینه هایی را ایجاد کند که نهادهای مدنی مستقل از حکومت پهلوی بتوانند مردم را سامان دهند.
نتیجه گیری
مسجد از همان بدو ورود اسلام به ایران مهمترین مرکز برای تصمیم گیری های جامعه متمدن آن زمان ایران بود که به تازگی با دین مبین اسلام آشنا شده بودند و در تلاش بودند تا آموزه های چنین دینی را در بخش های مختلف زندگی خود پدیدار سازند.
این رویکرد در طول قرون متمادی و با انس گرفتن مردم به نگرش اسلامی تبدیل به یک فرهنگ شد چنانچه در ادوار آتی هر زمان عاملی به دنبال تغییر این وضعیت بر می آمد با مخالفت شدید مردم مواجه می شد چنانچه در دوره مشروطه و با روی کار آمدن عده ای غرب زده هدف این بود که مردم از نهاد مسجد جدا شوند، اما حقیقت امر و آنچه که اتفاق افتاد در واقع عاملی برای نشان دادن چهره اصلی این گروه شد و در واقع گروه روشنفکران واقعی و روشنفکران صرفا غرب زده با نگاه وارادتی را متمایز ساخت و مسجد و نگاه دینی پایدارتر از همیشه در جامعه ایران باقی ماند.
بنابراین مسجد آنچنان که تاریخ نیز بر آن صحه می گذارد به عنوان نهاد فرهنگ ساز در ایران محسوب می شود و امروز با توجه به شرایط متفاوت جامعه این روزگار باید نسبت به گسترش کارکرد این مکان دینی، فرهنگی، اجتماعی کوشید.
پایان پیام/
نظر شما