عید فطر و شعر فارسی/ مولانا و دیگر شاعران از عید فطر چه می‌گویند؟

خبرگزاری شبستان: در نظر گاه مولانا عید فطر عید عاشقی است که اسماعیلِ خویشتن را ابراهیم وار به مذبح برده است و در پاداش فطر و شادی آن را دریافت داشته است.

به گزارش خبرنگار ادبیات شبستان، در اقصی نقاط مرزو بوم ایران و هر قوم و قشری از مردم ایران، مراسم جشن عید فطر را به گونه ای جشن می گیرند و آداب و رسوم خاصی را اجرا می کنند. در این میان، شاعران ایرانی نیز با الهام از این آداب و سنن، اشعاری نغز درباره این عید بزرگ مسلمانان سروده‌اند و می‌سرایند که بر دل و جان آدمی می نشیند. عید فطر دارای آداب و مراسم ویژه ای است؛ در این روز مسلمانان با ظاهری آراسته و پاک در نماز عید فطر شرکت می جویند و خداوند را به خاطر نعمات این ماه مبارک، سپاس می گویند. بازدید اقوام و آشنایان و تبریک عید و پرداخت " فطریه " به مستحقان از دیگر نکات قابل ذکر در خصوص این رویداد عظیم اسلامی است که دارای ابعاد فردی و اجتماعی فراوان است.

 

با این تعاریف غیر ممکن خواهد بود که این عید فرخنده و این روز خجسته از نگاه شاعران نکته یاب مسلمان دورمانده باشد. در گنجینه ادب پارسی درباره این واقعه اشعار بسیار دل‌انگیزی سروده شده است که حکایت از منزلت این عید سعید دارد، عیدی که جشن پیروزی بر نفس سرکش است. از آنجا که «فطر»  پایان صوم است به عید فطر عید صیام نیز گفته شده است و تبریک و تهنیت این روز همچون دیگر اعیاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته شده است که در زیر تعدادی از این اشعار را بر می‌شمریم:

 

عید فطر از نظر مولانا عید عاشقی است

از نظر گاه مولانا در طول ماه رمضان منِ حقیقی انسان که در سایه من های دروغین وی قرار گرفته بود، مجال می یابد که از سایه برون آمده و خویشتنِ انسان شود؛ و با عید فطر این من برآمده که از مذبح من های دروغین (من هایی که آلوده به نام و نان و شهوت اند. من هایی که نه سر بر آسمان که دل در گرو زمین دارند) باز می گردد، فرصت عروج می‌یابد. در نظر گاه مولانا عید فطر عید عاشقی است که اسماعیلِ خویشتن را ابراهیم وار به مذبح برده است و در پاداش فطر و شادی آن را دریافت داشته است:

عید بر عاشقان مبارک باد

عاشقان عیدتان مبارک باد

بر تو ای ماه آسمان و زمین

تا به هفت آسمان مبارک باد

عید آمد به کف نشان وصال

عاشقان این نشان مبارک باد

روزه مگشای جز به قند لبش

قند او در دهان مبارک باد

عید آمد که این سبکروحان

رطل های گران مبارک باد

 

عید فطر در نگاه مولانا روز کمال است و وصال، روز مشاهده و رویت ، ماه فائق آمدن بر تضادها … عید فطر روز اجابت است و شگفتا از شگفتی دریافتهای مولوی در این روز:

بگذشت مه روزه، عید آمد وعید آمد

بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد

آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد

معشوق توعاشق شد شیخ تو مرید آمد

شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد

شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد

جان ازتن آلوده هم پاک به پاکی رفت

هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد

از لذت جام تو دل مانده به دام تو

جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد

بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته

بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد

باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم

بر بوی بهار تو ازغیب رسید آمد

 

فرخی سیستانی و نکوهش ماه رمضان

در شعر برخی از شاعران، ستایش عید توام است با نکوهش ماه مبارک رمضان و عید تنها از این زاویه نگریسته می شود که درهای بسته را بازمی گشاید. در زیر ببینید فرخی سیستانی چگونه به بهانه آمدن عید، ماه رمضان را نکوهش می کند:

روزه از خیمه ما دوش همی شد به شتاب

عید فرخنده فراز آمد، با جام شراب

چه توان کرد اگر روزه ز ما روی بتافت

نتوان گفت مر او را که ز ما روی متاب

چه شود گر برود گو برو و نیک خرام

رفتن او برهاند همگان را ز عذاب

 

و چنین است نگاه منوچهری، امیرمعزی و دیگر شاعران درباری. این نگاه هرچند ستایش عید را در خود دارد، نمی تواند مطلوب کسانی باشد که عید را ادامه رمضان می دانند.

 

اشعار مداحانه عید فطر چگونه‌اند؟

در آثار بعضی شاعران درباری، نگرشی معتدل تر و بهنجارتر از نگرش پیشین به عید فطر مشاهده می شود. در اینجا ستایش عید، با اظهار ملال از رمضان همراه نیست ، بلکه با خوشامد ممدوح همراه است. این شعرها، اغلب قصایدی هستند که برای قرائت در مراسم روز عید سروده می شده اند و در آنها، شاعر بیش از هر چیز، می خواهد تا به سلطان یا حاکمی که ممدوح اوست ، تبریکی شایسته و فراخور حال بگوید و در نهایت سخن را به مدح او بکشاند. در آثار خاقانی، انوری، محتشم کاشانی و برخی قصیده سرایان دیگر، از این گونه شعرها می توان یافت و البته چنان که گفتیم، اینها اغلب قصیده اند و متناسب تریبون. در این قصیده ها، بحث عید و رمضان چندان ادامه نمی یابد و شاعر با گریز ماهرانه، سخن را به موضوع اصلی می کشاند که همان مدح ممدوح است. این نمونه هم بخشی از قصیده مفصل خاقانی شروانی است:

صبح خیزان کز دو عالم خلوتی برساختند

مجلسی بر یاد عید از خلد خوش تر ساختند

هاتف میخانه داد آواز کای جمع الصبوح

پاسخش را آب لعل و کشتی زر ساختند

شاعر پس از چند بیت بسیار زیبا و هنرمندانه در وصف عید، به اینجا می رسد:

چون به زر آب قدح کردند مژگان را طلی

میخ نعل مرکبان شاه کشور ساختند

 

نگاه هنرمندانه در اشعار شاعران سبک هندی

ماه مبارک رمضان و هلال عید، جدا از جوانب محتوایی ، مایه مضمون سازی هایی برای شاعران شده اند. بیشتر این مضمون ها، در غزلهای عاشقانه دیده می شود و آنجا که شاعر میان عید و معشوق ، مقارنه ایجاد می کند، همانند این رباعی زیبا از بیدل که در آن ، عید بدون نگار بی ثمر دانسته می شود:

عید آمده هر کس پی کار خویش است

می نازد اگر غنی وگر درویش است

من بی تو به حال خود نظرها کردم

دیدم که هنوزم رمضان در پیش است

 

یکی از دستاویزهای مهم شاعران برای این مضمون سازی ، تشابه هلال و ابرو است. هلال ، نشانه مهم عید است و ابرو هم از ارکان جمال معشوق. بدین ترتیب ، عید با معشوق گره می خورد و چه بسا مضمون ها که از این رهگذر آفریده می شود. یک بیت زیبا از این نوع را در آغاز نوشته دیدیم. این هم مثالی دیگر که نام و نشان شاعرش بر من مجهول است:

هلال عید می بینی و من پیوسته ابرویت

مبارک باد بر تو عید و بر من دیدن رویت

این گونه برخورد با عید، بویژه در آثار شاعران مکتب هندی بسیار شایع و رایج است، چون شاعران این مکتب، بیش از این که عشرت مدار یا ممدوح مدار باشند، مضمون مدار هستند.

 

به گزارش شبستان، در زیر تعدادی از اشعار شاعران ایرانی که درباره عید فطر سروده شده را می خوانیم:

خاقانی شروانی:

گفتم کدام عید نه اضحی بود نه فطر

بیرون از این دو عید چه عیدست دیگرش


رودکی سمرقندی:

روزه به پایان رسید و آمد نو عید

هر روز بر آسمانت باد امروا


منوچهری دامغانی:

بر آمدن عید و برون رفتن روزه

ساقی بدهم باده بر باغ و به سبزه


خواجه شمس الدین محمد حافظ:

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی

کایام گل و یاسمن و عید صیام است


مسعود سعد سلمان:

ای خداوند عید روزه گشای

بر تو فرخنده شد چو فر همای

 

پایان پیام/

کد خبر 389893

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha