خبرگزاری شبستان: "الصدمه و التمکین" و از این صدمه تا تمکین، دره ای به نام وحشت وجود دارد که وقتی به فرد مقابل صدمه وارد می کنی، او وحشت می کند و همین وحشت موجب می شود تا تمکین و اطاعت کند و به دنبال آن پیروزی حاصل شود. لذا این تاکتیکی است که اسراییل پیاده می کند و در عین حال به وهابیت منتقل می کند تا این گونه بقای خود را تضمین کند. در واقع این تنها پیروزی نیست که مهم است، بلکه بقا از آن مهم تر است." این جملات بخشی از سخنان صفاء الدین تبرائیان، کارشناس شرق شناسی و عضو هیئت علمی موسسه تاریخ معاصر ایران در خصوص رابطه وهابیت و اسراییل با یکدیگر است که در گفتگو با شبستان در میان گذاشته است؛ مشروح این گفتگو با مولف کتاب " خواب گردها" و " انتفاضه شعبانیه حماسه مقاومت اسلامی ملت عراق" از نظرتان می گذرد:
وهابیت و به ویژه گروه های تکفیری که امروز در جهان اسلام در حال به ثمر نشاندن آمال و آروزهای غرب هستند و راه میانبری برای رسیدن به اهداف پلید استکبار شده اند، در چه فضایی رشد کرده و پرورش یافته اند؟
کانون پرورش وهابیت عربستان است که برای توضیح شرایط این کشور، شاید بهترین روش، توصیفی است که خانم کارن الیوت هاوس نویسنده آمریکایی و خالق اثر "عربستان سعودی: مردم، گذشته، مذهب، خطوط گسل و آینده آن" که در سال 2012 توسط انتشارات Alfred Aدر نیویورک آمریکا به چاپ رسید، و البته تالیف او برنده جایزه پولیتزر شد، باشد.
کارن عربستان را شرکت عظیم خانوادگی می داند که توسط آل سعود به ثبت شخصی و فامیلی رسیده و توضیح می دهد ملک عبد العزیز بن سعود 300 زن داشته و محصول این ازدواج ها 44 پسر و ده ها دختر و نواده است که در حال حاضر 7 هزار شاهزاده در عربستان سعودی وجود دارند. این در حالی است که عربستان 19 میلیون جمعیت دارد و 7 هزار شاهزاده ، اداره 13 استان این کشور را بر عهده دارند!
از لحاظ وضعیت فرهنگی چطور؟
بر اینها بیفزایید شبکه مساجد را که گفته شده 70 هزار مسجد در عربستان است که متولی آنها مولاهای متعصب وهابیت هستند و تقسیم کار برای آنها صورت گرفته، در واقع مساجد، آموزش و پروش، دستگاه تربیت و ... به دست بخش دینی کشور و هفت هزار شاهزاده عربستانی اداره سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... می شود.
اما از سوی دیگر عظیم ترین شبکه های ماهواره ای در کشورهای عربی متعلق به عربستان است و به طور مشخص اگر دستگاه ماهواره را مرور کنید، با شبکه های مختفلی از روتانا متعلق به عربستان سعودی روبه رو می شوید که یا موسیقی پخش می کند یا فیلم و سریال و در واقع ترویج اباحه گری و مسائل غیردینی است یا شبکه MBC که بدون وقفه فیلم و سریال و موسیقی پخش می کند و در واقع به این صورت ناراحتی خود را از وقایع دردناک غزه ابراز می کند!!
جالب است در این درگیری که امروز فلسطین با آن روبه رو است و صدها کودک و انسان بی گناه به شهادت می رسند، این شبکه ها همچنان به ساز و آواز خود ادامه داده و دریغ از یک جمله زیرنویس که اظهار درد یا ناراحتی از این فجایع کند.
اما از 54 مرکز مطالعات خاورمیانه نیمی متعلق به عربستان است و که در خصوص فعالیت های مختلف تحقیق و پژوهش می کنند و اینکه می بینینم جبه النصره و داعش و جیش المجاهدین و ... پدیدار می شوند با فکر و نقشه است نه به یکباره.
خانم کارن توضیح می دهد اینکه زنان در عربستان از بسیاری حقوق خود محروم هستند تنها به عدم اجازه برای رانندگی با خودرو برنمی گردد، بلکه زنان حتی حضور اجازه در نماز جماعت ندارند!
از سوی دیگر بی سوادی و کم سوادی در این سرزمین موج می زند و حتی مفتی قبلی این کشور یعنی عبدالعزیز بن عبدالله تا روز آخر عمر خود، کروی بودن زمین را نفی می کرد!
علاوه بر این، بیکاری در این کشور بیداد می کند و همین موضوع موجب می شود برخی از این افراد بیکار تغذیه کننده گروه های تکفیری شوند و به عضویت آنها درآمده و هیچ ابایی ندارند چهره حقوق بشر را بزک یا صافکاری یا پنهان کنند لذا کلیپ هایی از سر بریدن های متنوع در فضای مجازی از این افراد می بینیم.
کارن همچنین در پژوهش خود اشاره می کند به اینکه عربستان سعودی به رقم ثروت کلانی که دارد یعنی 400 میلیارد دلار ذخیره ارزی در خارج از کشور و 200 میلیارد دلار درآمد سالیان نفتی، اما 40 درصد جمیعت این کشور فقیر هستند و 60 درصد فاقد مسکن، 40 درصد جوان ها بیکار و 85 درصد کارگرهای این کشور خارجی هستند تا استثمار شده و حقوق ناچیز به آنها داده شود. اما با بررسی تاریخی ملاحظه می شود حکومت آل سعود از سال 1932 میلادی شکل نوین به خود گرفت و پیش از آن واقعا کشور عقب مانده ای بود و نصف مردم تا همین مقطع، کشاورز ابتدایی بودند و یک چهارم جمعیت عربستان سعودی تا قبل از همین تاریخ بادیه نشین و منبع درآمد آنها داد و ستد با کاروان های زیارتی بود آن هم اگر مورد حمله راهزن ها قرار نمی گرفتند. همچنین آخرین بقایای بردگی با فرمانی که سال 1962 یعنی نیم قرن پیش از طرف حاکمیت سعودی صادر شد، محو گردید.
از سوی دیگر تردیدی نیست ملک عبدالله ماسون است و گفته می شود ماسون ها در قرن اخیر باعث انقراض چند سلسله مهم شدند از جمله قاجاریه در ایران، عثمانی در ترکیه و تزارها در روسیه و این گروه های تروریستی که امروز به جان جهان اسلام افتاده اند و می گویند به ما ربطی ندارد به فلسطین چه می گذرد – گویی فلسطینی ها نه مسلمان هستند و نه اهل سنت- توسط لژهای ماسونی تاسیس و مورد حمایت مالی و فکری قرار می گیرند.
تا چه اندازه اسراییل بر وهابیت و گروه های تکفیری تاثیر دارد و به آنها در راه رسیدن به اهداف مشترک کمک می کند؟
اسراییل تزی دارد با این رویکرد که جهان اسلام و دنیای عرب را به مسائل فرعی مشغول و با ایجاد تضادهای درونی سرگرم کرد تا بتوانیم در امنیت باشیم و تا می توان باید به آنها کمک مالی و فکری کرد تا دائما با هم در حال جنگ باشند. همان طور که بیست سال پیش جریانی که در انتفاضه رخ داد، منجر به آن شد که اسراییل بدون تلفات و گلوله، برنده آن ماجرا شود. در واقع سیاست اسراییل که به تکفیری ها نیز دیکته می کند، تفرقه بینداز و حکومت کن، در واقع همان سیاست انگلیس استعمار پیر است. لذا آنها معتقدند برای اینکه طرف مقابل تمکین کند، باید به او صدمه زد؛"الصدمه و التمکین" و از این صدمه تا تمکین، دره ای به نام وحشت وجود دارد که وقتی به فرد مقابل صدمه وارد می کنی، او وحشت می کند و همین وحشت موجب می شود تا تمکین و اطاعت کند و به دنبال آن پیروزی حاصل شود. لذا این تاکتیکی است که اسراییل پیاده می کند و در عین حال به وهابیت منتقل می کند تا این گونه بقای خود را تضمین کند. در واقع این تنها پیروزی نیست که مهم است، بلکه بقا از آن مهم تر است.
اما باید دید به چه علت دو نهاد مهم دینی دنیای اسلامی یعنی الازهر و دستگاه دینی عربستان در خصوص این فجایع سکوت مرگبار اختیار کرده و واکنشی نشان نمی دهند.
پایان پیام/
نظر شما