خبرگزاری شبستان: "نهج البلاغه به عنوان نازله روح قرآن ناطقی است که تفسیر و تبیین قرآن را بر عهده دارد. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر می شود که در می یابیم علی بن ابی طالب(ع) جان پیامبر (ص) است و تربیت شده ویژه اوست. از این رو نهج البلاغه، "اخ القرآن" نامیده شده است. " این جملات بخشی از سخنان فرزاد جهان بین، استادیار دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) و رییس کمیته دانشگاهی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی و محقق کتاب ارزشمند نهج البلاغه است که به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت امیرمومنان علی (ع) با شبستان در میان گذاشته است. بخش نخست این گفتگو با مولف کتاب های " تحلیل مواضع سیاسی علمای شیعه در قبال حکومت از عدالت خانه تا کودتای رضاخان" و "مسوولیت های متقابل حکومت اسلامی و مردم در نهج البلاغه" از نظرتان می گذرد:
دلیل این که نهج البلاغه "اخ القران، برادر قرآن "نامیده شده است، چیست؟
پیامبر اسلام(ص) در احادیث متعدد و از آن جمله در حدیث شریف ثقلین بیان می دارند که قرآن و عترت (ع) همواره در کنار یکدیگرند و هیچگاه از هم جدا نمی شوند. این بیان شریف نشان دهنده ارتباط وثیقی است که میان قرآن (ثقل اکبر) و اهل بیت (ع) (ثقل اصغر) وجود دارد. یکی از کارهای مهم پیامبر اکرم(ص) تبیین و تفسیر قرآن است (بِالْبَینَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ) که این کارکرد به اهل بیت (ع) نیز که معصوم اند (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا)تسری می یابد. در بیان دلائل نیاز به تفسیر می توان گفت:خداوند متعال در بیان آیات احکام، به کلیات آنها بسنده کرده است و به بسیارى از جزئیات اشاره نکرده و این خود نیازمند به تفسیر و توضیح بیشتر است. دوم آنکه قرآن کتابى است در حد اعجاز همراه با فصاحت و بلاغت که (مانند کلام بسیارى از ادیبان و حکیمان) پر از کنایات، استعارات و اشارات است، این رموز ادبى و لطایف حِکَمى، نیاز به تفسیر و شرح و بسط دارد. و سوم اینکه قرآن کریم داراى آیات متشابه، عمومات، مطلقات، مُجملات و... است و فهم مخصّص، مقیّد، مبیّن و دانش تأویل متشابهات نزد امامان معصوم(ع) است و تفسیر آن ها در سخنان ایشان یافت مى شود.
از طرف دیگر، ما از امیرالمومنین علی (ع) روایتی داریم که می فرمایند "شخصیت شخص در زیر زبانش پنهان است". لذا نهج البلاغه به عنوان نازله روح قرآن ناطقی است که تفسیر و تبیین قرآن را بر عهده دارد. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر می شود که در می یابیم علی بن ابی طالب(ع) جان پیامبر (ص) است و تربیت شده ویژه اوست. از این رو نهج البلاغه، "اخ القرآن" نامیده شده است.
البته باید توجه داشت که خطبه و نامه ها بسیار بیشتر از آن است که در نهج البلاغه است و لذا اینها در کتبی به نام مستدرک نهج البلاغه ذکر شده است.
چه ویژگی های قابل توجهی می توان در این کتاب ارزشمند سراغ گرفت؟
ویژگی های بسیار زیادی را می توان برای نهج البلاغه برشمرد اما به اختصار به چند خصیصه اشاره می شود:
1- جامعیت در مباحث و موضوعات
جرج جرداق، اندیشمند مسیحی ابعاد اندیشه و تفکر آن امیرالمومنین (ع) را چنین ترسیم می کند:
«او با منطقی استوار و آگاهانه درباره دگرگونیهای دنیا و شئون مردم و سرشت افراد و گروهها سخن گفته و گاهی رعد و برق و آفرینش آسمان و زمین را توصیف کرده است. همچنین به تفصیل در مورد پدیدههای زنده طبیعت پرداخته، اسرار خلقت خفاش و مورچه و طاووس و ملخ را بیان داشته و در عین حال، برای مردم، فرمانهای اخلاقی و اجتماعی وضع کرده است. آنگاه از آفرینش و زیبایی وجود سخن به میان آورده است، چنانکه در ادبیات عرب هرگز چنین تنوعی در مباحث مختلف، آن چنان که در نهجالبلاغه بیان شده، سابقه نداشته است.»
2- ایجاز در عین غنای مطالب
ایجاز عبارت است از بیشترین معنی را در کمترین لفظ بیان کردن. در نقطه مقابل ایجاز، اطناب قرار دارد. اطناب یعنی آنکه الفاظ بسیاری استفاده شود اما چندان معنایی مستفاد نگردد. از ویژگی های نهج البلاغه آن است که وصف ایجاز دارد. به عنوان نمونه به این دو جمله دقت نمایید.
1- تخففوا تلحقوا(نهج البلاغه، خطبه 20) سبکبار شوید تا به قافله برسید.
سید رضی در شرح این خطبه می نویسد: "این سخن امام (ع) پس از سخن خدا و پیغمبر (ص) با هر سخنی سنجیده شود بر آن برتری خواهد داشت و از آن پیشی خواهد گرفت و اما جمله تخففوا تلحقوا: [سبکبار شوید تا به قافله برسید] کلامی کوتاهتر و پر معنی تر از آن شنیده نشده است. چه کلمه ژرف و عمیقی؟! چه جمله پر معنی و حکمت آمیزی است که تشنگی دانش را برطرف می کند ؟! ما عظمت و شرافت این جمله را در کتاب خود به نام الخصائص بیان کرده ایم."
3- تبیین صحیح و جامع عقائد دینی:
متاسفانه در طول سالیان، یکی از دلایل ایجاد فرق متعدد در حوزه دین آن است که نگاهی بخشی و ناقص به دین داشته اند و با توجه به بخشی، بخش دیگر را رها کرده اند. این مساله یا ناشی از هوای نفس و در جهت توجیه خواسته های نفسانی بوده (نهج البلاغه، خطبه 50) یا ناشی از جهل بوده است. نهج البلاغه به عنوان نازله روح امیرالمومنین(ع) که اهل بیت (ع) وحی اند و اهل بیت (ع) بر آنچه در بیت می گذرد داناترند، مفاهیم دینی را به بهترین و صحیح ترین نحو تبیین نموده اند. ایشان آنگاه که از اسراف سخن می گوید فقط از اسراف در مصرف سخن نمی گوید بلکه به بالاترین اسراف یعنی اسراف در نفس نیز اشاره و تاکید می کند. ایشان آنچنان تعریفی از زهد ارائه می دهند که با کار بی وقفه و تلاش برای تولید حداکثری منافاتی ندارد.
4- جاودانی سخن:
این سخن از آنجا که تالی تلو قرآن است و منطبق بر فطرت، همواره در هر مکان و زمانی سخن نو برای ارائه به بشریت و درمان دردهای افراد و جوامع دارد.
5- کاربردی بودن توصیفات و تعریفات:
آن حضرت (ع) در تعریف مفاهیم، ذهن را به بحثهای زائد و انتزاعی مشغول نمی کنند بلکه واقعی و کاربردی سخن گفته اند. به عنوان نمونه در تعریف عقل بسیار سخن گفته اند اما در نهج البلاغه، عقل اینگونه تعریف می شود: العقل ما عبد به الرحمان و اکتسب به الجنان.
ادامه دارد/
نظر شما