به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، برنامه ماه عسل در چهاردهمین روز از ماه مبارک رمضان با اجرای احسان علیخانی با موضوع طلاق بر روی آنتن رفت.
میهمانان بخش اول علیرضای 35 ساله، امیر 27 ساله و پیام 26 ساله است که امیر و پیام از همسران خود جدا شدهاند و علیرضا در مرحله جدایی قرار دارد.
علیرضا درباره ازدواج خود میگوید: من و همسرم در سن 26 سالگی ازدواج کردیم و با همسرم سر 14 سکه مهریه به توافق رسیدیم اما هنگام خواستگاری این تعداد به 1014 سکه تبدیل شد، من قبول کردم چرا که میخواستم زندگی کنم.
وی ادامه داد: یک مرد برای زندگی ازدواج میکند و علیخانی جواب داد به همان اندازه هم یک دختر که علیرضا گفت بله همینطور است، ما زندگی فوقالعاده و قشنگی را شروع کردیم اما من هیچ آرامشی در زندگی نداشتم به طوری که در شب عروسی با همسرم قهر بودم.
علیرضا افزود: من و همسرم هیچوقت به یکدیگر بیاحترامی نکردیم اما حق و حقوقی که برای زندگی انتخاب کردیم زندگی ما را خراب کرد. همسرم حرف مهریه و نفقه را پیش میکشید، من هم حرف طلاق را و زندگی ما قربانی حق و حقوق شد.
امیر درباره زندگی خود میگوید: من و همسر با یکدیگر همکار بودیم و از طریق یکی از همکاران از او خواستگاری کردم و هنگامی که به خواستگاری رفتم متوجه تفاوت زیاد بین خودم و خانواده همسرم شدم، آنان از لحاظ خانواده یا سطح اجتماعی خیلی بالاتر از ما بودند و اصلا فکر نمیکردم جواب مثبت بدهند اما خانواده همسرم جواب مثبت دادند و گفتند برای ما مال و ثروت مهم نیست بلکه مرد زندگی بودن اهمیت دارد.
وی که علت اصلی جدایی خود را عدم تفاهم میداند، ادامه میدهد: همسرم میخواست من شخص دیگری باشم اما من دوست داشتم خودم باشم و اکنون پنج سال است که دخترم را ندیدهام، چندین بار اقدام کردهام اما موفق نشدم دخترم را ببینم.
علیخانی خطاب به امیر میگوید مگر میشود یک پدر بخواهد اما نتواند دخترش را ببیند و امیر پاسخ میدهد سه مرتبه اقدام کردم و هزاران مرتبه از دیگران خواستم تا با دخترم ملاقات کنم اما مادرش گفت دخترم هوایی میشود و هنگامی که به ملاقات دخترم میرفتم حکم بازداشت من را داشتند و مرا به دادگاه و کلانتری میبردند.
پیام 26 ساله که در سن 19 سالگی ازدواج کرده است علت جدایی خود را عدم اعتماد به همسرش به پیام میداند و میگوید مهریه من 114 تا بوده است و پسرم طاها پنجماهه بود که به طور توافقی از هم جدا شدیم و من مقداری از مهریه را دادم و حضانت پسرم را گرفتم.
وی با بغض میگوید: 6 ماه پس از طلاق همسرم به دیدن طاها میآمد اما اکنون دو سال است که دیگر همسر سابقم به دیدن پسرم نمیآید.
پیام اشک میریزد و میگوید: پسرم خیلی بیتابی مادر را میکند، از وقتی که مهدکودک رفته است هی سراغ مادرش را میگیرد و من از اینکه پاسخی ندارم برای گفتن ناراحتم.
پیام ادامه میدهد: اشتباه من طلاق توافقی بوده است و اگر به گذشته برگردم این کار را نمیکنم چرا که آن موقع نمیدانستم طاها با مشکل مواجه میشود.
علیخانی در برابر بغضها و اشکهای پیام میگوید چرا تلاشی برای برگشتن همسرت نکردی و پیام پاسخ میدهد مادری که هیچ عاطفهای ندارد تا فرزندش را ببیند من چه کار میتوانستم بکنم و علیخانی پاسخ میدهد همسرت را قضاوت میکنی؟ شاید به قدری او را رنجاندی که همسرت توان برگشت ندارد و پیام پاسخ میدهد اگر من او را رنجاندهام چرا عاطفه مادری برای دیدن فرزندش ندارد؟
میهمان بخش دوم برنامه خانمی است که در مرحله جدایی از همسرش است، او درباره ازدواجاش میگوید: در سن 18 سالگی با یک مرد 15 سال از خود بزرگتر ازدواج کردم، تنها مشکلام ابراز محبت از سوی همسرم بود.
وی ادامه میدهد: بعد از دو سال با آوردن بچه خواستم زندگیمان درست شود ولی نشد و دوباره باردار شدم این بار سه قلوهایم به دنیا آمدند و مشکلات ما بیشتر شد.
وی افزود: همسرم در زندگی چیزی کم نمیگذاشت اما محبت را از من دریغ میکرد و احسان علیخانی خطاب به این خانم میگوید آیا شما در زندگی خود را مقصر میدانید؟
وی پاسخ میدهد: در خیلی از مسایل لج کردم ولی اصلا به جدایی فکر نمیکردم، من بیتجربه بودم ولی خانواده همسرم به خاطر معصومیت فرزندانم حتی با یک تماس جویای جداییمان نشدند. من حتی پس از جدایی از او خواستم تنها پرستار فرزندانم باشم ولی همسرم قبول نکرد او الان در تدارک ازدواج است و من با تمام بدیهایی که کرده است، دوستش دارم.
او در پایان گفت: دل من 4 تیکه شده است و این خیلی سخت است و دوست دارم همسرم دوباره بازگردد و بدیهای مرا ببخشد.
علیخانی خطاب به علیرضا که هنوز از همسرش جدا نشده است، گفت: شما هم از این برنامه از همسرت بخواه تا برگردد و علیرضا پاسخ داد من بارها خواستهام که همسرم برگردد و حتی به وکیلش هم گفتم اما او از ابزار مهریه و نفقه استفاده میکند و من هم از ابزار طلاق.
علیخانی میگوید: هم شما هم او چرا از ابزار استفاده میکنید، آیا دوست داری بازگردد و او میگوید بله.
امیر در پایان از همسر سابقش میخواهد اجازه دیدن فرزندش را به او بدهد.
علیخانی در پایان میگوید: 4 قصه و ماجرا تنها میتوانیم انسانها را درک و همزادپنداری کنیم، 90 درصد مشکلات به خاطر غرور شخصی است چرا که از زاویه نگاه بیرحمانهترین ساتور نگاه ما استفاده میکند.
پایان پیام/
نظر شما