به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر قدرت قاسمیپور در سلسله نشستهای سرای اهل قلم در نمایشگاه کتاب تهران درباره جایگاه نقد ادبی در ایران با بیان این مطلب گفت: آنچه در پیرامون مسایل نظری نقد در ایران خصوصا در دانشگاهها مغفول مانده بحث نظریه انواع ادبی است که این نظریه امروز در غرب بسیار گسترش پیدا کرده است و بر اساس این نظریه است میشود یک ژانر را تعریف و بررسی کرد.
قاسمیپور افزود: در تعاریف ژانر یا گونه یا نوع آمده است که گونه بر اساس کنش زبانی مکرر در سخن به وجود میآید و اگر این امر در مسایل ادبی پدیدار شود ما با گونه یا ژانر ادبی روبرو میشویم.
وی تصریح کرد: همه این گونهها و ژانرها دایمی و پایدار نیستند بلکه برخی از آنها منسوخ میشوند به عنوان مثال باید گفت حماسه از ژانرهایی است که دیگر منسوخ شده است اما رمان برعکس آن هنوز پویا و پایدار است.
این پژوهشگر ادبی در ادامه خاطرنشان کرد: بعضی گونهها به صورت مجزا مطرح میشوند و گونههای دیگر را در خود نمیپذیرند به عنوان مثال در غزل حافظ ما نمیتوانیم از حضور گونهای به نام رمان برخورد کنیم اما رمان ژانری است که تقریبا همه گونهها را در خود جای میدهد.
وی بیان داشت: هر دورهای الگوی مسلط ادبی خود را دارد در دورهای حماسهنویسی و یا غزل و قصیدهسرایی مسلط بود اما در شرایط حاضر هیچ نشانی از قصیده و حماسهسرایی به چشم نمیخورد بلکه ژانرهای دیگری جایگزین آنها شدهاند.
قاسمیپور درباره یکی از مسایل مربوط به نظریه انواع ادبی گفت: از جمله مهمترین مسایل پرداختن به منشأ ایجاد و بروز گونههای ادبی است که بیشتر در مورد نوع پیروی و ریشههای برآمدن آنها مباحث خود را مطرح میکند.
وی در پایان گفت: یکی دیگر از مسایل توجه به مفاهیم ژانرهاست به عنوان مثال که این توجه ریشه در دیدگاه ارسطو و تعاریف او از انواع ادبی دارد که بر اساس همان تعاریف مثلا رمان کلیدر ودن آرام میشود اثری حماسی و حماسه رستم و سهراب میشود تراژیک، به هر حال گونهشناختی ایرانی با گونهشناختی غربی تفاوت دارد و بر همین اساس باید گفت که پرداختن به مسئله نظریههای انواع ادبی در دانشگاهها بسیار مورد نیاز است.
پایان پیام/
نظر شما