جعفر بای، آسیبشناس علوم رفتاری در گفتوگو با خبرنگار شبستان با بیان اینکه بحران هویت یکی از مشکلات اساسی نسل جوان در حال حاضر است، گفت: متاسفانه به علت انقطاع تاریخی پیشآمده و عدم انتقال ارزشهای فرهنگی از نسل گذشته به نسل فعلی و همچنین ورود عناصر فرهنگی مزاحم، جوانان ما را دچار بحران هویت کرده است . همچنین برای اینکه جوانان ما نمیتوانند با فرهنگ خودی ارتباط مناسبی برقرار کنند، فرهنگ بیگانه باعث اختلال در نظام فکری و فرهنگی ما میشود.
وی با بیان اینکه متاسفانه نسل حاضر در شیوه جامعهپذیری خویش نیز دچار بحران جدی است و نتوانسته متناسب با هنجارهای اجتماعی و ارزشهای فرهنگی آنگونه که انتظار میرود رفتار معقول و منطقی داشته باشند، اظهار کرد: این امر در رفتار و تعاملات اجتماعی نسل جوان جامعه ما هویدا است.
این آسیبشناس در ادامه تصریح کرد: نسل کنونی به علت عدم شناخت با تاریخ گذشته جامعه خویش ،نتوانسته پیشینیان خویش را با جزییات بشناسد و این انقطاع تاریخی باعث بروز مشکلات فراوان هویتی برای آنها شده است و همچنین مانع از شکلگیری نمادهای هویتی نسل فعلی شده است.
دستگاههای فرهنگی و نظام آموزشی در معرفی گذشته جوانان موفق عمل نکردند
بای با اشاره به دلایل بروز این مشکلات در جامعه خاطرنشان کرد: به دلیل اینکه دستگاههای فرهنگی و نظام آموزشی ما نتوانسته اند وظایف خود را در شناساندن جوانان نسبت به گذشته خود به خوبی انجام دهند.
وی همچنین صنعتیشدن، شهرنشینی و مدرنیتهشدن را از عوامل تشدید بحران هویت جوانان عنوان کرد و افزود: همچنین خود خانوادهها نیز در انتقال مباحث فرهنگی جامعه ناتوان بودند که گسست نسلی از همین جا در جامعه شکل گرفته است.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا بحران هویت جوانان موجب دینگریزی آنها شده است، افزود: همیشه حکومتهای دینی و ایدئولوژیک رسالت بسیار سنگینی را بر عهده دارند و اگر طرحها و برنامههای حکومتی محقق نشود نوعی شکست در اندیشههای دینی ایجاد میشود. ضریب حساسیت اجرای فعالیتها و برنامههای دینی بسیار دشوار است چون هرگونه شکست در طرحها و برنامههای حکومتی مسئله اجتماعی ایجاد میکند.
اشتباه مدیران نظام ایدئولوژیک در دراز مدت موجب دین گریزی جوانان می شود
وی ادامه داد: به دلیل اینکه مدیران نظام ایدئولوژیک نماینده دین در جامعه محسوب میشوند ازاین رو اگر خطا و اشتباهی از این نمایندگان سر زند خطای آنها به حساب دین گذاشته میشود که این امر باعث رنجش خاطر جوانان از مبانی دینی میشود و اگر این اشتباهات شدت یابد و پاسخگوی نیازهای جوانان نباشد در درازمدت به دین گریزی منجر میشود.
وی با بیان اینکه در حال حاضر یک نظام تربیتی واحد برای جوانان وجود ندارد، افزود: اختلاف در مدل تربیتی والدین، وجود نفاقپروری و عناصر کمچهره میشود.
وی افزود: همچنین ناکارآمدی نظام خانواده موجب شده، فرزندان محصول خانواده نباشند. در گذشته گفته میشد اگر میخواهید زن بگیرید مادر را نگاه کنید ولی در حال حاضر دیگر دختر محصول مادر نیست بلکه محصول فرهنگهای غربی میباشد، بنابراین ضعف تربیتی و ترویج فرزندسالاری موجب شده است در پرورش و آموزش مهارتهای زندگی برای فرزندان مشکلات عدیدهای به وجود آید.
تربیت فدای محبت افراطی به فرزندان شده است
وی با بیان اینکه در حال حاضر تربیت فدای محبت افراطی به فرزندان شده است، خاطرنشان کرد: در گذشته گفته میشد فرزند عزیز است ولی تربیت آن مهم تر است در حالی که اکنون تمام این موارد برعکس شده است.
وی با بیان اینکه بزرگترین فقدان در حال حاضر این است که جوانان ما فاقد مهارتهای زندگی هستند، تصریح کرد: در حال حاضر اکثر جوانان به سن بزرگسالی یعنی حتی 40 سالگی می رسند ولی وابسته به والدین هستند.
بای با بیان اینکه پدران و مادران بیسواد ما در انتقال فرهنگ بسیار موفقتر از والدین باسواد حال حاضر بودند، افزود: لالایی مادران و قصههای مادربزرگ از کانونهای اصلی انتقال فرهنگ به نسل بعدی بودند که همه این موارد در جامعه ما رخت بربستند، الان هیچکدام از بچهها حوصله گوشدادن این لالاییها را ندارند چون بهتر از آن را سراغ داشته و گوش میدهند . همه این مشکلات کوچک باعث ایجاد بحران فرهنگی در جامعه ما شدند.
آداب و رسوم بومی ما به اضمحلال رفته است
وی با اشاره به اینکه جوانان در گذشته با آداب ، رسوم و موسیقی سنتی خود آشنا بودند ولی اکنون رسمهای بومی به اضمحلال رفته است، خاطرنشان کرد: اکنون جوانان جامعه ما هیچ آشنایی نسبت به آداب و رسوم سنتی خود ندارند بهگونهای که موجب شده جوانان ما در داخل جامعه زندگی کنند ولی خارج از آن باشند.
وی با انتقاد از مهندسی معماری حال حاضر گفت: در گذشته آشپزخانه بیرون بود ولی اکنون به داخل خانهها آمده و با امدن فست فود ها تمام غذاهای سنتی ما به غذاهای فریزشده تبدیل شده است.
وی در پایان گفت: دستگاههای فرهنگی ما مبانی ،اصول و استراتژی مشخص و روشنی برای نسل جوان جامعه ندارند و این امر باعث تشتت و نگرانی در جامعه شده است و نتیجه آن این است که اکنون بچهها کنار ما هستند ولی فرسنگها از جامعه دور میباشند.
پایان پیام/
نظر شما