گزیده‌ای از خاطرات مقام معظّم رهبری درباره‌ شخصیّت امام(ره)

خبرگزاری شبستان :کتاب«مدح خورشید»، گزیده‌ای از خاطرات مقام معظّم رهبری درباره‌ شخصیّت رهبر کبیر انقلاب اسلامی است که توسط انتشارات انقلاب اسلامی بازنشر می‌شود.

به گزارش خبرنگار شبستان ،اثر پیش‏روی مشتمل بر گزیده‏ای از خاطرات مقام معظّم رهبری در مورد حضرت امام(ره) می‏باشد. این خاطرات که مقاطع مختلف حیات طیّبه‌ی امام خمینی از دوران مبارزات تا سالهای پیروزی و استقرار نظام جمهوری اسلامی و سالهای دشوار دفاع ملّت انقلابی و مظلوم ایران در برابر هجوم نظام استکبار در جنگ تحمیلی را دربرمی‌گیرد؛ حاوی نکاتی آموزنده از سیره‌ی مکتبی، انقلابی و اخلاقی امام راحل می‌باشد که بازخوانی و توجّه به آن از شرایط لازم برای شناخت و تداوم راه امام خمینی(قدّس‌سرّه) است.

 در فرازی از این کتاب آمده است:
«در آن لحظه‌یى که امام(ره) ناراحتّی قلبى پیدا کرده بودند، ما بشدّت نگران بودیم. وقتى که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفى که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً مى‌باید در آن لحظه‌ى حسّاس به ما مى‌گفتند. ایشان گفتند: قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متّکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمى‌تواند به شما آسیبى برساند. به نظر من، وصیت سى صفحه‌یى امام(ره) مى‌تواند در همین چند جمله خلاصه شود.
او واقعاً حکیم بود و مصداق کامل «صیرورت الانسان عالما عقلیّا مضاهیا للعالم العینى» محسوب مى‌شد. انسان احساس مى‌کرد که تمام حقایق عالم در وجود او منعکس بود. او چیزهایى را بوضوح و روشنى و با همان نورانیت نفسانى و نگاه رحمانى و حکمت خودش ـ نه با استدلال و تمهید مقدمات معمولى ـ مى‌دید و مى‌فهمید که دیگران عصازنان خودشان را به آن نقطه مى‌رساندند.

 در فرازی دیگر از این کتاب چنین آمده است:
«تمام شیوه‌هایى که ایشان در طول این مدّتِ مبارزه به کار زدند ابتکارى بود و ابتکاراتى بود که دیگرانى که ناظر بودند همه رد مى‌کردند، حتّی دوستان ایشان، حتّی دوستان ایشان! شما ببینید در ظرف این یک سالِ اخیر چه شیوه‌هایى را ایشان به کار زدند و به کار بردند! همه‌اش مبتکرانه و همه مثل تیرهایى که درست به هدف مى‌خورد؛ یک دانه‌اش خطا نکرد؛ یک دانه‌اش اشتباه از آب در نیامد؛ در حالى که اغلب خدشه مى‌کردند، تخطئه مى‌کردند. آن روزى که اعلامیه‌ى خون بر شمشیر پیروز [است]، آمد، دوستانِ نزدیک ایشان در تهران، در قم دچار تردید شدند که آیا این مصلحت است؟ این جایز است؟ این اعلامیه خوب بود؟ درست است؟ قرص، مثل کوه ایستاد و دیدید که خون بر شمشیر پیروز شد. آن روزى که ایشان رفتند به فرانسه، براى همه شگفت‌آور بود و هیچ‌کس به ذهنش نمى‌آمد. آن روزى که ایشان تصمیم گرفتند برگردند ایران، همه دچار دلهره شدند. ... و ندیدم کسى را که غیر از این قضاوت داشته باشد. با هرکس برخورد کردیم دیدیم همینجور است. خب تمام این تاکتیکها، تمام این شیوه‌هاى گوناگونى که این ضرباتى که در مواقع حسّاس این مرد بزرگ، این رهبر بزرگ وارد آورده، تمام ضربات بجایى بوده و این را سرنوشت مبارزه و گذشت کار و گردش کار به ما ثابت کرد. یک روز امام فرمود: «امروز اسلام محتاج کمک شما جوان هاست.» بعدازظهرش بنده به خیابان‌ها آمدم و کارى داشتم. دیدم مثل روزهاى اوّل انقلاب شده و مردم به طرف پاوه در حرکتند. این ماجرا و این صحنه، بارها تا آخر جنگ تکرار شد. هر وقت که اسم اسلام و فرمان امام به گوش مردم مى‌رسید ـ فرمان امام، فرمان اسلام بود و مردم براى امام به خاطر اسلام اهمیت قائل بودند. خداى متعال، امام بزرگوار و آن شخصیت را این‌طور آفریده بود که احساس شکست و خستگى نمى‌کرد و ناکامى در روح او راه نداشت. در سختترین حالات هم قصد پیشرفت داشت. شما خودتان در دوره‌ى هشت ساله‌ى جنگ، از نزدیک دیدید که در سخت‌ترین حالات هم، آن کسى که تصمیم بر عقب‌نشینى نداشت، شخص امام بود که مثل کوه محکم ایستاده بود. وقتى یک کوه به آن استوارى، پشت سر انسان است، راحت مبارزه مى‌کند.»

گفتنی است این کتاب 136 صفحه ای در سال 91 منتشر شد و در سالهای 92 و 93 به به چاهای دوم و سوم رسید.


علاقه‌مندان برای اطلاع از نحوه‌ تهیه این اثر می‌توانند با شماره تلفن‌های 66493548 و 66483695 تماس بگیرند و یا به پایگاه اطلاع‌رسانی WWW.BOOK-KHAMENEI.IR مراجعه کنند.
پایان پیام/
 

کد خبر 373337

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha