«مردم یا حسین‌گویان می‌دویدند سمت ضریح»

خبرگزاری شبستان: پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند به من گفت: ببین من فرشادم، من را به اسم دعا کن کربلا.بعد تریلی را ول کرد. داشتیم دورمی‌شدیم که داد زد: فرشاد... یادت نره.

به گزارشخبرنگار کتاب شبستان ، کتاب «پنجره‌های تشنه» شامل خاطرات مهدی قزلی از همراهی با کاروان حمل ضریح ساخته شده برای حرم سید الشهدا(ع) که در زمستان سال گذشته است.


در بخشی از این کتاب می خوانیم :«رسیدیم به روستای نهر میان مردم یا حسین‌گویان می‌دویدند سمت ضریح، انگار که بخواهند تریلی را فتح کنند. چند دقیقه ایستادیم و موقعی که تریلی داشت حرکت می‌کرد، به مردم می‌گفتیم لبه حفاظ را ول کنند که یک وقت زمین نخورند. پسر جوانی سماجت می‌کرد. گفتم: پسرجان ول کن الان زمین می‌خوری. پسر که فهمید دیر یا زود باید تریلی را رها کند به من گفت: ببین من فرشادم، من را به اسم دعا کن کربلا.بعد تریلی را ول کرد. داشتیم دورمی‌شدیم که داد زد: فرشاد... یادت نره. همانجا نشست به گریه کردن و کف دستش را کوبید زمین. دور می‌شدیم و فرشاد نشسته بود کنار جاده. من هم نشستم پشت تریلی به گریه. حاضر بودم همه چیزم را بدهم جایم را با فرشاد عوض کنم.»


در بخش دیگری از این کتاب آمده است:یک ساعت از نیمه شب گذشته بودکه تریلی وارد پادگان شد. با بدبختی بین آن همه جمعیت تریلی عقب و جلو کرد و در جای مقرر ایستاد . سعید به فیش ها و سیم هایی که زیر دست و پا کنده شده بود ، نگاه می کرد و می گفت:کارم در آمد . پرید روی سقف ضریح و کابل برق شهری را پایین انداخت . و بعد هم برق یک تیر چراغ برق وصلش کرد. این طوری حداقل از شر دود و صدای موتور برق خلاص می شدیم . در همان چند دقیقه بر ف پاک کن تریلی پر شد از پارچه های گره زده نذری . مردم بنرها و استیکرهای اطراف تریلی را کنده و برای تبرک برده بودند....


قلم نویسنده در این اثر ساده و بیان جزییات که به چشم نمی آید از ویژگی های نگارش این اثر است. درواقع روایت نویسنده در این اثر روایتی است جزیی‌نگروبسیار ساده که نمایانگروسواس نویسنده درمورد ثبت جزیی‌ترین رفتارهای ورویدادهایی است که در طول این سفررخ داده است.


قزلی در این کتاب سعی کرده است به رسم مالوف سفرنامه‌نویسی در ادبیات کهن ایران، در کنار شرح سفرش و ماوقع پیرامونی آن گاه با توصیفات کوتاه و کنایه‌ها وزخم زبان‌هایی نیززبان باز کند که از نگاه مدیران ومسئولان شهری و کشوری تا پیش از آن دور مانده و یا مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته است.


نویسنده در این اثر راوی لحظه هایی است که به چشم می بیند لحظه هایی از دلدادگی مردمانی از خرد و بزرگ گرفته که به نوعی شیفتگی خود را به امام حسین (ع) نشان می دهد و ازضریح متبرکش استقبال و آن را به سمت جایگاه واقعی اش بدرقه می کنند.


انتشارات سوره مهر این اثر را راهی بازار نشر کرده است.
پایان پیام/


 

کد خبر 372668

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha