مهاجرت معکوس تارهای عنکبوت سعودی علیه روسیه

خبرگزاری شبستان:مهاجرت معکوس تروریست ها از سوریه به آسیای مرکزی از جمله مسائلی است که سلسله بحث های کارشناسی را طلب می کند به همین جهت نشست کارشناسی در خبرگزاری شبستان در این رابطه برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان: پیروزهای عظیم ارتش سوریه بر گروه های تروریستی و تحولات دیگر منطقه ای و بین المللی موجب شده تا تروریست های حاضر در سوریه به تدریج به سوی کشورهای خود مهاجرت کنند،گروه جهان اسلام خبرگزاری شبستان مسئله مهاجرت معکوس نیروهای تکفیری از سوریه به آسیای مرکزی را در یک میزگرد نخصصی با آقایان شعیب بهمن، کارشناس ارشد مسائل روسیه و آسیای مرکزی و آقای علی حیدری ،کارشناس مسائل خاورمیانه به بحث و بررسی گذاشت که مشروح آن از این قرار است:

در ابتدای جلسه سوالی مطرح شد مبنی بر اینکه جنگجویان چچنی که تا کنون در سوریه با ارتش این کشور در جنگ بوده اند به گرجستان منتقل شده اند تا با استقرار در دره پانکیسی آماده نفوذ به خاک روسیه شوند،علت این تغییر و تحول استراتژیک تروریست ها چیست؟
شعیب بهمن در پاسخ به این سوال گفت:پیش از این هم اغلب جنگجویان چچنی که به سوریه رفتند در دره پانکیسی زندگی می کردند؛به واسطه جنگ بین دولت مرکزی روسیه و نیروهای جدایی طلب چچنی عده زیادی از چچنی ها مجبور به گریز از خاک روسیه شدند و به کشورهای اروپایی و آمریکا هم مهاجرت کردند ولی بخش مهم تری به دره پانکیسی که دره فراموش شده نام دارد،مهاجرت کردند.بعد از اینکه بحران سوریه آغاز شد بسیاری از جنگجویان این منطقه به سمت سوریه کوچ داده شدند اما در شرایط فعلی در مورد دلایل بازگشت آنها به روسیه می توان به چند دلیل اشاره کرد:دلیل اول این است که نیروهای معارض تا حدی در صحنه نبرد در سوریه با شکست مواجه شدند و این باعث متلاشی شدن آنها شد،بسیاری از رهبران تروریست های چچنی هم در چند وقت اخیر در خاک روسیه کشته شدند و به این ترتیب دسته های چچنی با ضربه های محکمی مواجه شده اند.
دلیل دوم این است که این مسئله از بحران اوکراین هم تاثیر گرفته است. میدان تحولات اوکراین در زمانی که بحث برکناری یانوکوویچ مطرح بود صحبت هایی را به وجود آورد در مورد اینکه برخی از تروریست های چچنی برای رسیدن به یکی از اهداف خود که مقابله با دولت مرکزی روسیه هست وارد «کی اف» شوندتا بتوانند در تحولات اروپای شرقی هم تاثیر گذار باشند.
کارشناس مسائل روسیه و آسیای مرکزی سپس در پاسخ به این سوال که با توجه به ویژگی مهم تنوع در گروه های تکفیری سوریه ،در حال حاضر چه تعداد نیروی تکفیری خارجی در سوریه حضور دارد و تعداد تکفیری های بومی چقدر است ؟استراتژی تکفیری های بومی و خارجی چه شباهت ها یا تفاوت هایی با هم دارد اظهار داشت : محققان بریتانیایی در مجله جیمز تحقیقی را در سال 2013منتشر کرده اند که نشان می داد حدود 100 هزار شبه نظامی در سوریه در حال جنگ هستند که اکثرا جذب جبهه النصره و داعش شده اند . از بین خارجی ها حدو 5 تا 8 هزار نفر از عربستان سعودی ،حدود 4 هزار نفر از تونس،4 هزار نفر از سرزمین های اشغالی و 4 هزار نفر از عراق ،4 هزار و 500 نفر از لیبی ،1500 نفر از یمن و دو هزار نفر هم از کشورهای اروپایی شامل فرانسه ،انگلیس،المان،بلغارستان،آلبانی و دانمارک و سایر کشورها در این درگیری ها حضور داشتند؛افرادی هم از کشورهای آسیایی و عربی شامل پاکستان و افغانستان،اردن ،کویت در این درگیری ها بودند.
نهاد فدرال امنیت روسیه در اواخر سال 2013 تعداد مبارزان روس در سوریه را حدود 400 نفر بر آورد کرد.
از جمهوری آذربایجان حدود 250 نفر ،از تاجیکستان 190 نفر ،از ترکمنستان 360 نفر،از قزاقستان 250 نفر ،قرقیزستان 40 نفر و از ازبسکتان هم 80 نفر حضور دارند و اکثر آنها در گروهی به اسم جماعت «صابری» جمع شده اند که گروه نوپایی است و نام یکی از ترویست هایی است که در تحولات سوریه کشته شده است.
در ادامه نشست این سوال مطرح شد که روش جذب افراد برای پیوستن به گروه های تروریستی از آسیای مرکزی و خاورمیانه چگونه است ؟
در این مورد هم آقای شعیب بهمن پاسخ خود را اینگونه مطرح کردند که چند مکانیسم در این زمینه وجود دارد؛ یکی از آنها استفاده از ساختارهای محلی و بومی هست به این معنا که در طول سال های گذشته ساختارها و نهادهایی در کشورهای منطقه به وجود آمدند مثل برخی از گروه های تندرو که بخشی از کار جذب را انجام می دهند . بخشی از جذب هم از سوی افرادی انجام می شود که برای تحصیل علوم دینی به کشورهایی مثل عربستان،قطر،امارات و مصر رفته بودند و سوم مسئله استفاده از ظرفیت سرویس های اطلاعاتی کشورهای عربی است؛آنها بااستفاده از نیروهای اطلاعاتی که در سفارت هایشان حضور دارند،فعالیت زیادی در جذب افراد به گروه های تروریستی داشته اند.
سپس از ایشان سوال کردیم که این افراد بیشتر با انگیزه های مالی جذب گروه های تروریستی شده اند یا با انگیزه های مذهبی ؟
بهمن در این باره اظهار داشت:در نگاه اول شاید بشود گفت که مباحث مذهبی تاثیرگذار بوده به ویژه اینکه رسانه های غربی سعی می کنند آنچه که در سوریه در حال اتفاق افتادن است را تقابل بین شیعه و سنی نشان دهند، اما واقعیت این است که این افراد بیشتر دارای انگیزه های اقتصادی هستند به این دلیل که اکثر آنها خیلی اطلاعات و آگاهی های مذهبی بالایی ندارند و با این پیشنهاد جذب می شوند که در سوریه حقوق بالایی دریافت می کنند،حقوق آنها روزانه حدود 100 تا 250 دلار است در حالی که در مناطق خودشان بیکار هستند و حتی اگر شغلی داشته باشند حقوقشان روزانه بین یک تا 2.5 دلار هست.علاوه بر این، این ها در سوریه اجازه دارند که هر مکانی را تصرف کردند اموال آنجا را به عنوان غنائم برای خود بردارند.
اکثر آنها هم از مناطق آسیای مرکزی و قفقاز هستند که وضعیت مناسب اقتصادی ندارند.
شعیب بهمن همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه انگیزه بومی های سوریه از جذب به گروه های تروریستی چیست ؟ گفت:سه دسته افراد بومی به گروه های تروریستی می پیوندند،یک دسته افرادی که به دنبال انتقامجویی هستند ،انتقام از نظام سیاسی یا مذهبی حاکم بر سوریه .
دسته دوم قربانی ها هستند ؛افرادی که در دوره های قبلی حقوق آنها تضییع شده یا سرکوب شده اند و دست سوم آرمانگرایان هستند.
سوال بعدی در مورد داعشی هایی بود که در سوریه فعال هستند مبنی بر اینکه این گروه ها اقدامات گسترده ای را هم در عراق انجام می دهند؛فعالیت این گروه ها در خارج از مرزهای سوریه و عراق هم دیده شده،این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید؟
 علی حیدری در پاسخ به این سوال گفت:دولت اسلامی عراق در سال 2006 اعلام موجودیت کرد و دو سال قبل از آن درسال 2004 این مجموعه اعلام کرد که وابسته به القاعده عراق هست اما بعد از دو سال اعلام کرد که به القاعده ارتباطی ندارد و به دنبال ایجاد امارت اسلامی است و بعدها در سال 2011 در پی تحولات سوریه شام را هم به خود اضافه کرد .
در اوایل آقای ایمن الظواهری به این گروه کمک زیادی کرد و در این دوره کارشناسان و مشاوران سیاسی و نظامی از پاکستان و افغانستان به سمت عراق روانه شدند و شروع به کمک به این گروه ها کردند اما بعد از دو سال القاعده پاکستان ترجیح داد نیروهای خود را خارج کند و این خروج نیروها ،ضربه ای به دولت اسلامی عراق زد به این دلیل که تجربه کافی در امر جنگ با حکومت عراق نداشتند.کش و قوس ها میان القاعده و دولت اسلامی عراق ادامه داشت تا اینکه در سال 2011 این جریان فلوجه و رمادی در الانبار ا به دست گرفت چون اهدافشان با سنی های این منطقه یکی بود به همین دلیل توانستند در این منطقه پایگاه داشته باشند تا اینکه بحران سوریه شکل گرفت و آنها تصمیم گرفتند تا به ویژه نیروهای خارجی خود را به سوریه اعزام کنند و شام را هم به خود اضافه کردند.
آنها به خاطر تجربه ای که در عراق داشتند،شدت خشونت و عدم شناخت کافی جامعه جهانی از آنها و حمایتی که از آنها می شد خیلی زود پیشرفت کردند و جریان های مختلف را به زیر یوغ خود در آوردند. انها خیلی صریح اعلام کردند که جزو القاعده نیستند و هر کس که می خواهد در این گروه فعالیت داشته باشد باید با آنها بیعت کند .
هم اکنون استان رقه که حدود یک چهارم مساحت جغرافیایی سوریه را شامل می شود در دست این گروه قرار دارد و گروه های دیگر مثل جبهه النصره،احرار الشام و گروه های تروریستی دیگر در جاهای دیگر پراکنده هستند و به نسبت جریان داعش، این ها قدرت کمتری دارند .
داعشی ها الان بخش وسیعی را تحت سلطه خودشان دارند و ارتش سوریه هم فعلا ترجیح میدهد که به سراغ گروه های تروریستی دیگر برود و آنها را سرکوب کند و بعد به سراغ این جریان برود.
سوال بعد در مورد نقش رژیم صهیونیستی در حمایت از تروریست های سوریه بود :گفته می شود که خطر ترانزیت تروریست ها از آسیای مرکزی،جمهوری آذربایجان،ترکیه و بعد به سوریه هست. الان شاهد این هستیم که آذربایجان و رژیم صهیونیستی هم رابطه نزدیکی با هم دارند اگر ممکن هست در مورد این مسئله توضیح بدهید.
شعیب بهمن در پاسخ به این پرسش گفت:در سال های گذشته به رغم اینکه بیش از 90 درصد مردم آذربایجان شیعه هستند یک فضای مناسبی را در اختیار سلفی ها و وهابی ها قرار داده است و گسترش وهابی گری و سلفی گری به یک چالش اساسی برای دولت باکو تبدیل شده است؛ بحث بازگشت تروریست هایی که از خود آذربایجان به سوریه رفته اند مطرح شده و بازگشت این ها به داخل خاک آذربایجان خطرناک است و این نشان می دهد که وهابیت طی دو دهه اخیر نفوذ زیادی در آذربایجان داشته اند .
از طرف دیگر با توجه به پیوندی که میان رژیم صهیونیستی و گروه های شبه نظامی حاضر در سوریه که با هدف صهیونیستی ضد مقاومت در این کشور فعالیت می کنند،وجود دارد بی شک ارتباط هایی با سرویس های اطلاعاتی آذربایجان با موساد وجود دارد و این جمهوری هم همسو با دولت های غربی تلاش کرده به جبهه مقاومت در سوریه ضربه وارد کند.
بهمن همچنین در پاسخ به این پرسش که مجموعه کشورهای آسیای مرکزی (اتحادیه سی آی اس) چه تدبیری برای مبارزه با تروریسم دارند؟آیا روس ها تدبیری اندیشیده اند تا از بازگشت تروریست های چچنی جلوگیری شود؟ گفت:
در این مورد اختلاف میان کارشناسان وجود دارد،برخی از آنها معتقدند که افرادی که به عنوان ترویست در سوریه فعالیت می کنند،تهدیدی برای کشورهای خودشان محسوب نمی شوند چون این ها در سوریه در غالب یک تشکیلات فعالیت می کردند و وقتی به کشورهای خودشان برمی گردند در حالت فردی قرار می گیرند و خیلی نمی توانند کارکرد خرابکارانه و تروریستی داشته باشند اما در طرف مقابل عده ای معتقدند که این افراد در سوریه جنگ را به طور مستقیم لمس کرده و آموخته اند و بازگشت حتی یک نفر از این ها به کشوهایشان می تواند خطرناک باشد چون می توانند تجربه جنگی خود را به سایرین هم منتقل کنند.
اما به هر حال در مورد برخورد با این ترویست ها بین کشورهای مختلف منطقه اختلاف نظر وجود دارد.
چچنی ها چه راهبردی را در قابل دولت مرکزی روسیه دارند،آیا هنوز به دنبال استقلال هستند؟این سوال دیگری بود که در ادامه جلسه از کارشناسان پرسیده شد و کارشناس مسائل آسیای مرکزی در این باره گفت:
آنها در پی این هستند که در وهله اول از سوریه مستقل شوند و در وهله دوم به اصطلاح خود،خلافت اسلامی قفقاز را تشکیل دهند و به همین دلیل هم از هر فرصتی برای ضربه زدن به سوریه استفاده می کنند به همین دلیل هم به محض اینکه شرایط در اوکراین را بحرانی دیدند میدان جنگی خود را از سوریه به این کشور منتقل کردند.
درگیری ها میان عربستان سعودی و روسیه را در مورد مسئله سوریه چگونه ارزیابی می کنید؟سعودی ها الان چه پتانسیل هایی برای تهدید روسیه دارند؟ و چه پتانسیل هایی برای حمایت از تروریسم در منطقه دارد؟
روابط روسیه و عربستان هیچ وقت رابطه خوبی نبوده است. دوره جنگ سرد را اگر در نظر بگیریم روسیه به عنوان قلب شوروی و قلب بلوک شرق عمل می کرد و عربستان از متحدین آمریکا و در صدف مقابل روسیه بود .بعد از فروپاشی اتحاد شوروی این روابط با فراز و نشیب هایی همراه شد .نقطه عطف این روابط سفر آقای پوتین در سال 2007 به عربستان بود که در آنجا مباحث مختلفی حتی بحث فروش تسلیحان روسی به عربستان برای اولین بار مطرح شد و همه تصور می کردند که روابط این دو بهبود پیدا خواهد کرد اما این روابط همچنان تحت تاثیر تحولات منطقه ای و بین المللی است . این تضاد تا آنجا پیش رفت که سعودی ها حاضر شدند به روسیه این پیام را بدهد که در صورت عدم حمایت از بشار اسد حاضرند امتیازهایی را به مسکو بدهند و این پیام ها در جریان سفرهای بند بن سلطان به روسیه منتقل شد.
نکته قابل توجه در سفرهای پوتین این بود که بندر به پوتین گفته بود در صورتی که شما دست از حمایت از اسد بردارید ما امنیت بازی های سوچی را تضمین می کنیم و این خودش نشان می دهد که سعودی ها چقدر تسلط به گروه های تروریستی دارند اما این پیشنهادها از سوی رییس جمهوری سوریه رد شد و بعد از آن انفجارهای تروریستی در وولگوگراد اتفاق افتاد که ردپای عربستان در آن بود و حتی گفته می شد که این انفجارها شبیه انفجارهایی است که در سوریه اتفاق می افتد.
تضعیف تروریست های چچنی در چند وقت اخیر که منجر به کشته شدن دو تن از رهبران آنها شده چه ارتباطی می تواند با تمرکز این گروه ها در سوریه داشته باشد و آیا این روند می تواند منجر به حذف آنها شود؟
دولت سوریه توانست پیروزهای زیادی در صحنه میدانی به دست بیاورد و توانست تا حد زیادی گروه های تروریستی را متلاشی کند و از سوی دیگر اینکه تروریست های چچنی یک دست نیستند . حداقل هفت یا هشت گروه تروریستی چچنی وجود دارد که هر کدام با اهدافی خاص در حال فعالیت هستند.
به عنوان مثال یک گروه «تکفیر والهجره» وجود دارد که در مصر تاسیس شده و در سال 2010 در روسیه غیرقانونی اعلام شد،گروه دیگر «جیش اامهاجرین و الانصار» هست که رهبر آنها عمر شیشانی بود که کشته شد و بقیه گروه ها . این چند دستگی ها یکی از دلایل قدرت نداشتن آنهاست .
این چند دستگی در سوریه هم ابعاد جدیدتری پیدا کرد.برخی به حمایت از داعش پرداختند برخی دیگر به سوی جبهه النصره رفتند و این موجب شد که آنها ضعیف تر شوند البته با این وجود آنها هنوز ایده جدایی طلبانه و تشکیل امارت اسلامی قفقاز را دنبال می کنند ولی در خطی مشی های خود متفاوت عمل می کنند.
در این قسمت آقای حیدری تاکید کردند که ظرفیت های تخریبی آل سعود در منطقه نیز از اهمیت بسیار زیادی برخودار است .
کارشناس مسائل خاورمیانه در این باره گفت:بعد از اتحاد شوم آل سعود با محمد عبدالوهاب در عربستان این ها به این سمت حرکت کردند که با موتور محرک ایدئولوژی وهابیت منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهند به این صورت که هر کشوری که در این منطقه و بعدها در محیط بین الملل با آنچه سعودی ها می خواستند همراه نبود سعودی ها می توانستد آنها را تهدید کنند.
وقتی در سال های 1979 و 1980 نیروهای جهادی به افغانستان رفتند شاهد این ظرفیت بزرگ بودیم که این نیروها از طرف عربستان سعودی عازم افغانستان شدند . سال 1984 که القاعده با همکاری سرویس های اطلاعاتی پاکستان و سعودی و آمریکا ایجاد شد این ظرفیت عربستان به شدت افزایش پیدا کرد و سعودی ها با مدارس دینی که در سراسر منطفه تاسیس کردند توانستند تا جوانان فقیر به لحاظ مالی یا فرهنگی را جذب خود کنند و از آنها مهره های بالقوه ایجاد کنند تا هر موقع در هر کشوری که می خواهند تخریب های خود را اعمال کنند .به همین خاطر بود که وقتی بندر بن سلطان در مور المپیک سوچی هشدار داد مقامات روسی به شدت واکنش نشان دادند.
عربستان از طریق همین ایدئولوژی دینی وهابی می تواند سیاست های خود را در منطقه دنبال کند و اگر نتوانست،با کشورهایی که در مقابل اهداف سعودی باشند، مقابله می کند.
گفته می شود که مهاجرت تروریست های چچنی به سمت روسیه،تغیییر استراتژی آمریکا و عربستات است.آیا این تغییر استراتژی به مسئله حمایت مسکو از نامزدی بشار اسد در ژنو 2 برمی گردد؟
بله کما اینکه سعودی ها این پیشنهاد را به روس ها دادند که اگر دست از حمایت سوریه بردارید ما از وقوع اقدامات تروریستی در خاک روسیه جلوگیری می کنیم.در همین حال نباید از نظر دور داشت که «مهاجرت معکوس تارهای عنکوبت سعودی علیه روسیه است».
 

کد خبر 369693

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • farah IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
    0 0
    بسيار عالي و کارشناسانه بود ممنون