به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، بسیاری از کارشناسان علوم ارتباطات معتقدند شبکههای تلویزیونی ماهوارهای در تغییر سبک زندگی افراد جامعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه نقش مهمی ایفا می کنند و به تدریج و با گذر زمان، ذائقه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خانوادهها را تغییر میدهند. برای بررسی این موضوع و تاثیر شبکههای تلویزیونی ماهوارهای بر نظام خانواده، گروه اجتماعی خبرگزاری شبستان با دکتر عبدالله بیچرانلو، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه تهران و سرپرست پژوهشکده هنر و رسانه در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به گفتگو نشست که بخش اول این گفتگو در ادامه میآید.
دکتر بیچرانلو با بیان اینکه اختصاص عنوان تلویزیون ماهوارهای یا شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، تا حد زیادی دید ما رادرباره این شبکهها تدقیق میکند، گفت: نباید در بحث از این موضوع یا سیاستگذاری ها، تلویزیون های ماهوارهای یا شبکههای تلویزیونی ماهوارهای را رسانه جدایی بدانیم چراکه چیزی به عنوان رسانه ماهواره وجود ندارد بلکه رسانه تلویزیون داریم و پخش ماهوارهای تلویزیون، یکی از انواع سیستمهای پخش یا انتقال سیگنال است و این گونه دیدن موضوضوع که مخاطبان تلویزیونهای ماهوارهای، مخاطب رسانۀ تلویزیون هستند، در تعریف موضوع، بسیار مهم است.
استادیار گروه ارتباطات دانشگاه تهران با اشاربه به سخن یکی از صاحبنظران علوم اجتماعی که در فضای آکادمیک ایران، عمدتاً جامعهشناسی صورت میگیرد اما کنشها یا اقدامات منجر به جامعهسازی، کمتر در جریان است، خاطرنشان کرد: منظور این است که سخنرانیها، کتابها، طرحهای پژوهشی را که بررسی میکنیم تا قبل از بخش راهکارها و پیشنهادها پرو پیمان است یعنی چارچوب نظری نوشته شده و بحثهای گوناگونی انجام شده اما در پایان، راهکارها و پیشنهادهای عملیاتی و اجرایی در خور، کمتر ارائه میشود.
این پژوهشگر با اشاره به پیشینه ارتباط تلویزیونهای ماهوارهای با مخاطبان ایرانی خاطرنشان کرد: شبکههای تلویزیونی ماهوارهای از اوایل دهه 70 بامخاطبان ایرانی وارد ارتباط شده و ابتدا افرادی که در مناطق مرزی زندگی میکردند، و نیز خانوادههای مرفهتر، بیشتر ویدئوموزیکها و برخی مباحث سیاسی شبکههای معارض نظام را از این طریق دنبال میکردند که این شبکهها در طول زمان، یا از بین رفتند و یا اقبالشان را از دست دادند.
شناخت اقتضائات رسانه، و تجربه حرفهای برنامهسازی حرف اول را در جذب مخاطب میزند
دکتر بیچرانلو ادامه داد: به مرور زمان شبکههای تلویزیونی گوناگونی توسط ایرانیان خارج از کشور ایجاد شد و در این میان یک تعداد افراد کم تجربه یا دارای پشتوانه مالی کم، اقدام به تاسیس تلویزیون ماهوارهای کردند اما چون از تجربه برنامهسازی و تخصص کافی در این زمینه بهرهمند نبودند و برخی نیز از پشتوانه مالی بالایی برخوردار نبودند،و بیشتر انگیزههای سیاسی و تجاری داشتند بعد از مدتی جذابیت خود را از دست داده و به مرور زمان از دور خارج شدند.
وی با بیان اینکه از اواسط دهه 80 این مساله شکل دیگری پیدا میکند یعنی خارجی ها وارد این ماجرا می شوند و بیشتر در این زمینه ورود پیدا می کنند، خاطرنشان کرد: از اواسط دهه 80 خارجی ها با هزینه هنگفت وارد ماجرا شده و در این بخش سرمایه گذاری کردند و با استفاده از تجربیات کشورهای اروپایی و امریکا به برنامه سازی پرداختند.
این کارشناس علوم ارتباطات تصریح کرد: شبکههایی تلویزیونی ماهوارهای که از حمایت خارجی برخوردار بودهاند، تمدت بیشتری را توانستند سرپا بمانند یا برخی از آنها ماندهاند و مخاطب جذب کنند؛ برای مثالMBC فارسی با همکاری عربستان و امارات، فارسیوان که با پشتیبانی شبکههای وابسته به روپرت مرداک راهاندازی بود و تا مدتی، مخاطب زیادی داشت؛ یا شبکه من و تو با پشتیبانی قوی خانواده پهلوی و دولت انگلیس توانسته است سرپا بماند.
دکتر بیچرانلو با بیان اینکه تلویزیون بی بی سی فارسی هم که وابستگی مالیاش روشن است، گفت: این شبکه از مهمترین تلویزیونهایماهوارهای از 1387 تاکنون بوده است و در برنامهسازی ازتجربه چند دههای رادیو و تلویزیون بی بیسی، بهره برده است و این مهمترین سرمایهای بود که باعث توانمندی این تلویزیون شد.
وی با بیان اینکه در فضای رسانهای،بسیاری اوقات، شاهد یک دوره گذار یا موج اولیه پذیرش یک رسانه یا ابزار رسانهاینو هستیم، افزود: در سالهای بعد از انقلاب، در یک دوره با پدیدهای مثل دستگاه ضبط و پخش ویدئو مواجه بودیم، دورهای چالشی که گذشت و دلیل ایجاد این چالش، در عدم آمادگی برای پذیرش نوآوری و مواجهه با تکنولوژی نویی بود که جامعه و سیاستگذاران فرهنگی – اجتماعی کشور با آن مواجه بودند و هر چه مدیریت این دورۀ گذار، اثربخشتر انجام میشد از آسیبهای مربوط به این دوره کاسته میشد. در این مورد خاص، در واقع، یک ابزار رسانهای نوین و نه یک رسانه، که کارکرد ابزاری داشت و کژکارکرد نیز پیدا کرده بود، به دلیل هراس عمیق از کژکارکردهای آن به چالش فرهنگی – اجتماعی تبدیل شد. در حالی که در مدارس و دانشگاهها، در کانون پرورش فکری- کودکان و مساجد و ... کارکرد آموزشی داشت.
استادیار دانشگاه تهران ادامه داد: در تلویزیون های ماهواره ای کسانی مثل سلطنت طلب ها یا نظام سیاسی انگلیس که در تقابل فرهنگی یا سیاسی با کشور ما هستند و برخی هم که اهداف تجاری برایشان موضوعیت داشته است در دوره ای آمده اند و وارد ماجرا شده اند و اهدافی را دنبال می کنند اما بعد از مدتی از رونق افتاده و کنار می روند و یا در حوزه دیگری فعالیت می کنند.
وی تاکید کرد: در مورد تلویزیونهای ماهوارهای، به صورت خاص، موضوع به سیاستهای مربوط به تلویزیون مربوط میشود و در سطح کلانتر به سیاستهای فرهنگی و اجتماعی کشور و حتی در بخشهایی به سیاستهای سیاسی و اقتصادی کشور مربوط میشود.
دکتر بیچرانلو با بیان اینکه، تلویزیون همچنان رسانه غالب در کشور است، یادآور شد: اینبهاین معنیاستکه مردمماتلویزیونبینهستندو این نتیجۀ سیاستهایی است که از ابتدای انقلاب تاکنون اجرا شده و به تدریج باعث توسعه رسانه تلویزیون در کشور شده وتلاش شده تا مردم، تلویزیون بین شوند.
استادیار دانشگاه تهران در تشریح این موضوع افزود: ازنظر کمی، پیوسته، شبکههای تلویزیون، گسترش داده شده است و این بیانگر آن است که تلویزیون برای سیاستگذاران کشور خیلی موضوعیت داشته یعنی یک نگاه ابزاری وجود داشته است که تلویزیون میتواند ابزار و بازوی توسعه و پیشرفت کشور باشد. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه این نگاه غالبی است که به رسانه ها وجود دارد.
وی ادامه داد: در فضای فرهنگی کشور ما، اقبال مردم به تلویزیون، از یک طرف و سیاستگذاری در جهت تقویت تلویزیون در طرف دیگر، در مجموع باعث شده است که تلویزیون جایگاه ویژهایدر سیاستها و برنامههای حوزههای گوناگون اعم از حوزۀ فرهنگ، دین، اقتصاد، آموزش، مسائل و آسیبهای اجتماعی و ...پیدا کند.
ادامه دارد...
پایان پیام/
نظر شما