به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، برنامه شب آسمانی به تهیه کنندگی علیرضا قطبی، یکشنبه شب، 7 اردیبهشت، با موضوع «فرهنگ و علوم انسانی» با حضور «سید علیرضا واسعی»، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما رفت.
بر پایه این گزارش، واسعی در ابتدای مباحث خود با اشاره به جایگاه فرهنگ در مفاهیم اجتماعی گفت: اساسا تعاریف پیچیده و متعددی در حوزه های مختلف از جمله فرهنگ ارایه شده است اما نکته ای که اهمیت دارد آن است که فهم عمومی جامعه ما از فرهنگ با آنچه که باید از فرهنگ فهم شود فاصله وجود دارد لذا باید به فهم عمومی عامه مردم بسنده نکرد.
وی ادامه داد: امروزه زمانی که از فرهنگ سخن به میان می آید ذهن بسیاری بر موارد سطحی که البته آنها نیز از امور فرهنگی محسوب می شوند، می رود که البته این مباحث هم از سنخ فرهنگ است اما فرهنگ تنها محدود به این موارد نمی شود، ضمن آنکه فرهنگ در تعریفی جامع تر دستاوردهای متخلف بشری است که هویت انسانی را می سازد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: در حال حاضر گروهی از علما و به ویژه فیلسوفان معتقدند که میان فرهنگ و تمدن نمی توان تمایزی قایل شد، هر چند که در این میان برخی نیز تمایز قایل شدند، اما به طور کلی فرهنگ مجموعه ای از عادات، اخلاقیات و عقایدی است که آدمیان با آنها زندگی می کنند و به تعبیر دیگر زندگی آدمیان با آنها هویت می یابد و به همین جهت است که برای مثال فرهنگ ایرانی داریم که متمایز است از فرهنگ چینی و این تمایز فرهنگی همان عامل سازنده هویت ها است.
واسعی تاکید کرد: فرهنگ بحث ذوابعادی است اما در محاوره و ادبیات عامه زمانی که سخن از فرهنگ می آید گروهی از مسایل روبنایی به ذهن می آید و برخی گمان می کنند که برای اصلاح امور فرهنگی باید به این موارد توجه کرد حال آنکه این بنیادها است که فرهنگ را می سازد و برای اصلاح فرهنگی باید نگاه سیستماتیک داشت.
این پژوهشگر عنوان کرد: زمانی که سخن از فرهنگ ایرانی به میان می آید حداقل با سه فرهنگ مواجهیم و نمی توانیم فرهنگ ایرانی را بدون در نظر داشتن این موارد مد نظر قرار دهیم، یک فرهنگ مرتبط به فرهنگ ایران باستان ما است، امروز برخی متصدیان و بعضا افرادی که دغدغه های مذهبی بیشتری دارند گویی برای این فرهنگ حسابی باز نمی کنند و تصور می شود که توجه به این فرهنگ، ما را از ارزش ها باز می دارد اما ما چه خوشمان بیاید و چه نیاید ایرانی هستیم با پشتوانه تاریخی کهن که در حیات اجتماعی امروز ما اثرگذار است و ایرانی با هر فرهنگی، برخی سنت ها را ارج می دهد مانند نوروز یا مساله حجاب که قبل از آنکه اسلامی باشد امری ایرانی است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: جامعه ایرانی هویتی را برای خود ساخته است که ریشه در واقعیت تاریخی غیرقابل انکار دارد و این یک فرهنگ است، حال تاریخ ایران در مسیر حرکت خود با فرهنگ دیگری نیز در داد و ستد قرار گرفت که فرهنگ اسلامی و به ویژه فرهنگ شیعی است که امروز نیز برخی باستان گرایانی را داریم که با این فرهنگ مخالفت می کنند، چنانچه در دسته اول نیز شاهد بودیم که برخی با فرهنگ ایرانی مخالفت می کردند.
واسعی ابراز کرد: مبارزه با فرهنگ اسلامی نیز خطای فاحشی است و به طور طبیعی فرهنگی که بتواند به خرد آدمی پر و بال داده و به حیات آدمی معنا دهد ماندگار خواهد شد، لذا مبارزه با چنین فرهنگی کارساز نیست چراکه این فرهنگ غنی است و فرهنگ اول (فرهنگ ایرانی) نیز فرهنگ غنی است.
وی ادامه داد: زمانی که فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی گره خورد در پاسخ به زمان و نیازهای متعدد آدمیان ایرانی صیقل خورد و کسانی که بر طبل تعارض در مورد این دو فرهنگ می کوبند اتفاقا دارند تعارض را ایجاد می کنند، البته شاید همه آنچه که به جامعه ایرانی آمد اسلامی نبود و فرهنگ عربی بود اما مع الوصف آنچه ماند هویت ایران اسلامی را ساخت.
این محقق تصریح کرد: در این میان با فرهنگ سومی نیز مواجهیم که به ویژه در سده اخیر رشد داشته است، چراکه تعاملات و روابط زیاد شده است و به ویژه این فرهنگ در دنیای پساصنعتی دیده می شود اما این سه مولفه هستند که هویت ما را ساخته اند.
واسعی گفت: واقعیت آن است که بسیاری از بدفرهنگی ها در جامعه ما زاده نوع مواجهه متصدیان یا مدعیان فرهنگی با امر فرهنگ است، اینکه در مقوله فرهنگ باید چه کنیم و چه چیزهایی را بپذیریم یا نپذیریم قطعا دستوری نمی تواند باشد و رهبری دغدغه فرهنگی خود را بیشتر ناظر بر مدعیان و متصدیان فرهنگی بیان می کنند، نباید گمان کنیم که دیگران هیچ نمی فهمند و نباید برای دغدغه های فرهنگی از رفتار سرهنگی استفاده کرد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: برای داشتن جامعه اصلاح شده باید اشکالات را ببینیم و بگوییم کسانی که فکر می کنند با ممانعت از نقد در جامعه انسجام ایجاد می شود، خطا می کنند.
وی با اشاره به جایگاه و نسبت میان علوم انسانی و فرهنگ، خاطرنشان کرد: این دو با یکدیگر پیوندی عجین دارند، «دیلتای» معتقد است علوم انسانی چیزی جز علوم فرهنگی نیست به این اعتبار که علوم انسانی به هویت های انسانی می پردازند و هویت انسانی چیزی جز فرهنگ نیست.
پایان پیان/
نظر شما