خبرگزاری شبستان- قم:
خندیدن و خوشرویی از ویژگی ها و زیبایی های مومنان است. دین مبین اسلام هم بر لزوم شاد زیستن و امید داشتن تاکید دارد. همین مسئله داشتن توکل و امید به نجات از سوی خداوند نشانگر نگاه اسلام به موضوع شادی و نشاط در زندگی است. اینکه فراوان تاکید شده مومن باید خوشرو باشد باید در سطح جامعه هم رعایت شود تا مردم از خمودگی هایی که در اثر فشار زندگی های پردغدغه امروز پیش آمده تا حدودی رها شوند. ولی اینکه چگونه بخندیم و با چه لفظی به موضوعات طنزگونه بپردازیم موضوعی مهم است. البته خندیدن و چگونه خنداندن در جوامع مختلف به شکل های متفاوت است ولی در مجموع یک نگاه کلی مبنی بر اینکه ایرانی ها سخت می خندند، وجود دارد.
آیا مردم ایران سخت می خندند...
اصلا سخت خندیدن به چه معناست، خنده هم مگر سهل و سخت دارد و اگر مردم ایران سخت می خندند پس این همه طنازی زبان فارسی را چه کسانی در زبان فارسی ریشه دوانده اند. این تناقض ها ذهن کسی که به دنبال جواب این سوال است را درگیر می کند.
عده ای این سخت خندیدن را تبلوری از سختی زندگی مردم می دانند با نگاه به برخی رفتارها و جشن ها در دیگر کشورها می گویند، اصلا در جامعه ما فضا برای شاد بودن و خنده مردم فراهم نیست. عده ای کلا نگاه متفاوتی دارند، مردم ایران را مردمی خنده رو می دانند که متانت را حتی در خنده هایشان رعایت می کنند. این عده داشتن متانت در تمام رفتارها و حتی خندیدن را توصیه اسلام می دانند و زیاد با قه قهه زدن های بی مورد موآفق نیستند.
در این بین اما جُنگ ادبی قندپهلو از مسیری تفاوت و اتفاقا بسیار متناسب با آداب و سلوک زبان فارسی وارد صحنه شده و توانسته لبخند را بر لب تماشگرانش بگنجاند. مردمی که سخت می خندند، اتفاقا اگر پای یک برنامه تلویزیونی این چنینی بنشیند با قند و شکر فارسی لبشان به خنده باز می شود.
جنگ ادبی قندپهلو برنامه ایست که برخی ها از آن تحت عنوان "فرزند به بلوغ رسیده گل آقا" نام می برند و به ما می آموزد که چه در خنده هایمان و چه در نقدهای طنز گونه مان حق داریم، بگوییم بالای چشمتان ابروست ولی حق نداریم که چشم طرف را از حدقه دربیاوریم.
مشکلات روزمره، مسائل کلان و کوچکی که طعم شیرین زندگی را کمی به کام مردممان تلخ می کند در کنار تاکید پزشکان و روانپزشکان بر لزوم شادتر زندگی کردن مردم و تاثیر آن بر سلامت بیشتر جامعه باعث شده تا رسانه های مختلف وارد این گود شده و تمام توان خود را برای خنداندن مردم به کار گیرند ولی یک سوال جدی اینجا مطرح است، اینکه آیا ایرانی ها به هر طنزی می خندند...
جواب این سوال را می توان به سادگی با مقایسه ای بین مخاطبان سریال های طنزی که از شبکه های مختلف سیما پخش می شود، متوجه شد.
می توان فهمید که ایرانی ها به یک سری حرکات (به اصطلاح خودمان جنگولک بازی) بهتر می توانند، بخندند یا به داستانی که واقعیت های زندگی را با نگاه طنزگونه به ذائقه مردم شیرین می کند!
برنامه قندپهلو هم یکی از همین برنامه هاست که اتفاقا با وجود پخش از شبکه ای تخصصی توانسته، مخاطبانی عام داشته باشد و حتی به قول مجری این برنامه، رضا رفیع در مواقعی باعث فاصله گرفتن بیننده از شبکه های ماهواره ای به جهت تماشای این جنگ ادبی می شود.
زبان فارسی زبان شعر و استعاره و زبانی دوست داشتنی است و این برنامه توانسته با حسن استفاده از این مسئله با یک تیر چند نشان را به خوبی هدف بگیرد. قندپهلو برنامه ایست که اتفاقا نحوه بیان بسیاری از مسائل را با حسن استفاده از طنز فاخر فارسی به علاقمندان این برنامه و بنا بر رسالت این شبکه (شبکه آموزش) آموزش می دهد و در کنار آن هم سبک جدیدی از برنامه سازی را با حسن استفاده از داشته های ادبی مان به جریان می اندازد.
و در نهایت بازهم این سوال مطرح است که آیا مردم ایران سخت می خندند یا اینکه نه، خنده و شوخی هم قائده و قانونی دارد و این طنازی های به یادگار مانده در زبان شیرین فارسی حاصل همین قوانین است. موفقیت جنگ ادبی قندپهلو در نشاندن خنده بر لبان مخاطبان خود همراه با لطافت ها و ظرافت هایی که آموزش می دهد، نشان می دهد که می توان از مسیر شعر و مطابق با ذائقه ایرانی برنامه ای داشت که ساعتی از شبانه روز روح و روان مردم را سیقل دهد...
پایان پیام/
نظر شما