خبرگزاری شبستان//کرمان
مسئله جهاد و دفاع از موضوعاتی است که در دین مبین اسلام جایگاه ویژه ای دارد به گونه ای که جهاد یکی از فروع دین مسلمانان محسوب می شود؛ آیات و روایات فراوانی هم در باب این موضوع داریم؛ مجاهدان راه خدا نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند تا آنجا که در روایات به صراحت آمده است: نخستین قطره خون شهید(مجاهد فی سبیل الله)که به زمین ریخته می شود همه گناهانش آمرزیده می شود (جزءحق الناس).
امام سجاد(علیه السلام)نیز در صحیفه مبارکه سجادیه دعایی جداگانه برای مرزداران دارند و در دعای بیست و هفتم صحیفه اینگونه از خداوند طلب می کنند "خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و سرحدات و مرزهاى مسلمانان را به عزتت پاسدار، و نگهبانان مرزها را به قوتت تأیید کن، و عطایاى ایشان را به توانگرى بىپایانت سرشار ساز…"
نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ویژه دفاع مقدس توانست تا حدودی برای ما ارزش دفاع و جهاد در راه خدا و مجاهدان راه حق را تبیین کند؛ امروز که ما از سال های دفاع مقدس فاصله گرفتیم، راهیان نور بهانه ای شده تا خود را بیشتر به فرهنگ انسان ساز شهید و شهادت نزدیک کنیم.
امسال برایم سال شهدا بود؛ از فروردین سال گذشته که هفت شهید گمنام با قدم های آسمانی خود، خانه ویران دلم را آباد کردند تا تدفین یک شهید گمنام در شهر خودم (راین) تا شهادت پسر عمویم تا اردوی راهیان نور جنوب همه و همه توفیقاتی بود که هنوز هم نمی دانم از کجا نصیبم شد.
سالی که نکوست از بهارش پیداست؛ حالا صحبت از راهیان نور است اما با جنسی متفاوت از راهیان نوری که همه می شناسند؛ وقتی صحبت از راهیان نور دریایی می شود شاید برای خیلی ها چندان قابل لمس نباشد کما اینکه خود من نیز تا قبل از سفر چنین بودم.
آن روز که یادوراه دریادلان کویر به مناسبت شهدای نیروی دریایی در آذر سال گذشته برگزار شد و در آن پیشنهاد برگزاری این اردو به امیردریادار سیاری داده شد هرگز تصور نمی کردیم، تنها چند ماه پس از این یادواره، لطف خدا و عنایت شهدا و محبت فرمانده نیروی دریایی ارتش زمینه این سفر را فراهم کند و ما سفر پر نوری را برویم که در آن متوجه شویم فراتر از شهدای نامدار و گمنام، شهدای دیگری هم هستند که گمنام تر از گمنامان نه که مزاری ندارند که پیکرهای مطهر آنان هیچگاه بر نمی شود؛ همان شهدایی که هنگام حضور در یادواره شان شاید توجه چندانی هم به حضور و عنایت آنان نداشتیم.
قبل از آغاز هفته ارتش خبر دادند که اردوی راهیان نور دریایی با موافت امیردریادار سیاری در روزهای منتهی به روز ارتش برگزار می شود؛ حس عجیبی قبل از سفر همه وجودم را فرا گرفته بود؛ این واژه "شهدای دریا" بود که ذهنم را بسیار درگیر کرده بود.
بالاخره سفر دو روزه راهیان نور دریایی با اعزام از محل قبور مطهر هشت شهید گمنام آرمیده در ورودی موزه دفاع مقدس کرمان آغاز شد؛ مقصد بعدی ما مرکز آموزش شهدای وظیفه نیروی دریایی در سیرجان بود؛ آنجا هم در بدو ورود به زیارت یک شهید گمنام رفتیم.
پس از بازدید از بخش های مختلف مرکز و استقبال گرم و صمیمی پرسنل که در تمام طول سفر حقیقتا ما را خجالت زده و مدیون خود کردند؛ عصر به سمت بندرعباس حرکت کردیم.
حاجی آباد، توقفگاه بعدی ما بود که مضجع شریف امامزادگان سیدمحمد بن موسی بن جعفر(علیه السلام) و امیرنظام الدین بن محمدباقر (علیه السلام) در آن قرار دارد؛ در جوار مضجع شریف این امامزادگان جلیل القدر، تعدادی از شهدای منطقه که در زبیدات عراق، جزیره هنگام و شلمچه و... به شهادت رسیدند آرمیدند، این حضور دائمی شهدا در سفر مایه برکت برای ماست.
حوالی غروب به بندرعباس رسیدیم و در مجتمع باشگاهی شهید چمران اسکان یافیتم؛ صبح روز بعد مهمترین بخش سفر که همان گشت دریایی بود آغاز شد؛ ناخدا داوود بورنگ، معاون نیروی انسانی مرکز آموزش شهدای وظیفه نداجا که مهربانانه و صبورانه ما را در این سفر از سیرجان همراهی می کرد؛ خبر داد که هماهنگی کردیم تا در صورت امکان، گشت با "ناوشکن جماران" انجام شود.
به اسکله که رسیدیم باورم نمی شد روبروی ناوشکن جماران قرار گرفتم؛ ناوشکنی که توان بالا و تخصص دریادلان نیروی دریایی را به رخ همه دنیا کشیده است؛ ناوشکنی که مراسم الحاق آن با حضور فرماندهی معظم کل قوا در سال 88 انجام شد و داخل آن نیز مزین به تصاویری از بازدیدهای معظم له از آن است.
وارد ناو شدیم و بر صندلی هایی که از قبل بر روی سینه ناو آماده کرده بودند جلوس کردیم؛ خانواده معظم شهدا هم به ما ملحق شدند و مراسم که گرامیداشت شهدای ناوشکن سهند: کارمند شهید محمد آبسواران، ناوسروان شهید علی سعیدی، ناوسروان شهید حمید قهرمانی، دریادار شهید حسن آذری، ناوسروان شهید علیرضا ارسنجانی، دریادار شهید کاظم نظافت و ناوسروان شهید علی اصغر نقدی امیرآبادی و گلباران دریاست؛ آغاز شد.
دریا را که با آن عظمتش می بینم فقط ذکر "سبحان الله" است که مدام ورد زبانم شده است؛ اتفاقا قاری قرآن هم تلاوت را با یکی از سور مسبحات (سوره صف) آغاز می کند؛ پس از قرائت قرآن کریم، گروه رزمنواز به اجرای برنامه میپردازند و با نواختن سرود جمهوری اسلامی، ناوشکن جماران از جای خود حرکت می کند.
در قرآن کریم در حدود 39 آیه از دریا سخن رفته است؛ در دعای جوشن کبیر هم خدا را اینگونه می خوانیم که "یا من فی البحار عجائبه؛ ای کسی که عجائب خلقتش در دریاهاست"
برنامه ها با خاطره گویی جانباز ناوبان یکم محمد علی شادی دوست که بازمانده ناوشکن سهند است؛ ادامه می یابد: مثل چنین روزی در 28 فروردین سال 67 مصادف با روز اول ماه مبارک رمضان، پرسنل بی آنکه بدانند مقصد کجاست بر ناو تازه تعمیرشده سهند سوار شدند ولی گویا به آنان الهام شده بود واقعه مهمی در حال رخ دادن است، همه از پایین ترین سطح تا ارشد رسته از یکدیگر حلالیت طلبیدند و چون روزه بودند، یگان بعد از اذان ظهر از اسکله عازم شد.
وی با یاد کردن از شهیدان علی کهوری نژاد، قاسم ترابی، نادر افشار جوان افزود: شهید کهوری نژاد بمن گفت که این آخرین عملیات ماست و فکر نمی کنم دیگر بتوانیم خانواده هایمان را ببینیم.
پس از وی، مسئول عقیدتی سیاسی منطقه یکم نداجا سخنانی بیان کرد و در ادامه خواهر شهید علی اصغر نظری به ذکر خاطره ای از برادرش پرداخت که یک هفته قبل از شهادت در عالم رؤیا دیده بود سوار بر قایقی نور کوچکی به سمت قایق او می آید و او با ان نور به تدریج به زیر آب فرو می رود.
بخش اول مراسم با تجلیل از خانواده معظم شهدای ناوشکن سهند به پایان می رسد و تازه فرصتی برای خلوت گزینی ما در ناو فراهم می شود؛ به دریا که نگاه می کنم خودم را در برابر عظمت خداوند بسیار تا بسیار حقیر می بینم.
به شهدای دریا فکر می کنم همان ها که رسول اکرم درباره شان فرمود: خداوند ملک الموت را مأمور کرده است برای قبض ارواح مگر روح شهید دریا؛ زیرا خداوند خودش روح او را قبض می کند.
در فضیلت شهدای دریا روایاتی از شیعه و سنی نقل شده است که در این روایات شهدای دریا را با فضیلت تر از شهدای خشکی بر شمردند؛ إن شهداء البحر أفضل عند الله من شهداءالبر. (جامع الأحادیث جلال الدین السیوطی ج9 ص 55)
به نظر حقیر، همانگونه که اروند و شلمچه و طلائیه و هویزه مقدس هستند، ناو ها هم که محل مجاهدت و دلاوری مجاهدان راه خداست مقدس هستند؛ رهبری فرمودند"منطقه مرزی جنوب و کرانه های دریایی برای سرنوشت کشور کمال اهمیت را داراست" و در جای دیگر فرمودند "... دریای عمان، ساحل دریای عمان و حضور در دریای عمان یک گنج و ذخیره است"
وسعت دریا و یاد شهدای دریا همان چیزی است که من نمی دانم در برابر عظمت آن چه واکنشی باید نشان دهم؟با فراز ناو جماران ایستاده ام و بخش دوم مراسم یعنی گلباران دریا به منابست گرامیداشت شهدای ناوشکن سهند آغاز می شود؛ گل های پرپر شده سفید و صورتی گلایول را به آب می اندازیم و منظره زیبایی پشت سر ناو بوجود می آید.
زیارت عاشورا می خوانم و با قرائت زیارت آل یاسین به امام حی و حاضر عرض سلام می کنم؛ همان امامی که این همه فدائی و شهید برای ظهور پر نور و سرورش مقدمه سازی می کند؛ خالصانه ترین سلام ها را نثار شهدای دریا می کنم، شهدایی که گمنام تر از شهدای گمنام هستند زیرا شهدای گمنام امیدی به برگشت پیکرهایشان هست اما پیکرهای مطهرشهدای دریا هیچگاه برنمی شود.
از خودم که پس از قریب به 9 سال فعالیت خبرنگاری تازه یاد شهدای دریا افتادم، آن هم به لطف خدا شهدا، بسیار خجالت می کشم؛ اما با خود می گویم این می تواند آغاز راه باشد؛ احساس می کنم برای شناخت شهدای دریا و نوشتن و گفتن از آنان باید جدی تر حرکت کرد.
با همین افکار وارد پل فرماندهی ناو می شویم، محیطی که پرسنل آن با دقت و تمرکز خاصی لحظه به لحظه حرکت ناو را کنترل و رصد می کنند؛ از آنجا وارد بخش های دیگر ناو می شویم؛ اتاق های مختلفی وجود دارد؛ در راهروی اصلی تصاویری از حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم الحاق ناو وجود دارد؛ از روی تصاویر موقعیت رهبری را پیدا می کنم و با اشتیاق خاصی دقیقاً در همان نقطه که آقا سال 88 در ناو ایستاده اند، می ایستم و بسیار احساس غرور می کنم.
چفیه قاب گرفته رهبری که در آن سال به پرسنل اهدا شده است، بهانه ای است برای یک عکس یادگاری در کنار چفیه ای که نشانه آن است که مبارزه همچنان ادامه دارد ... روحانی که آنجا حضور دارد خیلی مختصر می گوید: ما در ناو هر سه وعده نماز جماعت داریم، کلاس قرآن و...، ماه رمضان هم برنامه داریم؛ به طور کلی تمام مراسم مذهبی اینجا برنامه است؛ راهپیمایی های ملی و عزاداری محرم هم انجام می دهیم که در آن، پرسنل از سینه تا پاشنه ناو حرکت می کنند.
راهیان نور دریایی زودتر از آنچه فکر می کریدم به پایان رسید؛ اما راه ما برای گفتن و نوشتن از شهدای دریا و زنده کردن یاد آنان تازه آغاز شده است؛ شهدایی که به سهم خودم اعتراف می کنم به عنوان یک رسانه ای از آنان غفلت کردم.
در پایان ذکر روایتی از اصول کافى جلد 4 صفحه : 394 که گرچه در خصوص اهمیت قرآن است را خالی از لطف ندیدم؛ به دنبال روایاتی در خصوص شهدای دریا بودم که به این روایت برخوردم و برایم قابل تأمل بود:
...قرآن در بـهـتـریـن صـورتـها که مردم دیده اند روز قیامت بیاید و مردم در یکصد و بیست هزار صف هـسـتـنـد، کـه هـشـتـاد هـزار آن صـفـهـا از امـت مـحـمـد اسـت و چـهـل هـزار صـف از امـتـ هاى دیگر، پس بصورت مردى در برابر صف مسلمانان درآید و آنها بـه وى نـظـر کـنـنـد و گـویـنـد: معبودى جز خداى بردبار و کریم نیست، همانا این مردى از مسلمانان است که به سیما و صفت او را بشناسیم جز اینکه او درباره قرآن کوشاتر از ما بوده و از این رو درخشندگى و زیبائى و روشنى بیشترى به او داده شده که بما داده نشده؛ سـپـس از آنـهـا بـگذرد تا در برابر صف شهیدان قرار گیرد، شهداء بر او نظر کنند و گـویـنـد: مـعـبـودى جز خداى پروردگار مهربان نیست، این مرد از شهیدان است که ما او را بـه سـیـمـا و صـفـت بـشـنـاسیم جز اینکه او از شهیدان در دریا است و از اینجا باو زیبائى و برترى داده اند و بما نداده اند، سپس بگذرد تا بصورت شهیدى در برابر صف شـهـیـدان دریـا رسـد؛ پـس آنـان بـه او نـگـاه کـنند و شگفت آنها بسیار گردد و گویند: این شهیدان در دریاست که او را به علامت و صفت بشناسیم جز اینکه آن جزیره که این (مرد) در آن شهید شده هولناک تر از جزیره اى که ما در آن گرفتار شدیم بوده است!
گزارش: طاهره بادامچی
پایان پیام/
نظر شما