به گزارش خبرگزاری شبستان، مجموعه داستانی که نامش را از عنوان نخستین داستان وام گرفته و در همان قدم نخست نشان میدهد که قرار است مخاطبش را با اثری متفاوت در فرم روایی و محتوا روبرو کند. شجاعی که تا پیش از این در داستانهایش نشان داده که به دنبال خط سیر مشخص اجتماعی و یا مذهبی در داستانهایش است، در این مجموعه و در فضایی بینابینی میان تمامی خواستهها و ایدهآلهایش در داستاننویسی قدم زده و سعی کرده تا خالق موقعیتهای فرمی تازهای در بیان نظرگاه خود باشد.
داستانهای این مجموعه را میتوان از چند منظر مشخص تقسیمبندی کرد. نخست داستانهایی که از نگاهی فرازمینی و با مفهومی آسمانی با مخاطب خود روبرو میشوند که نخستین و آخرین داستان این مجموعه نمونههای قابل اعتنایی از آن هستند که طی آن نویسنده سعی کرده با خلق فضایی بکر و فرمی تازه مخاطب خودش را در موقعیتی شگفت برای دریافتی تازه از مفاهیم پیرامونی زندگی قرار دهد.
اما در گونهای دیگر شجاعی در این مجموعه به سوی خلق روایتی تصویری از کنشها و تنشهای اجتماعی پیرامون خود در داستاننویسی تمایل نشان داده و تمامی عصبیتها و اصطکاکها در روابط خانوادگی و فردی امروز را که میتواند نماد زندگیهای ساختار یافته در جامعه مدرن امروزی باشد را پیش چشم مخاطبانش میآورد.
شجاعی همچنین اذعان دارد که در نگارش این مجموعه کوشیده است حد فاصل میان فرم و محتوا حرکت کند و کمترین تحمیل نویسنده به مخاطب را صورت دهد. این امکان به داستانهای وی و فضای آنها این امکان را داده است تا موقعیتی چند صدایی به وجود آورد؛ آن هم به شکل و سیاقی منطقی و نه بر مبنای اجباری در داستانهایش.
از سوی دیگر فضای روانکاوی بیقضاوت و وحدت تکنیک و محتوا در این داستانها این کمک را به مخاطب کرده است تا خود را بیواسطه برابر ذات عریان داستان ببیند. شجاعی این ابتکار عمل را با شکل تازهای در به استخدام درآوردن کلمات و نیز تمرکز برای تکرار برخی از آنها در کنار خلق فضاهای شاعرانه منحصر به فرد در لابهلای جملات و عبارت داستانیاش در این مجموعه ایجاد کرده است.
«مرا به خوابهایت ببر ماریه!» زبان عریانی دارد. زبانی که گاه راوی پیچیدهترین حسهای انسانی است و گاه نیز خصوصیترین لحظات و خاطرات یک انسان را به پیش چشمان مخاطبانش به مثابه یک انسان مینشاند و از او میخواهد در قاب آیینه انسان به تماشای خود گمشده و ناپیدایش بنشیند.
شجاعی با این حال در داستانهایش در این مجموعه، از سنت سادهنویسی دور نشده است. او به حاشیه نمیزند، حرفش را رک میزند و خیلی صریح در قالب رودرویی مستقیم و یا نمادین مخاطبش را به چالشی عمیق با محتوای داستان که در موارد عدیده کسی جز فرد مخاطب و ساختار زیستی امروز او و یا ساحت فکری او نیست وارد میکند؛ و از او میخواهد که در این مقابله حساب خود را با درون خود و در نهایت پیرامون خود روشن کند.
خوانش 14 داستان کوتاه سید علی شجاعی در «مرا به خوابهایت ببر ماریه!» بدون شک تجربه بکر و تازهای برای مخاطبان داستان کوتاه به شمار میرود که در انتظار رویدادها و اتفاقات تازه در قامت داستان کوتاه هستند.
این مجموعه داستان را انتشارات کتاب نیستان در 168 صفحه و با قیمت 9500 تومان منتشر کرده است.
پایان پیام/
نظر شما